این کتاب داستان بیداری زنان در جامعهای است که با پیشلرزههای مدرنیته از خواب گران بیدار شدهاست اما هنوز میل به خفتن دارد.
کتاب حاضر، داستانی فرانسوی از «آندره ژید» است. جامعه فرانسه که در آستانه رویدادهای تاریخی مهمی چون جنگ اول و دوم جهانی و پیدایش مدرنیته در اروپاست هنوز در تار عنکبوت اندیشههای قرون وسطی گرفتار است و زنان در چنین جامعهای به عنوان جنس دوم کم و بیش از درس خواندن و حضور در اجتماع بازداشته میشوند.
«مكتب زنان»، داستان بیداری زنان در جامعهای است که با پیش لرزههای مدرنیته از خواب گران بیدار شده است اما هنوز میل به خفتن دارد؛ اندکی پیش از آغاز جنگ جهانی اول و پس از آن. آندره ژید رمان را از زبان سه شخصیت اصلی آن، اولین، همسرش روبرت و دخترشان ژنوویو و در قالب دفترچه خاطرات اولین، جوابیه همسرش به او و همچنین نامه دخترشان به نویسنده نوشته است.
اولين و ژنو ويو، زنانی ساده از طبقه متوسط، میخواهند تارهای به هم بافته سنت کلیسایی را کنار بزنند و برخلاف جریان رودخانه شنا کنند. زنانی که بنا به عرف خانواده و اجتماع و حكم سنتی که زن را در خانه و در نظارت مردان میخواهد، آیندهای جز آنچه مادرانشان داشتهاند در برابر خود نمیبینند و هنگامی که جورچین مقدس را به هم میزنند، بازتابهای زمین لرزه، زندگی آنها را میلرزاند. چنین ارادهای، آنها را در کانون اتهام و افترا میگذارد و نظام مردسالار در قالب روبرت آنها را پادافرهی درخور میدهد.
در «مقدمه ویراستار» این کتاب آمده است: «ژید در مکتب زنان نه در مقام داوری مسلط که به دفاع از حقوق زنان برخاسته باشد، که در جایگاه روزنامهنگاری که کارش انتشار روایت بدون دست بردن در آن است، امکان پاسخ به اتهام را برای هرسه شخصیت رمان فراهم میکنند و با کنار هم نهادن سه زندگی، داستانش را به بستری برای گفتگوی نسلها، جنسها و اندیشهها بدل میکند. خواننده که به او امکان مقایسه بین سه طرز تلقی از زندگی، انسان و مدرنیته داده شده است، چهره خود و زمانهاش را به روشنی در سه آینه توأمان میبیند و میتواند دریافتهایش از مفاهیم مهم تمدن بشری را به ترازو بگذارد. تمدنی که با دستاوردهای تکنولوژی زاده شده اما در ادامه به آزادی بیان و آزادی پس از بیان، برابری جنسیتی، نفی آپارتاید و پس راندن کلیسا در مناسبات اجتماعی رسیده است.
به سادگی نمیتوان گفت که مکتب زنان اثری فمینیستی است، چرا که دامنه آرمانهای برابری خواهانه به دقت در روانشناسی شخصیتهای رمان محو شده است. نویسنده در مقام ناظر و مهمتر از آن در جایگاه مرد، خودش را از داوری درباره رویدادها کنار کشیده و تأکید را بر واکاوی درونی شخصیتها گذاشته است. او میتواند به روبرت امکان دفاع از خودش را ندهد و به قرار بیانیههای آزادی خواهانه، او را یک جانبه محکوم کند، اما روبرت هم در چنین اثری، زبان گفتن دارد و به او این فرصت داده شده تا اندیشههایش را با خواننده در میان بگذارد و از خواننده، هم دردی و داوری بخواهد. خواننده در چنین ساختاری، هم دوش نویسنده ایستاده است و میتواند با شنیدن دفاعیات سه متهم، رأی به گناه کار بودن یا بیگناهی آنها بدهد. هرچند که زمان در این روایت، خود داوری است که در اعماق، کار خویش سامان میدهد و با شکیبایی بسیار، حقیقت را از دروغ و ناراستی جدا میکند. اما در این همکاری پنهان میان نویسنده و خواننده، ژید عقیدهاش را به خواننده تحمیل نمیکند.»
کتاب «مکتب زنان» نوشته آندره ژید و ترجمه شهرزاد لاجوردی در 233 صفحه، با قیمت59000 تومان از سوی انتشارات قصیده سرا روانه بازار نشر شده است.
نظر شما