سیداسماعیل قافلهباشی استادیار زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در این جلسه با اشاره به برخی از شاخصها و ویژگیهای منحصر به فرد شاهنامه فردوسی گفت: در بین بزرگان علم و ادب فارسی در خصوص تعداد ابیات شاهنامه اختلاف نظرهایی وجود دارد اما حداقل 48 هزار بیت تا 60 هزار بیت برای تعداد ابیات شاهنامه بیان میشود که به صراحت و به جرئت اعلام میکنم در بین این تعداد ابیات حتی یک بیت اشعار غیرعفیف و غیراخلاقی در شاهنامه مشاهده نمیشود.
وی بیان کرد: در مواردی در شاهنامه داریم که فردوسی بسیار عصبانی است و نمونههای متعددی نظیر مواجهه با ضحاک با بیان این حالات آورده شده است اما در این مواقع نیز هیچ بیتی خلاف ادب و عفت بیان نشده است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: با این حال میبینیم که اثر کلام به بهترین و زیباترین شکل ممکن در مخاطب نفوذ کرده است و اصل محتوا بدون بیان بیعفتی و بیاخلاقی درک میشود.
قافلهباشی بیان کرد: این در شرایطی است که متاسفانه امروز برخی از نویسندگان جدید از تکنیک جدید خود با عنوان «بی ادبی» به عنوان عنصری برای جذب مخاطب استفاده میکنند؛ عنصری که شاید در کوتاه مدت بتواند اثربخشی داشته باشد اما قطعا اثرگذاری کلام و ماندگاری کار را به همراه نخواهد داشت.
وی با گلایه از تولید برخی از آثار جدید با این دیدگاه گفت: گاهی آثاری از نویسندگان جدید میبینم که نویسنده با بیعفتی کامل به بیان مهیجترین و خاصترین حالات انسانی پرداخته است و این موارد را کلید خود برای جذب مخاطبین جوان میداند؛ در حالی که اگر الگوی ما فردوسی بزرگ است، باید بدانیم که بدون حتی یک کلمه بیادبی و بدون هیچگونه بیعفتی میتوان اثری ماندگار و ارزشمند تولید کرد که به افتخار ادبیات یک سرزمین تبدیل شود.
شاهنامه همچنان در سرزمین مادری خود غریب است
در بخش دیگری از این جلسه، حمید عابدیها استاد و پژوهشگر حوزه ادبیات فارسی با گلایه از بیتوجهی ما به شاهنامه و آثار بزرگان علم و ادب فارسی بیان کرد: اگر تمام طول روز و ماه را در بیان صفات و ویژگیهای شاهنامه سپری کنیم، بدون اینکه بتوانیم مفاهیم ادبی و اخلاقی آن را در جامعه پیاده کنیم، هیچ کاری از پیش نخواهیم برد.
وی افزود: ناجوانمردانه است اگر شاهنامه فردوسی را تنها یک اثر هنری و ادبی بدانیم و مُهر آثار ادبی به آن بزنیم در حالی که قطعا یکی از بهترین شاهکارهای ادبی جهان همین شاهنامه فردوسی است، اما باید به این باور برسیم که شاهنامه کتابی برای بیان اخلاق و سبک زندگی است.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی عنوان کرد: قطعا شاهنامه در کنار آثار سعدی از بهترین آثار ادبیات فاخر و فخیم گرانسنگ فارسی است، اما فقط لفظ، ادبیات، بلاغت و بیان نیست و از این روست که معتقدیم شاهنامه درس زندگی است.
عابدیها یادآور شد: رستم شاهنامه یک معیار برای زندگی است چرا که معتقدیم شاهنامه فردوسی منابعی داشته و کاراکترها و شخصیتهای این حماسه بزرگ با محوریت شخصیتهای اسطورهای و حتی تاریخی ایران پیش از اسلام را کنار هم جمع کرده است، اما شخصیتهای شاهنامه طوری به تصویر کشیده شده است که تا همین امروز ایرانیان و مخاطبین طوری تصور میکنند که رستم ایرانی یک اسطوره است، اسطورهای که حتی نامی از دین او برده نشده اما میتوان تجسم کرد که او یک مسلمان و شیعه است.
وی گفت: فردوسی مطلقا در خصوص دین و آداب دینداری صحبت نکرده است اما تجسمی که از رستم ایجاد کرده، تصور یک آزاده، مسلمان و اتفاقا دیندار است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی بیان کرد: ما به رقم همه دلدادگیهایی که نسبت به فردوسی و شاهنامه داریم، کماکان حق شاهنامه و فردوسی را آنطور که باید و شاید ادا نکردیم و آن طور که انگلیسی زبانها از شکسپیر و نمایش نامههای او در زندگی، کنش و واکنشها و هنر مدرن خود بهره بردند و آن را تبدیل به رفتار کردند ولی ما نتوانستیم این اتفاق را در جامعه خود جاری کنیم.
فردوسی مسئول زنده نگاه داشتن زبان فارسی است؛ نه زنده کردن آن
سیدخلیل قافلهباشی استاد زبان و ادبیات فارسی نیز در ادامه این جلسه با اشاره به تاثیر شگفتانگیز فردوسی و منحصرا شاهنامه او در زنده نگاه داشتن زبان فارسی، گفت: زنده نگه داشتن زبان فارسی از معجزات فردوسی است، چراکه اگر زبانی بمیرد دیگر زنده نمیشود؛ سانسکریت، اوستا دیگر زنده نشد و امروز میدانیم زبانی که بیمرد دیگر زنده نخواهد شد.
وی گفت: اما میتوان برای زنده نگه داشتن زبان تلاش کرد و به نظر میرسد از نیمه دوم قرن سوم ادیبان و بزرگان زبان فارسی به این فکر افتادند که باید برای زبانمان تلاش کنیم و از این رو سهم تلاشهای فردوسی برای زنده نگه داشتن زبان فارسی بسیار ارزنده و حائز اهمیت است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی یادآور شد: فردوسی برای زنده نگه داشتن آداب و رسوم ایرانی و اخلاقی تلاش کرده است از این روست که میگوییم شاهنامه کتاب اخلاق است، همانطور که قرآن کتاب اخلاق و آداب زندگی است، شاهنامه برای بیان تجسمی از همین معارف سروده شده است و بدون اینکه نامی از دین ببرد، بسیاری از مفاهیم دین و دینداری را در ماجراهای خود به مخاطب میآموزد.
قافلهباشی عنوان کرد: رستم کیست؟ رستم تجسم روح آزادگی، جوانمردمی و شجاعت قوم ایرانی است که در جای جای شاهنامه برای بیان عقاید آزادگی و مردانگی آورده شده است، شما در شاهنامه از عقاید ضد سرمایهداری، آداب زندگی اجتماعی و آداب زندگی فردی و اخلاقی را مشاهده میکنیم که به واسطه شخصیتها و کاراکترهای مختلف بیان میشود.
وی گفت: امروز وظیفه ماست که برای زنده نگاه داشتن زبان فارسی تلاش کنیم و شاید راهی که فردوسی رفت، درستترین مسیر برای این امر باشد؛ از این رو معرفی هرچه بیشتر شاهنامه، تلاش برای بیان ابعاد مختلف آن و ایجاد آشتی بین مردم و کتاب میتواند سهم ما از این مسیر باشد.
نظر شما