نویسنده در سخن آغازین کتاب مینویسد: «طرحها و نقش مایههای سنتی پایه شناخت فرهنگ بصری در گستره هنرهای تجسمیاست. به کارگیری گسترده این نقش مایهها بر زمینه اشیاء کاربردی و نفایس آثار ملی و قومیو سر و کار پیوسته با آنها، نیاز ما به شناخت این نقش مایهها را افزون میکند. وانگهی، جستوجو در این نقش مایهها، همواره دریچهای به روی شناخت فرهنگ بصری میگشاید. از این رو، کندوکاو درباره نقش مایهها، خاستگاه و سیر دگرگونی آنها بخشی از تلاش عمومیبرای شناخت فرهنگ بصری در معنای ویژه و فرهنگ در معنای بنیادی آن است.
بخش عمدهای از فرهنگ بصری را نقش مایههای گیاهی تشکیل میدهد. از نگاه تاریخی، آشنایی انسانها با این نقش مایهها به روزگاران بسیار دور، فراتر از روزگاران تاریخی، بل به سرآغاز تمدن بشری یعنی گرایش انسانها به یک جانشینی و روی آوردن به زندگی کشاورزی باز میگردد. نقشها بهویژه نقش مایههای جانوری و گیاهی را میتوان نخستین صور بازمانده از آگاهی انسانی دانست. انسانها از دیر باز بدان گرایش داشتند که تجربههای روزانه زندگی جمعی را در قالب صور و نشانههای بصری به یاد سپارند. میتوان گفت این نشانهها نخستین بازنمود صور مفهومیدر قالب دیداری است. چنان که در جستوجوی سرآغازهای صور ابتدایی زیباشناختی نیز به همین نشانهها باز خواهیم رسید.»
او در ادامه نیز تاکید میکند: «هر چند نقش مایههای گیاهی در مجموعه طرحها و نقوش سنتی هنر ایرانی، بهویژه در سنجش با هنر واقع گرای غربی، به سان نقش مایههایی برآمده از خیال هنرمندان فهم شده است و بر آن، نقش مایههای تجریدی نام نهاده اند؛ این نکته نباید ما را از توجه به این واقعیت دور گرداند که همانند عناصر بصری در فرهنگهای دیگر ملل، نقش مایههای گیاهی، بازتاب آشکار پوشش گیاهی است و از ویژگیهای اقلیمیاین سرزمین سرچشمه گرفته است. هر یک از این نقش مایهها و آرایهها برای نگاه آشنا با کهن زیست بوم ایرانزمین، یادآور گونه خاصی از گیاهان پرآب و رنگ سرزمین مادری است؛ چنانکه میتوان از روی ویژگیهای زیستشناختی، جایگاه هر یک از این گیاهان را در سلسله مراتب رده بندی گیاهان بومیایران باز شناخت. همچنان که نمیتوان هر گیاه را به دلخواه در زنجیره تکاملی و خویشاوندی جای داد، آرایههای برآمده از آنها نیز، با همه ساده سازیها در روند تجرید و انتزاع، در نگاه به ویژگیهای تبار شناختی دسته بندی میشود. بدینسان، شناخت هر آرایه گیاهی در طراحی سنتی ایرانی، نیازمند شناختی چندلایه است و آشنایی با سطوح و لایههای گوناگون، سویه شناختی ما را از نقش مایههای سنتی گسترش میدهد.»
نویسنده لایههای شناختیِ طرحها و نقش مایههای سنتی را در قسمتی از کتاب به چهار دسته زیر تقسیم میکند: 1) زمینه تاریخی که دربردارنده تبارشناختی، گستره سرزمینی و سیر دگرگونی نقش مایههاست؛ 2) لایه زیبا شناختی که بر نسبتهای هندسی، تقارن و شیوه کاربردی آن دلالت میکند. در هنرهای سنتی، سویه زیباشناختی همواره در خدمت روان سازی وجه کاربردی اشیاء و دست ساختهها بوده است؛ 3) لایه نمادین و معناشناختی که درون مایه ادراکی و آگاهی تلخیص شده، گردِ آن نقش مایه را در خاطره جمعی بازتاب میدهد و میتوان آن را با کهن الگوها در خاطره بشری سنجید؛ 4) شیوه ترسیمی و روشهای بازنمایی که بر بازآفرینی و تداوم نمادها و معناها در فرهنگ بصری دلالت میکند.
کشمیری درباره این کتاب آورده است: «پژوهش کنونی بر زمینه چنین نگاهی به طرحها و نقش مایههای سنتی در پی گسترش چشم انداز شناختی و نگرش به گل اناری برآمده است. پرسش اصلی پژوهش در بازدید از مجموعه پرارج سیری در هنر ایران شکل گرفت. نویسنده و گردآورنده دانشمند کتاب، آرتور پوپ، در بررسی پیشینه و سیر دگرگونی گل شاه عباسی، دریافتِ خود را با تأکید بر پارهای ابهامها مطرح کرد، بدان امید که در پژوهشهای دیگران پاسخ شایستهای بیابد. پژوهش کنونی بهویژه در بخشهایی که خوانشی دگرگونه با دیدگاه پوپ را دنبال میکند، از پی تعمق در آن پرسشها برآمده است. از این رو، چنانچه نتایج پژوهش کنونی با اقبال هنرپژوهان و استادان طراحی سنتی روبهرو شود، مایل است در آن همچون ستایشی انتقادی از کندوکاوها و دستاوردهای نویسنده و سرویراستار کتاب سیری در هنر ایران بنگرند.»
همچنین در ادامه و نیز در پشت جلد کتاب نیز یادآوری میکند: «کتاب پیش رو برایند تألیف سه دسته از آگاهیها در زمینه شناخت طرحهای سنتی است؛ پایه اصلی پژوهش بر تحلیل طرحها و نقشهای بازمانده از گلهای اناری در آثار هنری گذشتگان استوار است؛ آنگاه، نویسنده به یاری تجربههای آموخته خود از دانش گیاه شناسی کوشید تا تحلیل بصری از ساختار طرحها و نقش مایهها را با آگاهیهای برآمده از دانش گیاه شناسی برابر نهد، این آگاهیها بهویژه در بازشناسی خاستگاه گل اناری به کار آمدهاند؛ و در گام پسین، روش ترسیم گل اناری در قالب شیوههای رایج در کارگاههای آموزشی و نزد استادان طراحی سنتی به زبانی روشن همراه با شکلها و نمونههای راهنما بیان شده است.»
نظر شما