علی مسعودینیا به عنوان اولین سخنران جلسه ضمن تبریک به شاعر، با اشاره به آشنایی با جهان شاعر عنوان کرد: شعر مهاجر با توانمندیهایی که دارد بسیار بیادعا است. شاعر همیشه به دنبال تجربه کردن فضاهای متفاوت و کشف اتفاقهای متفاوت در شعر بوده است؛ اما با این وجود کتاب یکدست و تمام شعرها در ارتباط با یکدیگر هستند.
کبوتر ارشدی به عنوان منتقد بعدی با اشاره به جایگاه ابژه و سوبژه در شعرهای پس از نیما گفت: شعرهای شاعر این امکان را دارند که از خود شعرها به خود شاعر و حتا به دیگران پیشنهاد تازه بدهد.
ارشدی به وجود نوعی شبیه خوانی فانتزی در شعرها اشاره کرد. همچنین ارشدی عنوان کرد که برخی شعرها با توجه به فاصلهگذاری مناسب موفق و برخی ناموفق هستند. او از «شعر گل دوزی بر شب» به عنوان نمونه موفق این فاصلهگذاری نام برد.
سعدی گلبیانی بیشتر به دفتر دوم کتاب «در غیاب یحیا» پرداخت و گفت: به نظر من این بخش یک ویژگی دارد که نمونه آن را میشود در شعر منوچهر آتشی و به نوعی در شعر هوشنگ چالنگی پیدا کرد. لحن حماسی، زیست بوم جنوب و گذشته باشکوه از دست رفته.
وی ادامه داد: شعر قابل اعتنای «ترانهای نیمه کارهِ برای سلما» به صورت نشانه غایب سرنوشت را در گذشته قرائت میکند و البته در گذشته جستن سرنوشت از یک طرف نشاندهنده وضعیت فاجعهبار کنونی راوی و جهان متروک او و از طرف دیگر نشانه جستوجوی اسطورههای خاستگاه اصالتش است، و از طرفی دیگر با غیاب لحن حماسی قابل پیشبینی برای گفتاری که به شکوه و رستگاری ایل و عشیره را دارد جستوجو میکند، متناظر است که این موارد را منوچهر آتشی هم داشت.
در ادامه دبیر جلسه پس از معرفی منتقد بعدی از ناصر نصیری (طراح جلد کتاب) خواست تا درباره تصویرسازی در شعرهای کتاب و طرح جلد صحبت کند. نصیری با بیان اینکه تصویرسازی برای طرح جلد به نوعی راه ارتباط بین کتاب و مخاطب است افزود: این کار بسیار سخت است، زیرا من گرافیست با دید خود با جهان شاعر روبهرو میشوم و با توجه به برداشت خودم تصویرسازی میکنم؛ اما باید همزمان به شکلی تصویرسازی کنم که همانطور که زیباییشناسی دارد از جهان فکری شاعر یا نویسنده و پیام آن دور نباشد.
وی با اشاره به چند سطر از شعرهای کتاب عنوان کرد: تصویر در شعرهای مهاجر همیشه بسیار قابل توجه و چالشبرانگیز بوده است. مانند «زنی شبیه قرون وسطا». ذات شعر عاطفه است و شعر مهاجر این عاطفه را دارد و با آن بر مخاطب تاثیر میگذارد.
آخرین منتقد نیما جم بود، او با اشاره به مقدمه کتاب گفت: این مقدمه بهخصوص بخش دوم را تکمیل کرده و کاملا در ارتباط و خدمت مجموعه بوده است. المانهای شهری، بومی، سنتی، دینی، اسطورهای در شعرهای شاعر بسیار است و شعرها از همین رو مکانمند و زمانمند هستند. با اینکه المانهای شهری گاهی نتوانسته کاراکتر یا نقشی غیر از همان که هست را ایفا کند، المانهای بومی (مثل کلکشیدن،جویدن کندر،چشم زخم، برقع) به پیشبرد شعرها و فضاسازی کمک بسیار کرده است.
وی در پایان گفت: همچنین شاعر بازی خوبی با اصطلاحات عام کرده و آنها را کاملا در اختیار شعر به کار برده است. میتوان این مجموعه را با توجه به ایدهی وینی کات، از منظر روانکاوانه نیز مورد بررسی قرارداد.
در انتها او شعر «رمضان المبارک بعد از ماه سوم» را با همین رویکرد مورد بررسی قرار داد.
نظر شما