در سوگ مرتضی کیوان کسانی چون احمد شاملو، نیما یوشیج، سیاوش کسرایی، سایه و احسان طبری شعرهایی سرودند و برخی نیز چون شاهرخ مسکوب، مصطفی فرزانه و فرشاد قوشچی به ترتیب کتابهای «مرتضی کیوان»، «بنبست» و «شصت سال عاشقی؛ زندگی و زمانه پوری سلطانی و مرتضی کیوان» را نوشتند. همچنین «پیر پرنیان اندیش» کتابی است که سال ۱۳۹۱ منتشر شد و هوشنگ ابتهاج خاطرات خود را در گفتوگو با میلاد عظیمی و عاطفه طیه در آن عنوان کرد که در این اثر به صورت مبسوط به مرتضی کیوان پرداخته شده است. با قوشچی درباره کتاب «شصت سال عاشقی»، مرتضی کیوان و همسر او پوراندخت سلطانی گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
فرشاد قوشچی
فرشاد قوشچی درباره نگارش کتاب «شصت سال عاشقی» اظهار کرد: بنده استادیار دانشکده کشاورزی هستم ولی به مباحث تاریخ سیاسی معاصر، تاریخ معاصر و ادبیات علاقهمند بودم از این رو سالها پیش کتاب «سیاوشان، تاملی بر سوگ سرودههای احمد شاملو» نوشتم که به طور مشخص از شعرهایی که شاملو در رسا و فقدان عموما مبارزین گفته بود، استفاده کردم. بخشی از این اشعار به حوادث کودتای 28 مرداد و سال 32 مربوط میشد و قسمتی دیگر نیز به اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 و اقداماتی که چریکها و مجاهدین انجام داده بودند اختصاص دارد.
وی افزود: اشعار شاملو که مربوط به سال 32 بود به طور مشخص به کسانی اختصاص داشت که او از نزدیک با آنها ارتباط داشت از جمله مرتضی کیوان. چند شعر از این اشعار به نظر من جالب بود که در این کتاب نیز آمده است از جمله شعر «از عموهایت...» که شاملو خطاب به پسر خود سیاوش سروده است یا شعر «سال بد/ سال بد/ سال اشک/ سال شک/ سال روزهای دراز و استقامتهای کم/ سالی که غرور گدایی کرد/ سال پست/ سال درد/ سال عزا/ سال اشک پوری/ سال خون مرتضا.».
این نویسنده با اشاره به این که پس از این کتاب به نظرم رسید که حال باید به کیوان پرداخت و سراغ دوستان او چون کسرایی، شاملو، ابتهاج غیره رفت که در آن دوران چندان محبوب نبوده و اکنون جزو افراد بزرگ و مشهور هستند اظهار کرد: در این میان (سال 1392) متوجه شدم همسر کیوان، پوری سلطانی زنده بوده و در کتابخانه ملی ایران مشغول به کار است. با ایشان تماس گرفتم تا درباره مرتضی کیوان گفتوگو کنیم اما میخواستم این مصاحبه بیشتر متمرکز بر خود او باشد چون او نیز زندگی جالبی دارد و مادر کتابداری نوین ایران است.
پوری سلطانی
او در ادامه بیان کرد: در نتیجه چندین جلسه با یکدیگر به گفتوگو نشستیم اما در نهایت این کتاب برمبنای گفتوگو شکل نگرفت بلکه بنده صحبتهایی را از او گرفتم و در قالب داستان نوشتم. به گونهای میتوان گفت این کتاب داستانی مستند گونه است که سال 1395 از سوی نشر روزنه منتشر و چندین بار تجدید چاپ شد. پوری سلطانی در این کتاب حرفهای تازهای را مطرح کرد که بسیاری از آنها تا پیش از این کتاب بیان نشده بود و در واقع محوریت کتاب بنده مبتنی بر زندگی پوری سلطانی است.
وی همچنین گفت: اما «شصت سال عاشقی»، تنها اثری است که به این شکل درباره سلطانی به نگارش درآمده است. بخشی از کتاب به پوری سلطانی و قسمتی از آن به طور طبیعی به مرتضی کیوان اختصاص دارد و زندگی مشترک این دو را شامل میشود.
قوشچی درباره منابعی که در تالیف از آنها بهره گرفته، عنوان کرد: با توجه به اینکه متن کتاب برگرفته از گفتوگوهای تاریخ شفاهی با پوری سلطانی است به تبع بیشتر نکات و مطالب و اسناد نیز از او گرفته شده است و به اثر دیگری مراجعه نکردم تا از آن در نگارش کتاب خود استفاده کنم.
او در پاسخ به این سوال که جایگاه مرتضی کیوان در ادبیات معاصر چگونه است اظهار کرد: مرتضی کیوان به عنوان حلقه وصل بعضی شخصیتهایی مانند شاملو، کسرایی، ابتهاج و ... نقش محوری و رهبری را بازی کرده است. پوری سلطانی نیز تاکید میکرد که کیوان مجال پیدا نکرد تا در زمینه ادبیات رشد کند و اگر زنده میماند چه بسا از حلقه دوستان خود نیز معروفتر میشد. سلطانی معتقد بود که کیوان در صورت زنده بودن منتقد ادبی برجستهای میشد.
این نویسنده در ادامه عنوان کرد: اگر شما نامههای عاشقانه غلامحسین ساعدی به معشوق خود یا نامههای شاملو به آید را بخوانید متوجه میشوید که بسیار ساده است و میتوان گفت سطح ادبی خاصی ندارد اما نامههایی که مرتضی کیوان برای پوری سلطانی نوشته از نظر ادبی بسیار خوب است و انتظار میرود که کیوان برای رشد در ادبیات پتانسیل داشت.
او ضمن بیان این که در نزد ما مفهوم عشق همان عشق لیلی و مجنونی بود بیان کرد: منظورم عشق بیهدف و سرگردان بود، به نظر من پوری سلطانی و کیوان تعریف جدیدی از عشق را به دست میدهند و اگر جوانان این اثر را بخوانند نوعی آموزش برای آنها محسوب میشود.
فرشاد قوشچی در پایان گفت: در 60 سالی که از درگذشت کیوان میگذشت پوری سلطانی به عشق خود وفادار ماند و ازدواج نکرد و خاطراتی که از کیوان داشت را الگو و مدلی برای ادامه زندگی و مسیر خود قرار داد. همچنین او صراحتا بیان کرد که برای پیشرفت ایران باید راه سیاست را کنار گذاشت و از سمت فرهنگ اقدام کرد و از این رو وارد وادی کتاب شده و مادر کتابداری نوین ایران میشود.
نظر شما