«کتاب سیر تطور هویتیابی شیعیان تا پایان مکتب شیعی بغداد» نقد و بررسی شد
فدایی مهربانی: این کتاب نگاهی صرفا تاریخی به تشیع دارد/ رویکرد نوآورانه به تاریخ صدراسلام
فدایی مهربانی گفت: نقدی که من به رویکرد تاریخی کتاب دارم این است که این کتاب نگاهی صرفا تاریخی به تشیع دارد.
در ابتدای این نشست مبلغی مولف کتاب بیان کرد: دغدغه من این است که در مطالعات علوم سیاسی به رغم اینکه میل به مطالب علوم تاریخی همیشه پر اهمیت بوده است اما بازگشت به تاریخ کمتر به دامنههای دورتر کشیده شده و ما در مطالعات سیاسی با تاریخ نزدیک به عصر حاضر روبهرو هستیم. من اعتقاد دارم که اگر تحلیل پایهای تاریخ سیاسی و اندیشه سیاسی راه به جایی بخواهد ببرد، ما حتما نیاز به بازگشت به تاریخ عصر میانه اسلامی، تاریخ عصر میانه شیعی و تاریخ آغاز اسلام و شیعه نخستین را دارا هستیم. بنابراین تلاش کردم به مبحث هویتیابی شیعیان در کتاب خود بپردازم و این دغدغه من در پس این کتاب بوده است.
وی اظهار کرد: اینکه چگونه شیعه نخستین(شیعهای که در فرایند هویتیابی قرار دارد)، شکل گرفته، برآمده و سامان پیدا کرده و این شیعه نخستین، چه ادوار تاریخی را پشت سر گذاشته است مساله اصلی من در این کتاب بود. در یک نگاه بسیار ساده سازانه گفته میشود شیعه در یک لحظه موعود جاری و ساری شده است ولی چنین نگاهی با استانداردهای مطالعات تاریخ پژوهی سازگاری ندارد و وقتی ما از شیعه صحبت میکنیم شیعه را بهعنوان یک تحتالامری اما در جریان بیرون و در عرصه بروز و ظهور مناسبات موقعیت تاریخی دیگری را از سر گذرانده و در دل مناسبات با مجموعهای از روابط و زنجیرهای از اتفاقات رخ داده و شکل گرفته است. این اتفاقات هم در حوزه اندیشه و آگاهی، و هم درحوزه مناسبات سیاسی و اجتماعی، رخ داده است. تلاش کتاب این است که بین این دو، راهی پیدا کند و از دهلیز چنین ارتباطی راهی به فهم نحوه شیعه شدن و شیوه شکل گرفتن شیعه یابد.
وی ادامه داد: کتاب 4 گفتمان کانونی را در ارتباط با نحوه شکلگیری و سامانیابی شیعه لحاظ میکند و از لحاظ تاریخی به آن میپردازد. گفتمان اول گفتمان شیعه سیاسی است که شامل زمینه و زمانه و دوران نخست میشود. مدعای کتاب این است که در این دوران نوعی عملگرایی سیاسی حاکم بر مناسبات شیعی است و این عملگرایی سیاسی بیانگر ظرفیتی است که بعدها در چارچوب شیعه نمود پیدا کرد. طبعا کسانی در اطراف امام نخستین بودند که درک درستی از شیعه بودن داشتند اما آنچه در عرصه واقعیت بیرونی رخ میداد و پذیرا میشد بیشتراز آنکه بازگشت به یک جریان سازمان یافته از مناسبات سیاسی باشد، گویای یک موقعیت معطوف به تخصیص قدرت و شیوه مدیریت جامعه بود. در این دوران دو کنش اصلی شیعه بنیادگذاری میشود. کنش مبارزه و کنش کنارهگیری. به تناوب در ادوار مختلف ما ظهور بروز این دو کنش را شاهد هستیم.
مبلغی تصریح کرد: این دو کنش در تاریخ شیعه به هم تنیدهاند و افت و خیزی که میان این دو کنش مشاهد میشود بعد از حادثه عاشورا اتفاق مهمی در تاریخ شیعه رخ میدهد. زبان مبارزه سیاسی با ال امیه تبدیل میشود به زبان استعاری شیعی. در دوره دوم ما با شیعهای مواجه هستیم که امکان برای نقد اجتماعی، نقد رادیکال اجتماعی و نقد رادیکال سیاسی دارد. من اسم این گفتمان را گفتمان اجتماعی شیعه گذاشتم. بعد از آن ما با گفتمانی از شیعه مواجهیم که من آن را گفتمان شیعه اعتقادی نامیدهام. به این معنا که برخلاف دو دوره قبل شیعه بودن ذیل رویکردی از جنس دانشگرایی معنا پیدا میکند و این رویکرد دانشگرایانه با بازگشت موثر به امامان شیعه معنی پیدا میکند.
وی گفت: ما در گفتمان سوم گفتمان شیعه را که مجموعهای از مفاهیم و دلالتهاست میبینیم که یک امکان تاریخی کاملا متفاوتی را برای شیعیان گشوده است. در این گفتمان اگر شما به لحاظ فکری و نظری به خویشتن برگردید خواهید دید که هر روز و هر لحظه منتظرید که امام زمان(عج) بیاید و با آمدنش حکومت جور برافتد و از اینکه شب هنگام و بعد از نماز یومیه به انتظار بیاندیشید و این تشدید هویت مبارزه جوی شما را به همراه دارد.
مولف درباره فصل چهارم کتابش اظهار کرد: در فصل چهارم کتاب شیعه اعتقادی و گفتمان اعتقادی شیعه را به بحث گذاشتهام. این گفتمان از دوران صادقین تا آغاز غیبت صغری را شامل میشود. فصل پنجم کتاب نیز به گفتمان شیعه هویتی اختصاص یافته است. گفتمانی که به دوران آغاز غیبت تأسیس حوزه نجف پس از حمله سلاجقه به بغداد باز میگردد. تلاش کتاب آن است تا طی این پنج فصل درکی از سیر تا تحول و منطق تطور شیعه از آغاز شکلگیری تا پایان مکتب شیعه بغداد که در پی حمله سلاجقه به این شهر و مهاجرت شیخ طوسی به نجف اتفاق افتاد به دست دهد.
در ادامه این نشست حسینیزاده صحبت خود درباره این کتاب را ادامه داد و بیان کرد: این پژوهش به بخش مهمی از تاریخ تشیع و اسلام میپردازد و به دلیل اصلاحاتی که چندباره متوجه آن شد باعث شده است چندپاره شود و در قسمتهایی از آن عدم انسجام و هماهنگی دیده شود. ولی مزیتی که در این کتاب وجود دارد و خواننده را میتواند به خواندن این کتاب راغب کند، این است که در مجموع یک نگاه نوآورانهای به تاریخ صدراسلام صورت گرفته و بازخوانی شیعی با روش گفتمانی صورت گرفته است و با تکیه بر مفاهیمی که در علوم اجتماعی جدید وجود دارد این مطالعه صورت گرفته و از عبارات و اصطلاحات جدیدی استفاده شده است و با اینکه مطالب گاهی قدیمی هستند اما نوع بیان آن به گونهای نوآورانه خلاقانه است که آن مطالب جدید بهنظر میآیند.
وی تصریح کرد: این کتاب هرچند نگاه انتقادی ندارد اما به دلیل اینکه سعی کرده بین دانش و نگرش شیعی با زمانه و زمینه ارتباط برقرار کند به گونهای میتواند یک ساختار شکنی هم در خودش داشته باشد.
وی بیان کرد: اکنون به سراغ نقدهایی میرویم که به صورت سوال مطرح میکنیم. از آنجایی که کتاب برای غیرمتخصصین علوم اجتماعی و سیاسی نوشته شده است خیلی بر این اصل پایدار نیست و بر جنبههای گفتمانی تاکید دارد که این متن با مخاطبان خاص ارتباط برقرار میکند. جنبه گفتمانی در این متن برجسته است. این کتاب بهنظر میرسد طولانی است و خیلی اوقات اطناب ضدتبلیغ است و گاهی اوقات در این کتاب اطناب به چشم میآید. مخصوصا در فصل آخر کتاب و در جاهایی احساس میشود که استدلالها برای اثبات مدعاهای مطرح شده کافی نیستند و درواقع ادعاها بیش از استدلالها هستند.
حسینی زاده در ادامه نقد این کتاب اظهار کرد: نکته دیگری که انتظار داشتم در این کتاب ببینم استفاده از منابعی است که در شیعهشناسی و اسلامشناسی به زبان انگلیسی موجود و کتابهای جدیدی است. این کتاب بیشتر منابع انگلیسیاش کتابهایی است که در حوزه گفتمان و مطالعات اجتماعی بیشتر مطرح شده است. در حالیکه بحث اصلی کتاب هویتیابی شیعه در 4دوره تاریخی است. کتابهای غیبت خیلی تاثیرگذار بودند و در روند هویتیابی شیعیان در عصر غیبت و جای توجه دارد که باید در این کتاب بیشتر به آنها توجه میشد.
در ادامه فدایی مهربانی سخنان خود را درباره این کتاب اینگونه آغاز کرد: این کتاب با یک رویکرد آکادمیک جدی نوشته شده و این خیلی قابل تقدیر است. هنگام مطالعه کتاب به این موضوع فکر میکردم نویسنده با چه رویکردی این کتاب را نوشته و در چه طبقهای میتوانم آن را قرار دهم. نقدی که من به رویکرد تاریخی کتاب دارم این است که این کتاب نگاهی صرفا تاریخی به تشیع دارد. تشیع یگانه ریسمانی است که بشر امروز را همچنان به آسمان وصل میکند. در فرایند عرفی شدن ذهن و زمین و زبان انسان دوره جدید ما دیگر نمیتوانیم مفاهیم الهیاتی را در کتب مقدس راحت بپذیریم. گویا این افراد از یک دنیای دیگری حرف میزنند. مفاهیم قدسی برای ما بیمعنا شده است و این بیمعنی شدن به این دلیل است که ما زیستجهانمان دیگر زیستجهان سنت و مذهب نیست و این مفاهیم برای انسان مدرن بیمعنی است.
وی ادامه داد: نقد اصلی من به رویکردهای گفتمانی این است که وقتی ما از یک دوره تاریخی و درباره گفتمان حرف میزنیم، گفتمان منطقش درون خودش است. ظهور معنا در قالب گفتمان نسبی است و اساس نگاههای پارادایمی همین است. نقدی که به این رویکرد تاریخی دارم این است که وقتی ما میگوییم یک گفتمان، گفتمان تاریخی است، یک گفتمان، گفتمان فرهنگی است و یک گفتمان، گفتمان سیاسی است، اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود این است که قواعد بازی در هریک از این گفتمانها متفاوت است. اگر نگاه ما به تشیع یک نگاه ماتریالیستی باشد کاملا معنادار است. اما آیا ما برای تشیع میتوانیم یک هویت ذاتی در نظر بگیریم؟ چون در نگاه گفتمانی نسبت بین دال و مدلول یک نسبت شناور است.
وی در انتها بیان کرد: به عقیده من اگر این تاریخیگرایی یک جوری خودش را وصل نکند به یک معنای ذاتی از امور الهیاتی به نیهلیسم منجر میشود. وقتی ما تاریخی گرا هستیم ظهور معنا متعلق به یک دوره تاریخی است. رویکرد گفتمانی برای این بهکار میرود که نسبیگرایی دارد و دیدن تشیع از این منظر باعث میشود که آن وجه الهیاتی در یک منطق تاریخی حل نشود. من مخالف نگاه تاریخی به قضیه نیستم ولی به نظرم باید به این بخش توجه شود که آیا به تشیع با یک نگاه رویکرد ماتریالیسم فرهنگی پرداخته میشود یا یک وجه درونی هم برای آن درنظر گرفته میشود؟
کتاب «سیر تطور هویت یابی شیعیان تا پایان مکتب شیعی بغداد» تألیف عبدالمجید مبلغی به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ۵۷۰ صفحه و به بهای ۹۰۰،۰۰۰ ریال اخیراً منتشر شده است.
نظر شما