مایه مباهات است کتابخانه مجلس شورای اسلامی در ۴۰ سال توانسته است با عرضه قریب به ۵۰۰ کتاب، به جامعه پژوهشی ایران و دنیای ایرانشناسی و مطالعات جهاناسلام، خدمات ارزنده و ماندگاری ارائه کند.
این که کتابخانه باید در خدمت مجلس انقلابی باشد، شعارگونه است، چرا که این کتابخانه از اساس تشکیل، در خدمت نمایندگان محترم مردم در مجلس بوده است و این نخستین بار نیست که بتوان با چنین ادعایی تعریف تازهای کرد. فقط باید پرسید تاکنون نمایندگان طی سالها حضور، چندبار همچون سایر مردم و علاقهمندان در این کتابخانه برای دریافت خدمات و گرفتن کتاب حضور پیدا کردهاند.
کاش اندکمقداری هم انصاف بود که در همین نخستین جلسه خبری از خدمات روسای پیشین کتابخانه تقدیر میشد، که چنین مرکز مهمی را تا این زمان بهخوبی نگهداری کردند. با گفتن رفخوانی و... میخواهید بگویید کارهایی که قبلا باید انجام میشده، تاکنون سامان نداشته و اکنون است که انجام میشود؛ درحالی که در ساختار مدیریتی و سازمانی، چنین مواردی را باید با ذکر سند و مصادیق اعلام کنید؛ یعنی آخرین رکورد در هر زمینه، تا کجا بوده و شما چه تحویل گرفتهاید و از کجا شروع کردید.
اما در باب حوزه مشورتهای پارلمانی، باید یادآور شد که مرکز پژوهشهای مجلس کار مشاوره به نمایندگان را انجام میدهد و کتابخانه عمدتا یک مرکز خدمات کتابی است. تا آنجا که اطلاع دارم، در زمان استاد جعفریان بسیاری از نسخهها رفخوانی شده، همچنین کلیه نسخهها تا زمان ایشان تصویربرداری و نیز فهرستنویسی شده است. در باب اسناد هم همین شیوه انجام شده و یادم هست حدود ده تا دوازده دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری تاریخ دانشگاههای مختلف شهر تهران برای فهرستنویسی به کتابخانه میآمدند.
این که عنوان میشود کتابخانه مجلس باید به مجلس انقلابی خدمات پژوهشی دهد، مگر قرار است که با مرکز پژوهشها رقابت کند؟ متولیان جدید اداره کتابخانه مجلس، افزون بر ماده 3 اساسنامه، باید به اصل این که بسیاری از رجال سیاسی، فرهنگی نسخههای خطی و کتابهای نفیس خود را به این کتابخانه دادند، توجه کند که در بدو تاسیس این کتابخانه نه یک کتابخانه پارلمانی؛ بلکه کتابخانهای بود که برای مردم و فرهنگ ایران پایهگذاری شد.
کتابخانه بنا به تعریف معنایی و ساختاری، مرکز و جای مطالعه است. کتابخانه محترم مجلس شورای اسلامی، اگر کتابی چاپ کرده است، همه کتابهایی است که براساس مفاد اساسنامه کتابخانه، هم مجوز انجام آن را داشتند و همه کتابهایی است که میراث ایران و اسلام بوده و اصل نسخه آن و یا مجموعه اسناد آن متعلق به خود کتابخانه بوده است.
آیا در طول این ۴۰ سال پس از انقلاب اسلامی ایران، همه رؤسای مجلس و نمایندگان مجلس و نیز رؤسای کتابخانههای این چهل سال، عقلشان به این موضوع نمیرسیده است که شمای تازه از راه رسیده، مدعی آن هستید و به کارهای گذشته نقد وارد میکنید.
کتابخانههای پارلمانی مهم در همه جهان خدمات غیر پارلمانی نیز میدهند؛ مثل کتابخانه کنگره آمریکا، که دستکم بخشی از دانش کتابداری، از پژوهشهای آن بهرهمند است. نمونه فراگیر آن، ردهبندی کتابخانه کنگره است، که در بسیاری از کتابخانهها تا دورافتادهترین نقاط دنیا بر این اساس استانداردسازی شده است.
برای من مایه مباهات است کتابخانه مجلس شورای اسلامی در ۴۰ سال پس از انقلاب اسلامی توانسته است با عرضه قریب به ۵۰۰ کتاب، به جامعه پژوهشی ایران و حتی بیاغراق به دنیای ایرانشناسی و مطالعات جهان اسلام بهویژه شیعه شناسی، خدمات ارزنده و ماندگاری ارائه کند، و این که اکنون با مدیریت جدید، چنین فعالیتی در حال برچیده شدن است، مایه خسران برای جامعه علمی کشور در تحقیقات بنیادین علوم انسانی و علوم اسلامی و کمفروغ شدن عنوان کتابخانه مجلس شورای اسلامی در جهان اسلامشناسی و ایرانشناسی میدانم.
رئیس محترم کتابخانه در بخش پایانی گفتوگو خبری خود فرمودند: «...برخی برای حضور من در این سمت انتقادهایی داشتند که باید گفت، هرکسی که قرار است در سمت مدیریت یک مجموعه قرار بگیرد، لزوما نباید متخصص آن حوزه باشد؛ بلکه همین که بتواند مدیرِ تحولی باشد، کافی است و صرف دانستن تمامی جزئیات آن مجموعه لازم نیست.»
با خواندن این سخنان متعجب شدم. ایکاش سنجیدهتر و با برنامهریزی بهتر، تحولات جهادی انجام دهید تا تقدس چنین نامهایی حفظ شود.
اما درباب متخصص نبودن در این مسئولیت مهم، ایشان را ارجاع می دهم به بند اساسنامه که بر متخصص بودن رییس کتابخانه تاکید شده است.
* دانشآموخته دکترای تاریخ ایران دوران اسلامی و پژوهشگر متون و اسناد تاریخی
* اساسنامه کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
نظرات