بدون خروج از خانه و تنها با چند کلیک میتوانید کتاب گلبرگی از دریا را به صورت اینترنتی خریداری کنید.
آنچه خواندید بخشهایی از گفتگوی ایزابل آلنده، رماننویس شیلیایی بود که با خبرگزاری دویچه وله انجام داده است. گفتههایی دربارهی کشتی وینیپگ که به نوعی محور اصلی تمام رویدادهای آخرین اثرش یعنی رمان گلبرگی از دریا قرار گرفته است. کشتی بزرگی که در سال ۱۹۳۹ پناهجویان فراری از جنگ داخلی اسپانیا را راهی شیلی کرد. آلنده در این کتاب بیش از هر چیز موضوع جنگ و سرکوب سیاسی را مورد هدف قرار داده است. کتاب، داستان ابدی ازلی فرار در جستجوی آزادی را برای مخاطبش روایت میکند. داستان فرار از تراژیکترین گونهی سرکوب؛ جدال میان دو هم خون بر سر تصاحب قدرت، جدالی به نام کودتا.
حال به بهانهی بررسی این رمان در تاریخ جستجو میکنیم و نگاهی میاندازیم به دو صحنهی خونین از کودتا و سرکوب.
بدون خروج از خانه و تنها با چند کلیک میتوانید کتاب گلبرگی از دریا را به صورت اینترنتی از اینجا خریداری کنید.
صحنهی اول- اسپانیا- ۱۹۳۶
آغاز دههی ۳۰ قرن بیستم میلادی همزمان بود با شروع مهمترین تغییر و تحولات سیاسی تاریخ اسپانیا. پس از فرار شاه آلفونس سیزدهم، دولت جمهوری خواه شروع به تدوین اصلاحاتی در ساختار قوانین اجتماعی و اقتصادی کرد. هدف اصلی این قوانین از بین بردن سلطهی کلیسا بر اداره و تعیین سیاستهای اقتصادی و اجتماعی کشور بود.
کاتالانها به حق خود مختاری که سالها در پی آن بودند رسیدند و انحصار مالکیت زمینهای زراعی از دست فئودالها خارج شد. مدتی بعد اتحادی جامع میان تمام جریانهای چپ اسپانیا شکل گرفت که در نهایت به پیروزی قاطع آنها در انتخابات سال ۱۹۳۶ منجر شد. این پیروزی امید رسیدن به دولتی دموکرات را در دل مردم اسپانیا روشن کرد. امیدِ نوزادِ رسیدن به آزادی که روحی تازه به جامعهی اسپانیا تزریق کرده بود در همان ابتدای راه با ظهور دیکتاتوری بیرحم و جاهطلب نیمهجان شد. دیکتاتوری به نام فرانسیسکو فرانکو که از ژنرالهای ارشد ارتش بود. ژنرال فرانکو در ژوئیهی ۱۹۳۶ با کودتای نظامی خود بر ضد دولت جمهوری قیام کرد و آتش جنگی عظیم میان دو جبههی هم خون را در خاک اسپانیا بر افروخت. جنگی که نقشی بسیار تاثیر گذار در شکل گیری و رشد فاشیسم داشت. جنگ سه سال به طول انجامید و پس از کشته شدن نزدیک به یک میلیون نفر به سود دیکتاتوری فرانکو پایان یافت.
صحنهی دوم- شیلی- ۱۹۷۲
از شروع دههی ۳۰ تا سالهای آغازین دههی ۷۰ دموکراسی حاکم بر شیلی، آرمان شهری به حساب میآمد برای تمام آزادی خواهان کشورهای آمریکای جنوبی. تا اینکه در سپتامبر ۱۹۷۲ بلای سرکوب از زمین و آسمان بر سر این بهشت دموکرات فرو ریخت. نقشهی کودتایی که بنا بر گفتهی تاریخ نویسان از سوی آمریکا هدایت شد در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ به دست ژنرال آگوستو پینوشه به سرانجام رسید. کودتایی که مهر پایانی بود بر چندین دهه حکومت دموکراسی.
با شروع دههی ۷۰ میلادی رشد بیسابقه تورم در کشور شیلی موجب اعتصاب گروههای مختلف مردم این کشور شد. سالوادور آلنده، رئیس جمهور وقت شیلی در آگوست ۱۹۷۳ تعدادی از افسران ارتش را وارد دولت کرد. همزمان آگوستو پینوشه بر جایگاه فرماندهی ارتش نشست. اعتراضات روز به روز وزن سنگین تری به خود گرفت و با شروع سپتامبر حملات هوایی و زمینی به قصد سرنگونی دولت آلنده آغاز شد. در تاریخ یازدهم سپتامبر ۱۹۷۲ جنگندههای نیروی هوایی با راکت و بمب افکن به کاخ ریاست جمهوری یورش بردند. طبق آنچه در اخبار اعلام شد سالوادور آلنده همزمان با هجوم نیروهای نظامی به درون کاخ، با اسلحه دست به خودکشی زد؛ ولی هواداران او هیچ وقت این موضوع را نپذیرفتند و بر این باور بودند که آلنده توسط مهاجمان به قتل رسیده است. دولت دموکرات سرنگون شد و ژنرال پینوشه خشتهای اولیهی دیکتاتوری طولانی مدتش بر شیلی را بنیان نهاد.
گلبرگی از دریا
حال پس از نگاهی کلی به تاریخ این دو کودتای تاریخ ساز جهانی، به آخرین اثر ایزابل آلنده، نویسندهی نام آشنای شیلیایی میرسیم. آلنده در رمان گلبرگی از دریا داستان خانوادهای اسپانیایی را درست در فاصلهی زمانی میان این دو کودتا روایت میکند. خانوادهای آزادی خواه، منزجر از الیگارشی و شیفتهی موسیقی که با شروع جنگ داخلی اسپانیا در جستجوی آزادی تن به مهاجرت میدهند. مهاجرت به آرمان شهر شیلی غافل از اینکه قرار است تاریخ تکرار شود.
آلنده خانوادهی قهرمان اثرش را در همان صفحات ابتدایی این طور توصیف میکند:
خانوادهای از طبقهی متوسط و نسبتاً کم در آمد بودند که در آن موسیقی پدر و کتابهای مادر جایگزین مذهب بود. دالمائوها در هیچ حزب سیاسی فعالیت مسلحانه نداشتند، اما به مقامات و هر شکل از دولت بیاعتماد بودند و از این لحاظ، اندیشههایشان به آنارشیسم نزدیک بود.
اما سرنوشت قهرمان اصلی این خانوادهی آنارشیست که ویکتور دالمائو نام دارد باز هم تجربه کردن سرکوب پس از جستجوی فرامرزی به دنبال آزادی است. قهرمانی که آلنده در شروع رمان آن را در شمایل مسیح برای ما توصیف میکند.
مسیح به روایت قرن بیستم
سرباز جوان بدون آه از دنیا رفت. دالمائو لحظهای همان جا ماند و به حفرهی قرمزی که تپشهای قلب در آن آرام گرفته بود نگریست. این صحنه قرار بود ماندگارترین خاطرهاش از جنگ بشود: آن پسر پانزده شانزده ساله که تازه پشت لبش سبز شده بود، آغشته به خاک و خون، روی برانکار دراز کشیده و قلبش در معرض هوا بود. ویکتور هیچ وقت نتوانست برای خودش روشن کند چرا سه انگشت دست راستش را داخل آن زخم باز گذاشت، قلب را به آرامی در میان انگشتانش گرفت و چندین بار با ریتم آرام و طبیعی به آن فشار آورد. حتی یادش نبود این کار چقدر طول کشید: شاید سی ثانیه و شاید هم یک عمر. ناگهان حس کرد قلب در میان انگشتانش جان گرفت، ابتدا با لرزشی کم و بیش نامحسوس و کمی بعد با تپشی قوی و منظم.
این خطوط، اولین مواجه خوانندهی رمان با ویکتور دالمائو است. جایی که ویکتور همزمان با خدمت در یک اردوگاه نظامی جان را به تن سرد و بیروح یک سرباز مُرده باز میگرداند. بیشک این معرفی بیش از هر چیز برای ما فاش میسازد که آلنده اصرار به مقایسهی قهرمان رمانش با شمایل مسیح دارد. بخشیدن روح و جان به جسد چیزیست که کتب مقدس از آن به عنوان یکی از معجزات عیسی مسیح نام بردهاند. این فرض جایی شکل قطعیتری به خود میگیرد که متوجه میشویم آلنده، برای نامگذاری این سرباز نجات یافته، از اسم آشنای لازاروس استفاده کرده است. سرباز دقیقاً هم نام است با مردی که توسط مسیح در انجیل یوحنا به زندگی باز میگردد.
اما چه مفهومی در پس این همانند سازی وجود دارد؟ طریق رنج کشیدن به شیوهی مسیح؟ آیا ویکتور در نگاه نویسنده چهرهی نمادینی از مسیح نیست که رنج کشیدن را در میان صدای خمپاره و آتش، به بهای جستجوی رهایی و آزادی به جان میخرد؟
گلبرگی از دریا و تاثیرات ادبی
رمان با شعری از پابلو نرودا آغاز میشود:
آغشته به خون بود تمام سرزمین انسان
این جملهی آغازین جدا از در نظر گرفتن ارتباط تماتیک آن با اثر حکایت از ادای دین ایزابل آلنده به شاعر بزرگ هم وطنش دارد. این ادای دین تا جایی ادامه پیدا میکند که خود نرودا در کالبد شخصیتی نجات بخش برای ویکتور و خانوادهاش در مسیر داستان ظاهر شده و آنها را برای فرار از آتش جنگ در کشتی وینیپگ پناه میدهد.
جدا از نرودا و تاثیر غیر قابل انکارش در شکلگیری رمان میتوان ردپای مکاتب و بزرگان دیگری از ادبیات را در این اثر دنبال کرد. بزرگانی چون گابریل گارسیا مارکز که در جای جای رمان شباهت نثر و فضا سازی آلنده به آثار او دیده میشود. خوانندهی آشنا به ادبیات مارکز تنها با خواندن همین چند سطر به یاد فرم ویژهی او در فضاسازی میافتد:
سالها بعد، در آن سوی دنیا، هنوز هم آن سرباز را در کابوسهایش میدید و از آن پس، پسرک هرازگاهی در هیبت روحی غمگین و رنگ پریده که قلبش داخل یک سینی است به دیدنش میآمد.
ایزابل آلنده
ایزابل آلنده، نویسنده و روزنامهنگار شهیر شیلیایی است. پدر ایزابل، پسرعموی سالوادور آلنده، رئیسجمهور فقید شیلی بوده است. ایزابل در پرو به دنیا آمد و به خاطر شغل پدر و مادرش در کشورهای مختلفی زندگی کرد. او پس از سقوط دولت سالوادور آلنده تحت تعقیب قرار گرفت و مجبور شد سیزده سال در ونزوئلا زندگی کند. محبوبیت آلنده بهگونهای است که حدود پنجاه و هفت میلیون نسخه از ۲۳ اثرش به فروش رفته، آثارش به بیش از ۳۵ زبان دنیا ترجمه شده و دو فیلم نیز بر اساس آنها ساخته شده است. رمانهای آلنده اغلب به سبک رئالیسم جادویی نوشته شدهاند.
نشر خوب به تازگی آخرین رمان آلنده به نام گلبرگی از دریا را با ترجمهی علیرضا شفیعینسب منتشر کرده است.
نظر منتقدان
نویسنده گاردین نوشته است که آلنده توانسته اتفاقات نیم قرن را در کتابی کوچک جا دهد و برای این کار به جای نزدیک شدن به شخصیتها از دور و به زبان مختصر و مینیمال به روایت داستانشان میپردازد. او سبک نوشتار آلنده را شکوهمند و تأثیرگذار خوانده که نتیجه آن اثری عظیم شده که توانسته تصویری روشن از چند نسل، دهه و کشور مختلف ارائه دهد.
نویسندهی یو اِس اِی تودی نیز اشاره کرده که آلنده به قلب مسئلهی بحثبرانگیز مهاجرت رفته و این موضوع را به دقیقترین شکل ممکن شکافته است.
نویسندهی نیویورکتایمز هم معتقد است که آلنده به خوبی از تجربیات خودش برای نوشتن کتاب بهره گرفته و همین موضوع باعث شده که احساسات شخصیتها تا این حد قابل لمس باشد.
پیشنهاد نشر خوب به علاقهمندان ادبیات داستانی
اگر علاقهمند به ادبیات داستانی هستید نشر خوب خواندن این کتابها را به شما پیشنهاد میکند:
فرشته خون خواهی، عمر العقاد، ترجمهی فاطمه نظیری
نیمه شبی آرام، ویلیام وارتن، ترجمهی علیرضا شفیعینسب
دیوار، هنری لانچستر، ترجمهی بابک طهماسبی
برای تهیه کتابهای پیشنهادی کلیک کنید.
نظر شما