گفتوگوی ایبنا با نویسنده کتاب «اقتصاد غیر رسمی در ایران»
تهدید اقتصاد غیر رسمی را به فرصت تبدیل کنیم
نویسنده کتاب «اقتصاد غیر رسمی در ایران» معتقد است دولت اگر بخواهد مراتب درجات توسعه یافتگی را طی کند و تهدید اقتصاد غیر رسمی را به فرصت تبدیل کند، باید تمهیداتی در نظر بگیرد تا کسب و کارهای غیر رسمی به شکل ساختاریافته تر و در مقیاس بزرگتر انجام شود.
اخیراً مؤسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی اقدام به انتشار کتابی درباره اقتصاد غیر رسمی در ایران کرده و با تبیین موضوع و تشریح عبارت اقتصاد غیررسمی به دنبال بررسی تبعات اقتصاد رسمی در ایران است. بنا بر نوشته این کتاب، گفته شده که اقتصاد غیررسمی فعالیتهای اقتصادی گوناگونی را دربرمیگیرد که به دلایل و با انگیزههای مختلفی صورت میگیرند و تنها وجه مشترک این فعالیتها ثبت نشدن و پنهان بودن است.
«اقتصاد سایه در بازار پول»، یکی از مهمترین بخشهای این کتاب است که نویسنده به آن پرداخته است. بنا بر تعریف این نوع اقتصاد واسطههای مالی تعریف میشوند که طبق قوانین در دامنه نظارتی بانک مرکزی قرار میگیرند، اما به دلایل اقتصادی ترجیح میدهند که زیر فشار این نظارتها نباشند. اقتصاد غیرثبتی یکی دیگر از شکلهای اقتصاد غیررسمی است که در کتاب تازه مؤسسه به آن پرداخته شده است. بنا برنوشته این کتاب، خدمات شخصی و خانگی که زیرمجموعهای از بخش خدمات است در سال 1359 حدود 1.7درصد از تولید ناخالص داخلی بود.
کتاب «اقتصاد غیر رسمی در ایران» حاصل پژوهشی است در هفت فصل و 166 صفحه که با هدف برآورد شاخصی از حجم و اندازه اقتصاد غیر رسمی ایران، شناخت دلایل رشد فعالیت های پنهان و درک آثار و نشانه های آن در اقتصاد ایران انجام شده است. در این پژوهش نخست در تلاش برای روشن کردن مفهوم اقتصاد غیر رسمی، فعالیتهای پنهان اقتصاد در پنج بخش اقتصاد غیر قانونی، اقتصاد غیر ثبتی، اقتصاد سایه در تولید، اقتصاد سایه در تجارت و اقتصاد سایه در بازار پول طبقه بندی شده است. سپس به بررسی علل و آثار گسترش هریک از این طبقات مختلف از فعالیتهای پنهان پرداخته شده و شاخصهایی از اندازه هریک و رشد و گسترش آنها ارائه شده است. با عباس خندان، کارشناس ارشد اقتصاد و نویسنده کتاب «اقتصاد غیر رسمی در ایران» درباره چالشها و فرصتهای اقتصاد رسمی گفتوگویی داشتهایم که مشروح آن را میخوانید:
اقتصاد غیر رسمی به چه فعالیتهایی اطلاق میشود و آثار و نشانههای گسترش این فعالیتهای پنهان چیست؟
معمولاً در یک تعریف ساده میتوان گفت اقتصاد غیر رسمی تمام فعالیتهای اقتصادی است که بنا به دلایلی دیده نمیشود، این دلایل را اگر به صورت ریز و جزئیتر بررسی کنیم به همان طریق میتوانیم اقتصاد غیر رسمی را در چند بخش ببینیم. گاهی وقتها برخی فعالیتهای اقتصادی دیده نمیشوند و پنهان هستند به این دلیل که غیر قانونیاند، مثلاً مواد مخدر یا خیلی فعالیتهای دیگر را میتوان در نظر گرفت که به دلایل خیلی ساده، دولت و حکومت، آن امور را غیر قانونی اعلام کرده و اینها ثبت نشده و دیده هم نمیشوند. این بخش از فعالیتهای غیر رسمی را میتوانیم غیر قانونی در نظر بگیریم.
یک دلیل دیگر برای پنهان شدن یا دیده نشدن شاید این باشد که ساختار اقتصاد، توسعه نیافته و بخش اقتصاد که قرار است این آمار را ثبت کند، توسعه پیدا نکرده و یا اینکه خود فعالیتها اینقدر در مقیاسهای کوچک انجام میشود، مثل فعالیتهای خویشاوندی که بناچار ثبت نمیشوند، بنابراین اقتصاد غیر رسمی را اگر با این دلیل در نظر بگیریم، زیرمجموعهای از فعالیتهای اقتصادی را شامل میشود که بدلیل مقیاس کوچک این فعالیتها ثبت نمیشوند و در اقتصاد رسمی دیده نخواهد شد.
اما بخش دیگر، فعالیتهای اقتصادی هستند که غیر قانونی نیستند و جزء دسته دوم هم نیستند، یعنی میتوانند ثبت شوند، اما به دلایل اقتصادی ترجیح میدهند که ثبت و دیده نشوند، مثل فرار از مالیات، بیمه و قاچاق کالا که ترجیح میدهند عوارض گمرک را نپردازند. برخی فعالیتهای اقتصادی نیز هستند که میتواند بصورت رسمی انجام شوند، اما صرفاً به دلایل اقتصادی فرار میکنند و دیده نمیشوند، این بخش هم «اقتصاد سایه» نام دارد، البته در ادبیات گاه از اسامی به صورت جایگزین استفاده شده و این موارد باعث شده سردرگمی در مفاهیم وجود داشته باشد.
عوامل موثر بر رشد اقتصاد غیررسمی و دلایل و انگیزههای فعالیت پنهان چه هستند؟
اگر این سه تا یعنی اقتصاد غیر رسمی، اقتصاد ثبت نشده و اقتصاد سایه را به صورت دستهبندی در نظر بگیریم، میتواند شروع خوبی برای مطالعه اقتصاد غیر رسمی باشد و در مطالعهای که صورت گرفته هر سه مورد به تفکیک بررسی شده و اینها دلایل مختلف و نتایج مختلف دارد، البته اقتصاد سایه بسته به نوع فعالیتهایی که میتواند علل مختلف داشته باشد، دستهبندیهای مختلف دارد، اقتصاد سایه در سه دسته وزارت خارجه، واردات قاچاق و فعالیتهای مالی و بانکی بررسی شده است.
اگر اقتصاد غیر قانونی را کنار بگذاریم، در اقتصاد ثبت نشده و اقتصاد سایه عواملی مثل توسعه نیافتگی کشور و یک سری متغیرهای کلان دیگر مثل بیکاری و تورم موجب میشود افراد به سمت این نوع از اقتصاد سوق داده شوند. معمولاً تورم و بیکاری باعث میشود افراد به سمت کسب و کارهای خویشاوندی روی میآورند و اگر این کسب و کارها با مقیاسهای کوچک گسترش پیدا کند درواقع این بخش از اقتصاد غیر رسمی بزرگتر میشود. علاوه بر این تورم میتواند باعث شود اقتصاد سایه هم رشد پیدا کند و انگیزههای اقتصادی برای فرار از ثبت شدن بیشتر شود.
اقتصاد غیررسمی چه چالشها و فرصتهایی ایجاد میکند؟
اقتصاد غیر قانونی، چالش بزرگ ایجاد میکند و دولت به هر طریق تصمیم دارد با آن مبارزه کند، اما چالشی که در رابطه با اقتصاد ثبت نشده و اقتصاد سایه به وجود میآید این است که این نوع فعالیتها زمانی به شکل تهدید نمایان می شوند که در مقیاس کوچک هستند، کارایی پایین دارند و در سطح پایین توسعه یافتگی کشور انجام میشوند و قاعدتاً کشور اگر بخواهد مراتب درجات توسعه یافتگی را طی کند و سرعت بیشتر و رشد بالاتر داشته باشد، باید این فعالیتهای خویشاوندی و کسب و کارهای غیر رسمی به شکل ساختاریافته تر و در مقیاس بزرگتر انجام شود در این صورت است که این تهدید تبدیل به فرصت میشود. بنابراین ضعف رشد اقتصادی چالشی است که این نوع اقتصادها در درجه اول ایجاد میکنند، ولی همین اقتصاد میتواند در شرایطی مثل الان که در تحریم هستیم، جایگزین درآمدی برای خیلی از افراد باشد.
اگر از دید شاغلین به این مسئله نگاه کنیم میتوانیم بگوییم در مواقعی که اقتصاد رسمی بنا به دلایلی مثل تحریم با شوکهای منفی روبرو میشود اقتصاد غیر رسمی میتواند جایگزینی برای افراد باشد تا بتوانند درآمدی داشته باشند و به نوعی ضربهگیر برای اقتصاد رسمی باشند، ولی در کل میتوان گفت که چالشها همان رشد پایین است و حتی مالیات گرفتن دولت محدود میشود و کیفیت حکمرانی و خدماتدهی دولت نیز محدود خواهد شد و درجات توسعهیافتگی کشور کاهش مییابد و در نهایت میتواند باعث فساد شود.
دولت در مواجهه با اقتصاد غیررسمی باید چگونه واکنش نشان دهد؟
بنا به شرایط مختلف، واکنشها میتواند متفاوت باشد، اگر درمورد اقتصاد ثبت نشده صحبت میکنیم که بدلیل کوچک بودن فعالیتها دیده نمیشوند، این فعالیت زمانبر است که دولت باید رویکردش مقابله و مبارزه نباشد، بلکه صرفاً سعی کند با سیاستهایی که رشد را افزایش میدهند، بتدریج باعث شود که فعالیتهای کوچکمقیاس، مقیاسشان را بزرگتر کنند و تولیدشان را توسعه دهند در این قسمت نقش دولت بیشتر نقش حمایتی است تا رشد و توسعه بیشتر شود. در قسمتی که فعالیتهایی با انگیزههای اقتصادی صورت میگیرد، مثل فرار مالیاتی و بیمهای، سیاستهایی که دولت میتواند بکار ببرد در بخش قاچاق این است که مبادی گمرکی باید درست شود و در سیاست ارزی اگر به شیوه اقتصادی مناسب انجام شود میتواند جلوی قاچاق را بگیرد.
نهادهای آموزشی چه نقشی در برابر اقتصاد غیر رسمی میتوانند ایفا کنند؟
بخش بزرگی از افرادی که در اقتصاد غیر رسمی شاغل میشوند، کسانی هستند که تحصیلات عالیه داشتهاند و این افراد باید شغل شایستهتری پیدا کنند. معمولاً فعالیتهای اقتصادی غیر رسمی از نوع ثبت نشده، مشاغلی هستند که آموزش در آنها تأثیری ندارد، در حالیکه آموزش میتواند در اینکه افراد مشاغل بهتر داشته باشند تأثیرگذار باشد.
نظر شما