مهرزاد دانش به مناسبت فرا رسیدن 25 اردیبهشت، روز پاسداشت زبان فارسی پیامی منتشر کرد.
زبان یک ملت، دربردارنده گنجینه هویتی، فرهنگی، تاریخی، گفتمانی، و تمدنی مردمان یک سرزمین است؛ عرصهای که هم گذشتهها را میکاود و هم زاینده آینده است، هم اساسیترین ماهیت پیوند مردم را که گفتار و نوشتار است، صیقل میدهد و هم بار گرانقدر معرفت و دانش را در پهنه پرگستره نسلها و اقلیمها، نقل میکند، هم زیباییِ هنر را در چیدمان واژگان و آهنگ سخن متبلور میسازد و هم آداب و سنتها و باورها و مناسک و شیوه زیست آدمیان را بازگو میکند.
این گستره پردامنه در سرزمین ما، با زبان فارسی معنا یافته است؛ گنجینهای بس گرانقدر که در عین قدمت، همچنان زاینده و پویا است و با وجود گذر از تلاطم رویدادها و تاخت و تازها، هم بهره نیکو از ظرفیتهای زبانی سایر همنوعان برده و هم با حفظ بسیاری از ریشهها و منشأها، اصالت خود را پاس داشته است. اقیانوس ژرف ادب و هنر و فرهنگ کهن و جدید این دیار که با زبان دلنشین فارسی، امواج بلند خود را به ساحل معرفت و ذائقه و فهم بشر میرساند، همچنان آکنده از گوهرهای ناب در عمق است و بر ما وارثان تاریخ این سمراخبرخن است که در مراقبت و بهرهگیری از این میراث ارجمند بشری، تلاشی صدچندان پیشه کنیم.
حوزه چاپ و نشر، با توجه به گستره پروسعتی که در تولید کالاهای گوناگون دارد و امروزه آستانهای نزدیک به همه مناسبات زندگی آدمیان را دربردارد، عهده دار وظیفهای بسیار پررنگتر از سایر فعالیتها است. جدا از کتاب و نشریات که بارزترین نمود فرهنگی زبان در عرصه نوشتارند، بقیه محصولهای چاپی درصد بسیار بیشتری از حجم و ظرفیت این حوزه را شامل میشوند و در بستهبندی و تهیه برچسب و نمودهای آوازهگرانه کالاهای مختلف بهداشتی، دارویی، سرگرمسازی، خوراکی، فنی و صنعتی، امنیتی، اقتصادی، وسایل خانگی، نوشتافزار، پوشاک، و بقیه جنبههای زندگی، جایگاهی بس پرتنوع و پرشتاب و پرحجم برای این عرصه تعریف کردهاند. در هر یک از این کالاها، چه جعبه لنت ترمز باشد و چه بستهبندی بستنی، چه برچسب روی شیشه دارو باشد و چه نشان روی مداد دانشآموز، چه نوشتار مندرج بر کارتن یخچال و چه تقویم آویخته بر دیوار؛ همگی حامل فرهنگ زبان و نوشتار و واژگان هستند و خواه ناخواه، در جایگاه یک رسانه کوچک، اما با برد سریع و نامحسوس و موثر، قرار میگیرند. در چنین هیاهوی تولید و عرضه و بهره، بیگمان زبان فارسی ظرفیتهای خود را در صورت پاسداشت درست آن از سوی سفارشدهندگان و چاپخانهداران، بروز میدهد و بر غنای فرهنگیاش افزوده خواهد شد.
اما و صد اما که این ماجرا، با تأسف فراوان، آن سان که باید و شاید، جدی انگاشته نمیشود و زبان مندرج بر بستهبندی و برچسب و اعلان بسیاری از کالاها، ملغمهای بیهویت و کژمدار و بدشکل از واژههای جعلی و ترکیبی و بیگانه است که دستاوردی جز تهیسازی توان نسل جدید این دیار از بهکارگیری درست زبان رسمی و مادریشان ندارد و افزون بر آن، نوعی فریبِ مشتریان هم به شمار میرود که ایشان را به خیال خارجی بودن کالای تولیدی داخل، در فراگردی که متأسفانه به دلایل مختلف، جنس خارجی را مرغوبتر از جنس داخلی میانگارد، به طمع خرید وامیدارد و جدا از ستم به زبان فارسی، حق بنیادین مشتری را در آگاهی از ماهیت تولیدی کالا نادیده میگیرد.
پاسداشت زبان فارسی در این عرصه پرگستره، وظیفه همه نهادهای مربوط فرهنگی و زبانی و رسانهای و حقوقی است؛ چه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایت از فعالیتها و بسترسازیها و صدور مجوزها، و چه اداره کل ثبت شرکت ها و موسسات تجاری در تأیید نام سازمانها و محصولاتشان، و چه سازمان صدا و سیما در پخش آگهیهای بازرگانی و برنامههای تولیدی، و چه فرهنگستان زبان در معرفی و ترویج خلاقانه واژههای روان و مأنوس، و چه تشکیلات صنفی مختلف که به تولید کالا مشغولند.
دفتر امور چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در طول سالها، بر اساس وظیفه قانونی خود، یکی از مهمترین معیارهایش در صدور مجوزهای مربوط، رعایت زبان فارسی بوده و به این مهم نیز درباره هر محصولی که به وزارتخانه ارسال شده تا مجوزهای لازم را بگیرد، همت گماشته است، ولی به دلیل برخی ناهماهنگیهای برون سازمانی در سایر نهادهای فرهنگی/رسانهای، و مشکلات مربوط به تأمین اعتبارات مصوب برای نظارتهای مقتضی، ناهنجاریهای زبانی و نوشتاری در برخی کالاهای چاپی جاری است. امید است این وضعیت، با هماهنگیهای بیشتر بقیه سازمانها و گشایش تأمین اعتبارهای مربوط، بهبود یابد و با برنامههایی که در حال حاضر در دفتر امور چاپ و نشر در حوزه پاسداشت زبان فارسی در حال تدوین است و در صورت تأیید واپسین در حوزههای مدیریتی کلان، اعلام رسانهای خواهد شد، روندی پویاتر در طرحهای نوشتاری و زبانی مندرج در کالاهای چاپی در پیش گرفته شود.
روز پاسداشت زبان فارسی، که با خوشذوقی، با روز بزرگداشت بزرگمرد زبان فارسی، فردوسی ارجمند، همراه شده است، برای همه ما فارسیزبانان و ایرانیان، نمادی مهم از توجه به سرمایه پرارج تاریخی و فرهنگیمان است. این یادمان را گرامی میداریم و با شادروان محمدتقی بهار زمزمه میکنیم:
هر کجا گیرم قلم در دست و بگشایم زبان
چون سخن گیرند دانایان ز یکدیگر مرا
تا زبان پارسی زنده است، من هم زندهام
ور به خنجر حاسد دون بر درد حنجر مرا
نظر شما