امیرخانی گفت: کم پیش می آید که انسان کتابی بخواند که برایش تغییر نگرش به وجود بیاید برای من اعتیاد یک بیماری خودخواسته بودولی وقتی در آن فضا قرار گرفتم و دیدم دیگران چگونه از این ضعف استفاده می کنند برایم بسیار جالب بود.
امیرخانی در این بخشی از این نشست با بیان اینکه باید بین نویسنده و متن تفکیک قائل شد گفت: باباخانی یکی از کتابهایش این اثر است و درباره جنگ، آموزش و پرورش و ... هم آثاری دارند. در این کتاب قسمتهایی را از نویسنده میبینیم و کار ما این نیست که از کتاب به شخصیت نویسنده پی ببریم بلکه فقط کارمان این است که از کتاب به منزله لذت ادبی و ... استفاده کنیم.
او افزود: باید کتاب را در سنجه قرار دهیم و آن را ارزیابی کنیم. هر روایتی ولو زندگی نامه خودنوشت چیزی در قالب دنیای ادبیات است و از این منظر احساس میکنم یکی از ظلمهایی که به این کتاب شده همین است یعنی از زاویه ادبیات به سراغ این کتاب نرفتیم. اگر 100 سال دیگر این کتاب را بخوانیم ایا ایشان وجود دارد؟ کار ما پرداختن به کتاب است نه فرد! این مشکلی است که در نقد کتابهای خودنوشت وجود دارد.
امیرخانی در ادامه با اشاره به نکاتی درباره این اثر افزود: کتاب وقتی به شکل روایت خودنوشت در میآید خودش را در معرض نقد نمیگذارد چون کاری که انجام میدهد خودش را از نقد ادبی فراری میدهد اما این کتاب توانسته با روایت شیرین و گرم تا پایان برود.
او گفت: این کتاب دو بخش رنج راوی و رنج دیگران دارد و هر دو بخش اینگونه نیست که خودآموز ترک اعتیاد باشد بلکه قرار است با رنجهای بشری در این کتاب آشنا شویم. بنابراین چه وقتی رنجهای نویسنده کتاب بیان میشود چه وقتی که رنجهای افراد بیان میشود قرار است فقط احساسات بشری را درک کنیم.
امیرخانی در ادامه با بیان اینکه کتاب درباره رنجی صحبت میکند که خودخواسته است گفت: کتاب سنگی بر گوری درباره رنجی است که خودخواسته نیست اما این اثر از این لحاظ گرههای دراماتیک بیشتری دارد.
او در بخش دیگری از سخنانش افزود: کم پیش میآید که انسان کتابی بخواند که برایش تغییر نگرش به وجود بیاید برای من اعتیاد یک بیماری خودخواسته بودولی وقتی در آن فضا قرار گرفتم و دیدم دیگران چگونه از این ضعف استفاده میکنند برایم بسیار جالب بود.
باباخانی در این نشست درباره این کتاب توضیحاتی ارائه کرد و گفت: من رمانی به نام خسرو شیرین دارم که در آن از انقلاب و دفاع مقدس نوشتم که آنچه که درباره دفاع مقدس در این کتاب نوشتم تکرار نشدنی است و نوشتن درباره آن بسیار سخت بود. من وقتی این را نوشتم احساس کردم این اولویت جامعه من نیست.
او ادامه داد: درباره دفاع مقدس آثار بسیار زیادی وجود دارد اما درباره اعتیاد کتابی نوشته نشده که وجه ادبی داشته باشد. این کتاب مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد چون وجه ادبیات بر آن غالب است. داستان باید دل خواننده را بلرزاند. در فصلهایی از این کتاب یادم میآید که نگارش آن را به نیمههای شب میانداختم چون برایم سخت بود که در این باره بنویسم.
باباخانی با بیان اینکه برای نویسندگی تجربه زیستن، تجربه مطالعاتی و نوشتن نیازمند است افزود: امیرخانی به طور متوسط هر روز خاطراتش را مینویسد و همه شهرهای ایران را گشته است با این وجود کتابی نخوانده که بر اساس آن الگو بنویسد. داستان نوشتن با داستان خواندن و نوشتن محقق میشود. در این کتاب باید کسی را میآفریدم که برای خواننده حرف بزنم.
باباخانی گفت: بیشترین اعتیاد از دوران دبیرستان و دانشگاه آغاز میشود و اگر به دانشگاهها برویم این را حس میکنیم چون انسانها دنبال حال خوش هستند و هر کسی با یک چیزی حالش خوش میشود و این لذت طلبی در همه هست اما مشکل اعتیاد این است که دست برداشتن از این لذت طلبی سخت است.
او ادامه داد: من نزدیک 30 بار برای ترک تلاش کردم و نقطه دردناک این است که در اعتیاد بسیاری از ادمها از شما عبور میکنند و این بسیار رنج آور است. خانمیبرای من متنی فرستاد و گفت که من پدرم مصرف کننده بود و هر وقت او را میدیدم به دید تحقیر نگاهش میکردم و هیچ ارتباطی نداشتم و وقتی هم که مرد ناراحت نشدم اما وقتی این کتاب را خواندم دیدم چه جفایی کردم. حالا باید چه بکنم؟
او گفت: ما معتادان را به چشم بیکارانی بی غیرت و بی سواد میبینیم در حالیکه بیشترین آمار معتادان را باسوادان تشکیل میدهند. ترک اعتیاد مهارت میخواهد نه غیرت! تصویری که از اعتیاد در فیلمها داده میشود بسیار عجیب است در حالیکه بسیاری از هنرمندان خودشان مصرف کننده هستند! انگار با بستن به تخت به راحتی کسی ترک میکند! ترک اعتیاد تغییر نگرش میخواهد چون اعتیاد به همه ما نزدیک است!
در بخش دیگری از این نشست همسر باباخانی طی سخنانی درباره تاثیرش در خلق این اثر گفت: باباخانی در نگارش این کتاب زحمات بسیاری کشیده و من فقط تلاش کردم محیطی آرام برای ایشان بسازم تا با خلوص نیت این متنها را به رشته تحریر دربیاورند.
او افزود: من بچه مذهبی هستم و اعتقادات دینی محکمیدارم و از کودکی یاد گرفتم که در همه مراحل زندگی باید صبر داشته باشم. من این را سرلوحه زندگی قرار دادم و صبر کردم و با این صبر به این نقطه رسیدم. همه کسانی که درگیر مشکلات هستند اگر صبور باشند قطعا به نتیجه خواهند رسید.
ابراهیم زاهدی مطلق نیز در بخش دیگری از این نشست طی سخنانی اظهار کرد: خوشحالم که ایشان در جمعی نشسته که کتابشان را خواندند. درباره اعتیاد نمیتوان با یک کتاب قضاوت کرد. اما این کتاب دو مساله دارد یکی مساله اعتیاد است که میتواند برای مخاطب پیام داشته باشد. دوم زمانی که ایشان درگیر اعتیاد بودند ما با هم رفاقت داشتیم و ایشان به خوبی در کتاب این مشکلات را روایت کرده و حتی در آن زمان جلساتی را اداره میکردند و نقد مینوشتند و ... و حتی با چه مشقاتی این کارها را میکردند مبحث دیگری است.
زاهدی مطلق گفت: این کتاب مدیون قزلی است و در نوشته شدن و نقد شدن این اثر نقش موثری داشته است. اگر سهمی در این اثر داشته باشم از امیرخانی تشکر میکنم که برای معرفی این کتاب تلاش میکند چون این اثر میتواند به صحبت کردن درباره یک معضل مهمیمانند اعتیاد کمک کند.
قزلی نیز در بخش پایانی نشست طی سخنانی گفت: برای یک نویسنده بهترین جا مکانی است که دیگران کتابش را خوانده باشند. مساله کشور ما درباره کتاب خوانی، کتاب نخوانی ماست. باید کتاب بخوانیم.
او در پاسخ به این سوال که چطور شد این کتاب منتشر شد؟ به سه روایت پرداخت و گفت: یک شما بروید خانه اتان و ببینید یک دزد در خانه است چه میکنید؟ یا حمله میکنید یا فرار میکنید؟ یکی تعریف میکرد که به خانه اش میرود و میبیند که همسایه اش برای استعمال مواد به اشپزخانه او رفته است. در جای دیگری پدری به پسرش میگوید که برود برادرش را که درگیر اعتیاد است به قتل برساند. اینکه یک پدر و مادر چنین تصمیمیبگیرند واقعا وحشتناک است. چون این والدین قطع امید کردند. سومین موضوع در ماجرای انتقال ضریح امام حسین از تهران به کربلا بود که مستندنگار بودم. من نامههای مردم در اتوبوس را میخواندم بیش از یک سوم این افراد مساله اشان اعتیاد بود! مردم چرا سراغ امام حسین میروند چون امیدشان قطع شده است و بنابراین چون به بن بست رسیدند به این امید متصل میشوند. 15 میلیون فرد در ایران درگیر اعتیاد هستند.
او گفت: من سالها این مساله را در ذهنم داشتم و بسیار خوشحالم که چنین اثری بر اثر یک تجربه زیسته نوشته شده است. چهارماه از انتشار این کتاب گذشته است اما خوشبختانه این کتاب تازه نفسش گرم شده و چاپ پنجم کتاب آمده است.
قزلی در پایان گفت: رسانه کتاب در کشور ما مردم هستند و من خوشحالم این اثر سوار موج شده است. ترک اعتیاد البته کار بسیار سختی است اما این کتاب روح امید را به معتادان میدمد و میتواند نگهشان دارد. گاهی ماجراها ریشه جدی دارد دلیل اینکه کتاب بسیار مورد توجه بوده به این دلیل است که این موضوع در جامعه، نویسنده، اطرافیان ما و ... ریشه دارد.
نظر شما