اقدسی، طراح جلد کتاب مطرح کرد:
هنریبودن را با زردبودن اشتباه نگیریم!/ از هویت گرافیکی تا طراحی جلد 50 هزار تومانی
مرز زرد بودن و هنریبودن در طراحی جلد کتاب، یک فاصله باریکی است و باید یک استانداردی را مراعات کردتا بتوان میان این دو مقوله حرکت کرد. اکنون طراحی جلد کتاب با 50 هزار تومان در میدان انقلاب انجام میشود قدر مسلم طراح با دید پژوهشی و حسکنجکاوی، تسلط بر مهارتهای نرمافزاری و مشارکت اجتماعی و همچنین حضور در بازار نشر میتواند به یک ایده بکر برسد.
برای پاسخ به این پرسشها به سراغ حمید اقدسی یزدلی، طراح جلد کتاب و کارشناس طراحی گرافیک از دانشگاه شهید چمران اهواز رفتیم. او از سال 86 شروع به فعالیت حرفهای در حوزههای مختلف گرافیک کرده و از سال 96 تا کنون، به صورت تخصصی در حوزه طراحی جلد کتاب و صفحهآرایی مشغول به فعالیت است. اقدسی اکنون مدیر هنری انتشارات ترجمان علوم انسانی است. او طراح جلد کتابهایی مانند «وسعت یا عمق»، «آرام باش بي اعصاب»، «مرگی کوچک» «شغل خوب، شغل پوچ» و کتاب «اسطورهی خشونت مذهبی» نوشته ویلیام تی کاوانا است.
با توجه به هزینههای بالایی که انتشار و تولید کتاب متضمن آن است، همه ناشران به بحث طراحی جلد کتاب اهمیت نمیدهند. به نظر شما در این بازار، طراحی جلد کتاب میتواند در روند موفقیت کتاب، نقش تعیینکنندهای داشته باشد؟ یک طراحی جلد موثر، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
الزاما یک طرح جلد خوب، ملاک موفقیت و پرفروش بودن یک کتاب نیست اما وجودش هم قطعا بیتاثیر نیست. ممکن است یک کتاب، طرح جلدی سادهای داشته باشد اما با مقبولیت و استقبال مخاطبان مواجه شود؛ البته باید این نکته را هم مد نظر داشت که هویت گرافیکی و شاخص، باعث میشود یک برند بهتر معرفی شود.
به نظر میرسد میان زردبودن و مطلقا هنریبودن در طراحی جلد کتاب، مرز باریکی وجود دارد و باید استانداردهایی را در این زمینه، مراعات کرد تا بتوان میان این دو مقوله حرکت کرد. مثلا در حوزه تخصصی؛ انتشارات پنگوئن بر روی محتوای گرافیکی دقت خاصی را اعمال میکند و برای هر دستهبندی، یک یونیفرم طراحی کرده و ساختارهایشان در طراحی جلد کتاب منسجم است. البته شاید یک اثر هنری را برای جلد کتابهایش انتخاب کنند اما آن اثر هنری با آن یونیفرم و شخصیت کتاب کاملا همخوانی دارد و در بازار کتاب هم به نظر من توانسته مقبولیت خاصی کسب کند.
طراحان جلد کتاب در برخی مراکز نشر، تنها با استفاده از ابزارهای کامپیوتری تلاش میکنند یک هویت گرافیکی را برای خودشان ایجاد کنند؛ یعنی فقط با استفاده از عکسهای اینترنتی تلاش میکنند یک عکس خوب متناسب با محتوای کتاب را بیابند و از این طریق، هویت بصری برای کتاب ایجاد کنند. این فعالیتها البته طراحی جلد کتاب محسوب نمیشود، زیرا طرحی خلق نشده و فقط عکسی انتخاب و روی کتاب کار شده است.
شیوهکار بازاریپسند، برای ناشرانی است که فقط دوست دارند کتابی مخاطبپسند را منتشر کنند و جلد کتاب برای آنها صرفا یک بستهبندی شیک است تا بتواند مخاطب را از پشت ویترین جلب کند. طراحی گرافیک برای این گروه از ناشران یک هنر و کار تخصصی به حساب نمیآید. البته در میان مراکز مختلف، نشرهایی هم هستند که با وجود چاپ کتابهای عامهپسند، طرح جلدهای خوبی را برای آثارشان انتخاب میکنند.
این تصویر وجود دارد که تنها ناشران بزرگ و غنی به طراحی جلد اهمیت میدهند و از پس هزینههایش برمیآیند. درست است؟ آیا میان ناشران دولتی و خصوصی دراینباره تفاوتی میبینید؟
ناشران برند، بیشتر در بازار بیشتر در چشم هستند اما ناشران کوچک و حتی شهرستانی هم وجود دارند که در سال 4 تا 5 جلد کتاب منتشر میکنند اما به هویت بصری کتاب اهمیت میدهند. بنابراین توجه به بحث طراحی جلد کتاب، فقط مخصوص ناشران برند و بزرگ نیست، کاملا سلیقهای است و به ذوق هنری ناشر بستگی دارد. در رقابت میان ناشران دولتی و خصوصی نمیتوان امتیاز خاصی را برای هیچ کدام قائل شد زیرا هرکدام به تناسب، ممکن است کتابهایشان طراحی جلد خوبی داشته باشند یا نداشته باشد.
به نظر من به واسطه بودجه و حجم بیشتر تولید کتاب در انتشارات دولتی، مدیریت کردن گرافیک و ظاهر کار آثار بسیار سختتر است. متاسفانه ناشران دولتی گرافیک جلد کتابشان تقریبا تحمیلی است و آنها خوب و بد بودن طرح جلد کتاب را در بازار نمیسنجند و یک هدف خاصی را در تولید کتاب طی میکنند اما ناشران خصوصی میتوان گفت فقط چند درجه کارشان بهتر است اما این اختلاف تفاوت، اصلا محسوس نیست .
تعدادی از ناشران خصوصی در ایران هستند که به ظاهر و محتوای گرافیکی و شکیل بودن جلد کتاب اهمیت میدهند، اما گروهی از ناشران خصوصی هم هستند که یونیفرم ساده و خاصی را دنبال میکنند و مردم هم کتابها و نشرشان را با همان یونیفرمهای ساده میشناسند که طراحی جلدشان فقط با تغییر تایتل و عکس منتشر، میشود اما رنگ و قرار گرفتن اجزا در طرح جلد کتاب تغییر نمیکند. گروهی دیگر از ناشران هم هستند که دنبال تقلید کورکورانهاند و یکسری هویتهای بصری خاص که در بازار، بهتر دیده میشود را استفاده میکنند و به بن بست میخورند.
تعریف طراحی جلد کتاب خلاقانه و ماندگار از نگاه شما چیست؟
یکی از معیارهای ماندگاری طراحی جلد کتاب، حس کنجکاوی و علاقه به پژوهش است که طراح گرافیک باید همیشه این دو ویژگی را داشته باشد و مدام، المانهای اطراف خود را رصد کند تا بتواند موقع طراحی جلد کتاب از آنها بهره ببرد. کتابخوان بودنِ طراح، مساله مهم دیگری است که به طراحی یک جلد کتاب ماندگار کمک میکند؛ زیرا طراح جلد به تنهایی خالق جلد یک کتاب نیست و مجموعه عوامل تولید یک کتاب هستند که جلد را ارزنده میکنند. در این نگاه، علاوه بر مطالعه کتاب، گفتوگو با نویسنده کتاب و ناشر هم میتواند در یک طراحی جلد کتاب موثر باشد.
در مجموع کتاب خوان بودن، داشتن تجربههای بصری در زمینه طراحی گرافیک ازطریق حس کنجکاوی و علاقه به پژوهش داشتن و توجه به مساله مشق نظری (بررسی کارهای بزرگان و سرمشق گرفتن از آنها) در خلق و طراحی یک جلد کتاب ماندگار موثر خواهد بود. مورد دیگری که باعث میشود یک طرح جلد کتاب خوب خلق شود داشتن مهارتهای اجرایی در بخش نرمافزاری و دستی است و در صورت مسلط نبودن به مهارت نرمافزاری طراح بهترین ایده را هم نمیتواند اجرا کند.
یک مساله دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که طراح گرافیک نباید یک سویه سمت سفارش دهنده برود و فقط تفکر خودش را پیاده کند این تفکر میتواند یک دیدگاه یا یک تکنیک کاری باشد برای بررسی این مساله باید بدانیم طراح تکنیکها و مهارتهای خودش را میشناسد و میداند سفارشدهنده میتواند از این تکنیکها استفاده کند یا خیر؟ اما ممکن است یک برداشت اشتباه از یک بخش کتاب نویسنده داشته باشد و گفتوگو با نویسنده کتاب باعث میشود طراح به تلقی درست برگردد.
نویسندهها برای کاری که خلق میکنند، یک ذهنیت مشخص دارند و طراح گرافیک با آگاهی از آنها میتواند این ذهنیت را صیقل دهد و آن را بصری کند. طراحان گرافیک باید جایگاه نمادها کمرنگ و پررنگ را در محتوای یک اثر بررسی کنند و در نهایت به یک دیدگاه مشخص برای طراحی جلد کتاب برسند.
ماندگاری طراحی جلد کتاب با محتوا و موضوع کتاب، تفکر خلاق طراح و همچنین توانایی طراح ارتباط مستقیم دارد و از طرف دیگر، برندی که طراح گرافیک برای خودش میسازد هم در طراحی جلد کتاب موثر است. طراح اگر برای امرار معاش کار کند، بهدلیل اهمیت به کثرت کار، بخش کیفیت را از دست میدهد. مثلا در میدان انقلاب طراح جلدی داریم که فقط با 50 هزار تومان جلد کتاب را طراحی میکند؛ پس مشخص است که با اختصاص وقت و هزینه بیشتر، کار ماندگارتری از سوی طراح ارائه میشود.
بزرگترین چالش و مشکلی که اکنون در حوزه طراحی جلد کتاب وجود دارد؛ چیست؟
مشکلاتی که در حوزه طراحی جلد کتاب وجود دارد را باید از دو سمت ناشران و سفارشدهندگان و طراحان گرافیک جستوجو کرد؛ زیرا همه مشکلات بر عهده یک فاعل یا یک نهاد خاص نیست و هر کدام از این دو گروه مقصر برخی از مشکلات پیش آمده در حوزه طراحی جلد کتاب هستند. در سالهای اخیر با تغییر نگاه سفارشدهندگان و ناشران به طراحان گرافیک، اتفاق خوبی رخ داد و این تغییر دیدگاه باعث شد طراحان گرافیک صرفا یک اجراکننده کار که فقط سفارش و طرح مورد نظر ناشر را باید آماده کنند، نباشند. طراحان گرافیک در این سالها صاحب هویت شدند و جایگاهشان مشخص شد هرچند اکنون هم سختگیریهایی برای سفارش کار به آنان وجود دارد اما این هویت دادن به طراحان باعث شد نتایج خوبی در حوزه طراحی جلد کتاب پدیدار شود.
ناشرانی که کتاب زرد تولید میکنند یا برای گذراندن چرخه اقتصادی خود مجبورند کتابهای بیشتری را تولید کنند در نتیجه مدیریت کمتری بر محتوای بصری کتابهایشان خواهند داشت در سویی دیگر؛ ناشرانی هستند که بر صفر تا صد تولید کتاب از نگارش و ترجمه تا صفحهآرایی جلد اثر و حتی تبلیغات و بازاریابی کتاب نظارت دارند، کیفیت تولید آثارشان را ارتقا میدهند و این نظارت باعث میشود، جلد کتابهای آنان، هویت بصری بیشتری پیدا کند.
به عنوان مثال انتشاراتی مانند اسم به شدت به هویت جلد کتابهایش اهمیت میدهد یا نشر سوره مهر قبلا به طراحی جلد کتابهایش اهمیت میداد اما اکنون به دلیل محوریت داشتن بحث تولید کتاب برای این انتشارات و بالارفتن تعداد کتابهایی که باید در سال منتشر کند، از توجه به طراحی جلد و هویت داخلی کتاب در این انتشارات کاسته شده است اما انتشاراتی مانند ترجمان در سال نهایت 10 کتاب منتشر میکند اما روی تمام قسمتها و اجزای کتاب از جمله جلد آن، مدیریت ویژهای اعمال میکند.
تفاوت کار طراحان نسل جدید و قدیم چیست؟
نسل جدید به واسطه فضای مجازی سواد بصری بالاتری پیدا کردهاند اما تفکر پژوهشی آنها به شدت پایین آمده است، زیرا المان، سوژه و تصاویر در دسترس آنها زیاد است اما نسل جدید طراحان از بخش پژوهشی در طراحی جلد کتاب غافل شدند.
اکنون تمام دستاوردهای نسل قدیم و امکانات لازم؛ در اختیار نسل جدید طراحان است و این موضوع آنها را تنبل کرده و دیگر آنها وارد بازار کتاب نمیشوند، با کسی مشورت نمیگیرند و مشارکت اجتماعی آنها به لایو اینستاگرام، فضای مجازی و اینترنت محدود شده است در صورتی که منابع گرافیکی نزد طراحان قدیمی بسیار محدود بود و از آنجا که محدودیت خلاقیت میآورد طراحان قدیم توانستند کارهایی را خلق کنند که طراحان دیگر نمیتوانستند.
طراحان جلد کتاب باید حضور در بازار کتاب و نشر و کتابفروشیها را برای خود یک ضرورت بدانند تا بتوانند در پس این ارتباطهای اجتماعی به یک ایده بکر برسند. از طرف دیگر طراحان گرافیک باید با تکنیکهای مارکتینگ آشنا باشند، زیرا بازار کتاب و طراحی جلد در بازار نشر بسیار رقابتی است و در عین حال تعداد انتشارات محلی و کوچک هم زیاد شدند. بنابراین باید اطلاعات مهارتی ذهنی و بازاری طراحان جلد کتاب هم در این بازار ارتقا پیدا کند.
نظر شما