به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، سیاوش گلشیری در نشستی در خانه صفوی اصفهان که با بررسی آثار هوشنگ گلشیری با تأکید بر «آینههای دردار» در اصفهان و به همت انجمن ادبی هنگام برگزار شد، گفت: امروز ۲۵ سال است که هوشنگ گلشیری در میان ما نیست؛ اما حضور او با آثارش همچنان جاری و عیان است. هوشنگ گلشیری را در ابتدا باید با آثارش شناخت و بررسی کرد. «بره گمشده راعی» قرار بود دنبالهدار باشد و حتی گلشیری زمانی گفته بود بعد از «جن نامه» اگر فرصتی دست میداد «بره گمشده راعی» را ادامه میدادم.
این مدرس داستاننویسی در ادامه این نشست گفت: صحبت درباره هوشنگ گلشیری هم آسان و هم سخت است. آسان از این جهت که او سازوکار نوشتن خود را در مقالات و مجلات مختلف تبیین کرده بود. گلشیری نویسندهای است که میتوان بازتاب وقایع سیاسی و اجتماعی را در آثار او بیشتر از دیگر نویسندگان همعصرش دید. او به زمانه خود توجه داشت و آثارش حتی گاهی پیشگویانه درباره وقایع است. بهکارگیری صناعات ادبی در «آینههای دردار» باعث شده این کتاب همیشه تازه و قابلیت بررسی را داشته باشد و همین نکات باعث تأثیرگذاری گلشیری و تفاوت او با دیگر نویسندگان شد.
این نویسنده افزود: نگاه نقادانه و موشکافانه او با تعریف او از اینکه «چرا مینویسیم» همراه است. با نگاهی اجمالی به آثار او میتوان گفت که ویژگیهای هویتشناسانه از دغدغههای اصلی او است؛ مثلاً در داستان «شب شک» این ویژگی گلشیری بارز است. او معتقد است برای نوشتن ابتدا باید به داشتههایمان شک کنیم.
این مدرس داستاننویسی ادامه داد: در «شازده احتجاب» گلشیری نیز ما با نقدی تاریخی روبهرو هستیم در حالیکه کتاب رمانی تاریخی نیست. شازده برای شناخت خود به واکاوی میپردازد و این شناخت منجر به بررسی رابطه فرد با استبداد نیز میشود. «شازده احتجاب» اضمحلال پهلوی و هر دوره استبدادی را پیشبینی میکند.
سیاوش گلشیری در ادامه این نشست افزود: نگاه نقادانه گلشیری را در آثارش نمیتوان نادیده گرفت. او به رابطه انسان و اجتماع و تقابل نظم و بینظمی نیز نگاههای عمیقی دارد.
وی ادامه داد: بیش از ۵۰ سال از نوشتن «معصوم اول» میگذرد و این داستان اعتقادات و باور به خرافه در میان روشنفکران را به نمایش میگذارد و این نمایش نقد خرافه و نقد روشنفکران در داستانهای دیگر گلشیری نیز دیده میشود. دیگر ویژگی این داستان روایت ترس از قدرت است که چگونه ترس از قدرت منجر به کابوس در میان اهالی روستا میشود.
وی ادامه داد: گلشیری معتقد است اگر با دقت داستانها و ادبیات را خوانده بودیم میتوانستیم حدس بزنیم در آینده چه اتفاقاتی برایمان میافتد. گلشیری باز درباره نوشتن در مقالهای مینویسد: مینویسیم تا بفهمیم چه بر سر ما میآید. گلشیری نویسنده جریانسازی است که همواره به دنبال کشف شیوههای جدید نوشتن است. او بر روایتگری و پیشبرد همزمان فرم و محتوا و ایجاز و پرهیز از کلیشهپردازی تأکید خاص دارد که همه آنها نشانه پیشرو بودن او است.
این نویسنده در ادامه نشست ادبی افزود: گلشیری هیچگاه به نسل بعد از خود و به جریان نقد ادبی نیز بیتوجه نبود و اشراف داشت. او حتی کتابی درباره نقد شعر دهه ۶۰ و ۷۰ مینویسد و به همین دلیل است که میگویم نویسندهای جریانساز بود.
نظر شما