فاطمه سادات موسوی، شاعر به مناسبت سالروز وفات حضرت امالبنین (س) شعری را در اختیار ایبنا قرار داده است که در ادامه میخوانید.
آنكه شاه مدينه را همراه
زينب بیقرينه را همراه
هم دمادم سكينه را همراه
قصه را نه! نمیكنم كوتاه
داغ ام المصائب است اينجا
منبراست و مكاتب است اينجا
پسرش ماهِ غايب است اينجا
پسرانش فدای ثار الله
كو علمدار و ساقی لشكر
كو بگو كو! برادرانِ دگر
اشجع الناس من! برو به سفر
بعد تو میشود جهان بی ماه
من كه جوشن كبير را خواندم
ان يكاد و مجير را خواندم
خطبهای از غدير را خواندم
بر لبم تيغ عاد من عاداه
بعد ازين من پسر ندارم كه
چار قرص قمر ندارم كه
بر حسينم سپر ندارم كه
چه جوابي دهم علی را، آه
يل حيدر، مهِ عرب شده بود
شيرِ ساحات منتخب شده بود
زير دستِ حسن، ادب شده بود
نااميدم نمیكند ناگاه
غير صوت حزين نخوانيدم
آه! شيرآفرين ، نخوانيدم
دگر! امالبنين، نخوانيدم
تير در چشم و چشم من درراه
كربلا را به چشم خود ديدم
من مدينه مدينه لرزيدم
همه را بر حسين بخشيدم
پسرانم فدای آل الله
بعد عمری هنوز مبهوتم
اينكه من خود، لهوف مبسوطم
اينكه روييده روى تابوتم …
لاله عباسيِ و گلِ خونخواه
نظر شما