کتاب «اراده آزاد و ناتَعَیُّنگرایی» نوشته بهرام علیزاده به همت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.
فصل اول کتاب «اراده آزاد و ناتَعَیُّنگرایی» به ایضاح مفاهیم کلیدی بحث پرداخته مفاهیمی از قبیل «آزادی»، «اراده»، «مسئولیتپذیری اخلاقی»، «تعیّنگرایی»، «پیشبینیپذیری»، «قوانین طبیعت» و «تقدیرانگاری». در ادامه همین فصل «مسئله کلاسیک» اراده آزاد از «مسئله جدید» تفکیک شده است. مسئله کلاسیکِ اراده آزاد برآمده از تعارض ادعایی میان ضرورت و آزادی است. بهاینترتیب، مسئله اراده آزاد در شکل کلاسیک آن جدالی است میان همسازگرایی و ناهمسازگرایی. اما رهاورد فلسفی فیزیک جدید برای بحث اراده آزاد تغییر رویکرد از مسئله دترمینیسم [تعیّنگرایی] به ایندترمینیسم [ناتعیّنگرایی]بود. معضل اصلی که در اینجا مطرح میشود معضل «معقولیت» است که از عدم تعین ناشی میشود و نه تعین.
فصل دوم به ناهمسازگرایی و مهمترین استدلال به سود آن، یعنی «دلیل استلزام» پرداخته. دلیل استلزام در دوران معاصر با نام پیتر ون اِنواگن گره خورده است؛ لذا در این فصل عمدتاً از صورتبندیهای او در کتاب «رسالهای درباره اراده آزاد» استفاده شده است.
فصل سوم به همسازگرایی اختصاص یافته است. همسازگرایان با تفکیک معنایی میان «ضرورت» و «اجبار»، معتقدند آزادی با ضرورت تعارضی ندارد و این اجبار است که آزادی را تهدید میکند. مثالهای فرانکفورت و قرائتهای جدیدتر آن در همین فصل بررسی شده است. در پایان این فصل نقدهایی بر همسازگرایی مطرح شده است که از مهمترین آنها میتوان به سطحیبودن آزادی همسازگرایانه اشاره کرد. به نظر میرسد همسازگرایی قادر نیست پاسخگوی احساس «آزادی عمیق» باشد. تجربهای که از آزادی و مسئولیتپذیری در خود حس میکنیم به تحلیلی عمیقتر از آنچه همسازگرایی بیان میکند نیاز دارد. به دیگر سخن، آزادی همسازگرایانه ضعیفتر از آن است که بتواند مبنایی کافی برای تحقق کنترلِ مورد نیازِ مسئولیّتپذیری فراهم کند.
در فصل چهارم رویکرد شکاکانه به مسئله اراده آزاد طرح شده است. شکاکیت مدعی است که اراده آزاد مفهومیتهی و فاقد مصداق واقعی است؛ اما این نکته اهمیت دارد که شکاکان آن معنایی از آزادی را انکار میکنند که «معنای قوی» نامیده میشود و در مقابلِ «معنای ضعیف» یا همسازگرایانه آزادی قرار دارد. اما این نکته نیز مهم است که بدانیم شکاکانِ معاصر اغلب التزامیبه صدق تعینگرایی ندارند. آنها معتقدند که اراده آزادِ اختیارگرایانه علیالاصول غیرممکن است، حتی اگر تعینگرایی کاذب باشد. از مهمترین استدلالها به سود شکاکیت جدید «دلیل بنیادین» نام دارد که براساس مفهوم «علت بالذات» بیان میشود.
داشتن اراده آزاد ـ از نوع اختیارگرایانه (معنای قوی آزادی) ـ نیازمند آن است که شخص علّت بالذات باشد. اما علت بالذاتبودن برای موجودات انسانی ممکن نیست، پس اراده آزاد اختیارگرایانه برای انسانها ناممکن است. باور به علیت بالذات محصول نگرش ایندترمینیستی به جهان است و توجه شکاکان به این مفهوم بازتابنده پیوند ناگسستنیِ شکاکیت معاصر با آموزه ناتعینگرایی است. براساس دلیل بنیادین، اختیارگرایی بهدلیل تعهدی که به ایندترمینیسم (عدم تعیّن) دارد لزوماً به تصادف میانجامد؛ زیرا اختیارگرایی مستلزم توانایی انجام فعل به گونه دیگر است. ایندترمینیسم به انتخابهای نامتعیّنی میانجامد که بیشتر غیرکنترلی، تصادفی، نامعقول و تبیینناپذیرند تا انتخابهایی آزاد و مسئولانه.
شکاکیتی که در فصل پنجم طرح و بسط داده میشود نوعی شکاکیت متافیزیکی است که تلاش میکند از طریق استدلالهای پیشینی انسجامِ اختیارگرایی را هدف قرار دهد؛ اما تجربه آزادی ریشه در تجربه شخصی ما انسانها نیز دارد. این درک بیواسطه، شکاکان را با مسئله بسیار جدیِ دیگری مواجه میکند که همان «تجربه پدیداریِ» اراده آزاد است. شکاکان باید بتوانند تبیینی ارائه کنند از اینکه چرا با وجود اینکه اراده آزادِ اختیارگرایانه مفهومینامنسجم و ممتنعالوقوع است، چنین تجربه پدیداری گستردهای از عاملیت و کنترل (احساس آزادی) در بین انسانها وجود دارد. از قضا تبیینهای شکاکانهای نیز از این تجربه پدیداری از سوی آنها بیان شده است. در این فصل با تمرکز بر دو پروژه تحقیقاتی معاصر ـ پروژه دنیل وگنر در کتاب مشهور توهم اراده آگاهانه و آزمایشهای بنیامین لیبت ـ گونهای از شکاکیت که محقق محترم آن را شکاکیت پسینی در باب اراده آزاد نامیده است صورتبندی شود.
یکی از استراتژیهای اختیارگرایانه در دفاع از اراده آزاد توسل به نوع خاصی از علیت عاملی یا غیررویدادی است. در فصل ششم پس از طرح سه قرائت مختلف از اختیارگرایی ـ غیرعلی، رویدادی علّی، عاملی علّی ـ درنهایت از اختیارگرایی عاملی ـ علّی دفاع شده است. طرفداران این دیدگاه معتقدند که تنها راه نجات اراده آزاد در برابر استدلالهای شکاکانه همین است. محقق نیز تلاش کرده با توسل به این دیدگاه، پاسخی به معضل معقولیت و مسئله شانس بدهد. یکی از لوازم انتولوژیک همه نظریههای عاملی وجود عاملی است که در طول زمان هویت یکپارچهای داشته باشد. اما نظریه علیت عاملی مستلزم دوگانهانگاری نیست. نویسنده نیز در حل مسئله اراده آزاد به دوگانهانگاری متوسل نشده است. یکی از نظریههای جایگزین، «نوخاستهگرایی» است. من مفهومیاز نوخاستگی را در این فصل طرح میکنم که از «نیروهای علّی بدیع» برخوردار است.
در نهایت، در فصل هفتم مروری اجمالی به نظر فلاسفه مسلمان در باب اختیارمطرح شده است. صورتبندی ذکرشده در این فصل خام و تنها نقطه شروعی است برای تحقیقات مفصلتری که امیدواریم در آینده نزدیک بهثمر نشیند.
در پشت جلد کتاب نیز میخوانیم: «با نگاهی به جهان پیرامون با دو دسته از امور روبرو میشویم: کنترل ناپذیرها و کنترل پذیرها. رویدادهای مربوط به زمان گذشته مثلا اینکه در کدام شهر و کشور متولد شدهایم، بعضی از رویدادهای مربوط به آینده مثل مرگ، بعضی از ویژگیهای جسمانی مثل رنگ پوست، حتی بعضی از ویژگیهای روانی از جمله برخی احساسات، همگی کنترل ناپذیرند. اما اعمالی که اکنون یا در آینده قصد انجامشان را داریم از جمله امور کنترلی محسوب میشوند. در زندگی عادی، احساس آزادی و کنترل بر عمل امری مسلم تلقی میشود. بسیاری از ارزشهای تثبیت شده زندگی از این تصور ناشی میشود که خود را موجودی آزاد و قدرتمند در کنترل و جهان میدانیم؛ پیروزی و شکست، پاداش و مجازات، مسئولیت پذیری و بسیاری از ارزشهای دیگر با مفهوم کنترل معنا مییابد، ظاهر آن که همه چیز روشن است پس چرا ذهن فیلسوفان تا این اندازه درگیر مسئله آزادی و کنترل است...»
کتاب «اراده آزاد و ناتَعَیُّنگرایی» نوشته بهرام علیزاده با شمارگان 150 نسخه به قیمت ۵۸۰۰۰ تومان در قطع رقعی و ۳۹۲ صفحه به همت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.
نظر شما