کتاب «شاعران فرامن» با موضوع آنتولوژی شعر آوانگارد مدرن و فرامدن زنان ایران منتشر شد.
سریا داودی همزمان با انتشار این کتاب در پاسخ به این سوال که کتابش قرار است مخاطبان را با چه تجربه تازهای در حوزه شعر روبهرو کند، عنوان کرد: جریانسازی در شعر معاصر با خلاقیتهای نیما یوشیج شروع شد. هم چنان که در پیش گفتار مجموعه به این مهم اشاره شده است: «بوطیقای شعر نو، فرمهای مختلطی را در بر دارد. شعر معاصر مدیون دگرگونیهایی است که در دوره نیما اتفاق افتاد. نیما علاوه بر پرداخت به طبیعت کلام و ترسیم واقعگرایی تغییرات ساختاری و فرمی را در این حیطه مورد توجه قرار داد.»
وی ادامه داد: در آن دوران جامعه در حال پوستانداختن بود. این روند، افت و خیز و خروجیهای قابل تاملی هم داشت. به هر حال زيبايیشناسی شعر پیشرو درک نخواهد شد، مگر اينكه زيبايیشناسی زبان شعر نیمایی درک شود.
این پژوهشگر با اشاره زیباشناسی شعر گفت: از لحاظ زیباشناسی شعر پیشرو ظرفیتهای فرمی و ساختاری گوناگونی را به زبان فارسی اضافه کرده است. البته هوش شاعران پیشرو (آوانگارد) پشتوانه غنی از تاریخ فرهنگ دارد که در آنتولوژی شاعران فرامن مبسوط به آن پرداخت شده است. شاعران این مجموعه پیوندشان را با شعر پیشین ادبیات فارسی نگسستهاند و با توجه به زبان ساختاری فرمهای متفاوت آفریدهاند.
داودی همچنین در پاسخ به این سوال که منظور وی از نزدیک شدن تجربههای فرمی شاعران زن به افقهای جهانی که در کتاب از آن یاد کرده است شامل چه مولفههایی میشود، عنوان کرد: به زعم من شاعران شعر پیشرو هم نگاهشان جهانی شده است، و هم از نظر فرمی به ساختار شعر جهان نزدیک شدهاند. شاعران پیشرو به یک پدیده از جهتهای مختلط نگاه میکنند. در پی نوگرایی و نوجوییاند. با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی در تلاشاند که جایگاه خود را در ادبیات تثبیت کنند. بیشتر این شاعران فرمهای مختلطی را تجربه کردند. توانستند ذهنیت خویش را به نفع ادبیات جهانی مصادره كنند.
این پژوهشگر ادامه داد: در شعرآوانگارد معمولا مرزهای ساختاری و زبانی را در هم میشکند. بیشتر محوریت ساختاری روی زبان میچرخد، به لحاظ فرم و تکنیک روایی شیوههای معناگرایی بدیع و تازه است. این نوع شعر با ذهن و زبان مخاطب ایرانی سازگاری دارد. شاعران پیشرو با فضایی چند صدایی، فیگورهای زبانی، عدم قطعیت، تناقض، گروتسک... فرمهای مختلف زبانی را تجربه کردهاند. این نوع فرم زبان را متحول میکند و حرکتهای زبانی جدیدی را بنیان میگذارد و به طور معمول جذابیتهای تاویلی در محور ذهنیت و عینیت شکل میگیرد. این نوع فرم به استمرار یک جریانی تکیه دارد که زبانی و ساختار جهانی دارد.
وی همچنین درباره شاخصهای نگاه پست مدرن و نوگرایانه شاعران فرامن نیز گفت:اگر چه بافت زبان شعرِ شاعران فرامن یکی است،اما جزیی نگری، تمرکز گرایی شناسه های بدیع و تازه ای دارد. نرم شکنی در این چند فرمی با معناهای متفاوت روبهرو است. هر شاعری به بیش از دو شاخص پرداخته که در کارش بازنمود بارز دارد. تکرار مبانی نظری در شعر پیشرو تنها اتفاقیست که بهصورت شاخصه اصلی رخ داده است. شاعر اول باید زبان شعر را رعایت کند، و بعد به سراغ عناصر فرمی و روایی برود.
داودی با اشاره به محوریت شعر پیشرو گفت: در بیشتر دورهها در محوریت شعر پیشرو، نوعی دگرگونی از ناحیه زبانیت زبان رخ داده است و شاخصهای تعریف شدهای بین دو رویکرد ذهنی و عینی بوجود آمده است. علاوه بر این،مولفههایی نظیر فعل ستیزی و نحوگریزی، بازیهای زبانی، معناگریزی، تشکیک، منولوگسرایی و چند مرکزی، گسست و پیوست و فرو پاشی کلان روایت یا فرا روایتها مهمترین شاخصه پرداخت شعر پیشرو است. به طور معمول شعر پیشرو فعل ستیز و نحوگریز است. با توجه به کارکردهای زبانی شعرها ساختار نظاممند و متمرکز ندارند.
این پژوهشگر همچنین درباره موضوع عصیانگری و سرکشی در شعر مدرن و پست مدرن که در کتاب وی مورد توجه است نیز گفت: ادبیات معاصر نیازمند تعریف جدیدی است، زیرا موازنههای ساختاری و فرمی تغییر کرده است. شاعر شعر پیشرو به طور معمول با تناسب و تناظرهای تقابلی در پی تخریب و تحریف زبان ساختاری است. این گونه ساختار شکنی جسورانه، در رویکردهای زبانی اتفاقی شگفت در شعر معاصر محسوب میشود. مولفههایی نظیر مرگ اندیشی، پوچانگاری و آنارشیسمگرایی سبب گسستهای معنایی شده است، و بیشتر تکگوییهای شاعرانه نشان از عصیانی گری و سرکشی دارد.
داودی تصریح کرد: در ادبیات ایرانی هر نسلی صدای خاص خود را دارد. ظهور شاعران در هیچ دورهای تصادفی نیست. همچنان که با حضور نیما، شاملو و فروغ... ظرفیتهای تازهای در زبان و فرم به وجود آمد. با توجه به شرایط اجتماعی شاعران فرامن در پی اثبات ذهنیت خود هستند و هر مُهر تاییدی را قبول نمیکنند. از این جهت جهان همیشه به خاطر ادبیات در مقابل شاعران ایرانی سر تعظیم داشته است. ضرورتی ایجاب شد که شعرهایی در این رده سرایشی، از لحاظ زبان، فرم، هارمونی و معنا به مخاطب شناسانده شود.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که قصد دارد این تجربه را در ساحتهای معنایی و فرمی دیگری نیز قصد دارید تکرار کند یا خیر، عنوان کرد: به شرط حیات، شعر در ساحتهای دیگر هم مورد تاویل قرار خواهد گرفت. روند کنونی شعر معاصر تازه به جاهای خوبش نزدیک شده است. متفاوتنویسی برخاسته از یک نیاز درونی است. از این جهت در شعر پیشرو زوایای پیدا و پنهان زیاد هست. به واسطه تغییری که در فرم بوجود آمده است، هر لحظه به گونههای متفاوت در حال حرکت و پیشروی است. به هرحال این ابوطیقا در هر نسلی نیازمند بازنگری است. پس این پویایی راه را برای تجربههای دیگر خواهد گشود و به طبع منتقدان در این مورد بی تفاوت نخواهند بود.
نظرات