یادداشت عبدالحسین طالعی به مناسبت ولادت پیامبر مهربانی
گنجینهای فراموش شده از کلمات نورانی پیامبر رحمت
کتاب «مدینهالبلاغه» گنجینهای فراموش شده از حکمتهای پیامبرانه است که بیش از صد منبع دارد که اکثر آنها از منابع معتبر شیعی و اندکی از آنها منابع سنی است. عبدالحسین طالعی در یادداشتی این کتاب را بررسی کرده است.
یکم
این اصل، بدیهه عقل است که: «انسان زیر زبانش پنهان شده است». شاعر زیبا گفته است: تا مرد سخن نگفته باشد / عیب و هنرش نهفته باشد. کلمات هر کسی خصوصاً بزرگان آینه ای هستند که گوینده را در آن آینه میتوان به خوبی دید. آنگاه بیننده مجالی مییابد که محیط پیرامون گوینده را بررسی کند و آنگاه بیندیشد که آیا این بزرگ، چنان ارزشهایی را از محیط پیرامون خود فرا گرفته یا عامل دیگر در این عظمت دخالت داشته است.
دوم
اگر چهره شخصیتی به دست افرادی تعمداً غبارآلوده شد، آنچه به مطالب غلط پاسخ میدهد، همین چهره صحیح گوینده است که در آینه سخنانش بطور مستقیم دیده شده و بر اساس این شاخص میتوان تفسیرهای مختلف را سنجید. اینک ماییم و مطالب متنوع، و گاه متناقض، در باره شخصیت رسول خاتم و پیام آور رحمت؛ سیمایی نورانی و آسمانی که در طول چهارده قرن، حاکمانی که به نام نامیایشان بر مسند قدرت نشسته اند، آن را به میل خود تحریف کرده اند. در این فرآیند، عالم نماها نیز که دین خود را به اندک بها به دنیای دونان فروختند، جرم بزرگی دارند.
سوم
پیامد تمام این تلاشهای شیطانی این شد که سیمای پاک حضرت «رحمة للعالمین» را با خشونتی تمام عیار آلودند که در نتیجه دهها گفتار در موضوع نفی خشونت از سیره نبوی نوشته شده، و با این همه همچنان این کلام خطا بر سر بازار رسانهها است. با این مقدمات روشن میشود که هر کوششی برای نشر و گسترش سخنان و سیره صحیح رسول خاتم، اعمّ از تدوین، ترویج، نشر و انتقال آنها به دیگران، جهادی است بزرگ که همه افراد امت باید نسبت به این مهم احساس وظیفه کنند.
به بیان دیگر، فرعونیان آنگاه که از نبرد رویاروی با نور الهی به نتیجه نرسند، به حربه سِحر روی میآورند؛ و آنچه سحر آنها را باطل میکند، اعجازی موسوی است که به قدرت نمایی الهی روی میدهد. این جادوگری همان است که حاکمان ستم پیشه با تحریف سیره نبوی بدان روی آوردند، ولی اعجاز کلام و سیره صحیح پیامبر، آن همه سحر را باطل میکند.
چهارم
کتاب مدینة البلاغة، که در این گفتار در پی شناساندن آن به اختصار هستیم، اقدامیدر همین راستا است. این کتاب، که در سال 1364 قمری (1324 شمسی) نوشته شده، و اکنون 79 سال از تألیف آن میگذرد، گنجینه ای فراموش شده از حکمتهای پیامبرانه است که احتمالاً در شرایط خاصّ بعد از سال 1320 شمسی، در اوج تبلیغات ضدّ دینی مخالفان نوشته شده و شاید بدان روی که پاسخی به آن مطالب سست داده باشد. ولی آن مطالب سست را، نه با نوشتاری یکبار مصرف، بلکه با کتابی استوار پاسخ داده که به مثابه یک کتاب مرجع، همواره قابل استفاده اهل تحقیق است. در این گفتار، شناساندن آن را هدف گرفته ایم.
پنجم
نویسنده کتاب، عالمیمخلص و مجاهد و پرتلاش، آیت الله شیخ موسی عباسی زنجانی است. وی در ظهر روز سه شنبه ماه صفر سال 1328 ه.ق (حدود 1290 شمسی) در روستای گویجه قیا، از بخش ایجرود واقع در 45 كیلومتری جنوب غربی شهر زنجان، در خانواده ی علم و ادب متولد گردید. متون و مقدمات علوم و فقه و اصول را از پدر ادیب و ماهرش ملا عبدالله بن محمود بن عباس زنجانی كه شب و روز به مراقبت و آموزش وی و به حفظ بعضی از آن چه می خواند، تشویق می كرد؛ ( ودر هفتم رمضان سال 1341 قمری درگذشت و كتابی در مصائب به زبان فارسی از او باقی ماند) تحصیل كرد و پس از آن از برادر بزرگوارش شیخ مهدی ابن ملا عبدالله استفاده نمود.
وی در اواخر ماه محرم سال 1348 قمری به شهر قم مهاجرت كرد و سطوح عالی را از محضر ادیب تهرانی و حاج سید احمد شبیری زنجانی و مرحوم شیخ محقق میرزا محمد همدانی و علامه شیخ محمد علی قمی حائری و آیه الله سید محمد تقی خوانساری و دیگر مشایخ عظام كسب فیض نمود. و در بحث آیه الله حائری و شیخ عبدالكریم (ره) به مدت سه سال حاضر شد و از این مشایخ به اضافه ی آیه الله اصفهانی و شیخ ابوالقاسم قدس سرّهما اجازه اجتهاد دریافت نمود.
بیشتر استفاده آن مرحوم در علوم فقه و اصول و رجال، از آیه الله سید محمد حجه كوه كمری بود. و همچنین در فقه و اصول و رجال آیه الله سید حسین بروجردی حاضر می شد. از محدث بزرگ شیخ عباس قمی و فقیهانی چون حاج آقا رضا اصفهانی و شیخ فضل الله زنجانی اجازه ی نقل روایت گرفت. پس از رسیدن به مرتبه ی والای اجتهاد در شهر مقدس قم اقامت گزید و به مطالعه، تدریس، تحقیق و تألیف پرداخت. تا این كه درحدود سال 1362 ه.ش در شهر قم به رحمت حق پیوست.
آثار ارجمند آن فقید عبارتند از:
1- كتاب الفهرست لمشاهیر علماء زنجان به عربی
2- رساله ی در حكم الزوجه المفقود عنها و زوجها. این رساله و كتاب قبلی در یك جلد در شهر قم بدون تاریخ به چاپ رسیده است.
3- مدینه البلاغه فی خطب النبیّ و رسائله و وصایاه و مواعظه و كلماته الموجزه به سبك نهج البلاغه
4- العمل الصّالح در صلوات بر پیامبر و افراد خاندان او به فارسی
5- كتاب تهذیب الوسائل، در حدود 30 جلد كه به تهذیب وسائل الشیعه شیخ حرّ عاملی و «مستدرك الوسائل» حاجی نوری پرداخته است.
6- رساله ی «نسیم سحر» در ردّ كتاب «نسیم رستگاری» سنندجی.
7- كتاب «الجامع فی الرجال» به عربی، که اخیراً با تحقیق در 12 مجلد چاپ شده است.
8- حاشیه بر عروه الوثقی
9- وجیزه در علم رجال
10- مناسك حج و دلیل حاج
11- الفقه علی آراء الاسلام
ششم
کتاب مدینة البلاغة با تحقیق شیخ ابراهیم زنجانی در سال 1363 شمسی در دو جلد و بیش از هزار صفحه توسط انتشارات کعبه منتشر شده است. این کتاب، پس از مقدمهای کوتاه در بیان سیره نبوی، هفت باب دارد که در هر باب، بخشی از سخنان آسمانی رسول خاتم را نقل میکند. البته ذیل اکثر آنها توضیحات کوتاه در باب اختلاف نسخههای یک حدیث یا توضیح برخی از الفاظ و عبارات آورده است.
باب اول - خطبهها که خود چند بخش دارد: بخش اول – خطبهها به ترتیب زمان، از آغاز بعثت تا واپسین سال عمر (36 حدیث)؛ بخش دوم – خطبههای مرتبط با اهل بیت (44 حدیث)؛ بخش سوم – دیگر خطبهها (51 حدیث).
باب دوم – وصیتها و سفارش نامهها (41 حدیث).
باب سوم – اندرزها در دو بخش: بخش اول – آنچه عنوان موضوعی دارد (115 حدیث)، بخش دوم – بدون عنوان موضوعی (205 حدیث).
باب چهارم – نامهها (136 حدیث).
باب پنجم – مناظرات (11 حدیث)
باب ششم – دعاها (30 حدیث)
باب هفتم – کوته گفتهها (کلمات قصار) به ترتیب حروف الفبای آغاز جملات: حرف الف 233 حدیث، حرف ب 28 حدیث، حرف ت 85 حدیث، حرف ث 29 حدیث، حرف ج 32 حدیث، حرف ح 48 حدیث، حرف خ 83 حدیث، حرف د 22 حدیث، حرف ذ 7 حدیث، حرف ر 38 حدیث، حرف ز 14 حدیث، حرف س 42 حدیث، حرف ش 28 حدیث، حرف ص 38 حدیث، حرف ض 8 حدیث، حرف ط 22 حدیث، حرف ظ 5 حدیث، حرف ع 48 حدیث، حرف غ 11 حدیث، حرف ف 15 حدیث، حرف ق 26 حدیث، حرف ک 43 حدیث، حرف ل 150 حدیث، حرف م 247 حدیث، حرف ن 36 حدیث، حرف و 22 حدیث، حرف ه 10 حدیث، حرف ی 35 حدیث. (مجموع احادیث این باب 1405 حدیث).
هفتم
کتاب بیش از صد منبع دارد که اکثر آنها از منابع معتبر شیعی و اندکی از آنها منابع سنی است. باید دانست که رجوع به این همه منابع، امروزه با وجود کتابخانههای عمومیبزرگ و منابع الکترونیک و امکان جستجوی الکترونیک، آسان مینماید؛ ولی در هشتاد و اندی سال قبل، بدون استفاده از مزیت کار گروهی، بدون داشتن حامیمالی، با محدودیت امکانات و محدودیت دسترسی به کتابها، خود، جهادی بزرگ بوده است؛ جهادی که باید قدر بدانیم و از آن بیش از گذشته بهره بگیریم.
هشتم
مؤلف در مقدمه کتاب یادآور میشود که قصد او از این کار، گردآوری حکمتهای اخلاقی و سخنان نیکوی رسول خدا است، همانند کاری که شریف رضی در نهج البلاغه در پیش گرفته است؛ لذا احادیث مربوط به احکام فقهی را که از پیامبر روایت شده نقل نمیکند. این نکته هوشمندی مؤلف را مینمایاند که بخشهایی از احادیث را ترویج کند که غالباً در تحقیقات فقهی کمتر دیده میشوند، یعنی به اولویت اخلاقی اندیشیده است. از سوی دیگر، حجم احادیث فقهی فراوان بوده و بیش از حوصله یک کار فردی با محدودیت امکانات است.
باری، این قلم انداز مختصر بیش از این گنجایش ندارد، وگرنه مناسب مینمود که دست کم نمونه ای از این حکمتهای زیبای نبوی در این گفتار ارائه میشد. امید که در فرصتهای آینده به این مهم بپردازیم. از لطف خدای بزرگ امید میبریم که با ظهور حضرت خاتم الاوصیاء – که بر اساس کلام امام عسکری علیه السلام، شبیه ترین مردم به خاتم الانبیاء در خلقت و اخلاق است – این مکارم و زیباییهای معنوی را فرادید تمامیآدمیان نهد و یک بار دیگر، چنانکه در صدر اسلام، اعجاز الهی را در خلق عظیم حجت خود به همگان نشان دهد.
نظر شما