حسن محدثی گفت: دانشگاه ما به سمت مادون ترین استعاره از دانشگاه حرکت کرده و اصلا هم نگران نیست کسی که این صندلی دانشگاه و کالای دانشگاهی را میخرد چقدر صلاحیت دارد.
داود حسینی هاشم زاده (نویسنده کتاب) در ابتدای این جلسه با اشاره به اینکه اگر به عنوان یک دانشگاهی نقدی رادیکال را متوجه این نهاد میکند از زوایه دغدغه مندی و علاقه به نهاد علم است، گفت: قطعا اکثریت بالای دانشگاهیان ما زیست سالمی دارند و این طور نیست که همه کنش گران دانشگاهی ما دچار فساد آکادمیک هستند. اما برای شرح این آسیب دانشگاهی باید کاری انجام میشد. کتاب با بیان مفهوم شناسی و ارائه تعاریف مختلف فساد آغاز شده تا مطلب اصلی که همان فساد دانشگاهی است بهتر درک شود. پیش از این کتاب اساسا پیمایشی در این رابطه نداشتهایم و طبعا گونهشناسی مشخصی از فساد دانشگاهی هم ارائه نشده بود. برای شرح فساد دانشگاهی هم نیاز بود به بررسی تعاملات کنشگران دانشگاهی از دانشجو و استاد گرفته تا کارمند و مدیر بپردازیم و مصادیق تعاریف کلاسیک فساد را با این تعاملات تلفیق کنیم.
او ادامه داد: وقتی از فساد دانشگاهی حرف میزنیم منظور فساد در تولیدات علمی و پژوهشی و فساد در تعاملات بین نهاد دانشگاه و دیگر نهادهای مرتبط هم هست. فساد در سازمانهای دیگری هم وجود دارد و خاص دانشگاه نیست اما ما به عنوان دانشگاهی نیاز داشتیم تا به گونه شناسی فساد در دانشگاه حساس شویم. علاوه بر اینها کتاب میزان اثرگذاری مقالات مرتبط با فساد دانشگاهی را هم بررسی کرده و عمل و راهبرد برای مقابله با فساد دانشگاهی هم ارائه کرده است. انگیزه من از نوشتن کتابی درباره فساد دانشگاهی تجربه و لمس چندین و چند باره این مسئله در دوران تحصیل و تدریس و پژوهش گریام در دانشگاه بود. کار روی کتاب را از سال 94 آغاز کردم و با پیمایش و پرسش نامه ادامه دادم. سعی کردم تا سنجشی از فساد دانشگاهی در اختیار مخاطب قرار بدهم و علتهای این فساد را بیان کنم و در فازهای بعدی هم قرار است با راهبردهای مقابله با فساد و ارتقاء سلامت دانشگاهی این پزوهش را تکمیل کنم.
این استاد بازنشسته دانشگاه تاکید کرد: در کتاب همچنین شرحی از پیوند فساد در سطح کلان و فساد در دانسگاه و آموزش عالی داده شده و اینکه چه طور آموزش عالی به بازتولید همان فساد کلان در جامعه کمک میکند. از نظر من عدول اساسی دولتها از دولت میرحسین موسوی تا دولت روحانی از اصل 30 قانون اساسی مبنی برای ارائه آموزش رایگان دست کم تا سطح خودکفایی علت همه این فسادهای دانشگاهی است. با شانه خالی کردن دولت از بار چنین مسئولیتی دانشگاهها به سمت تجارت خانه شدن پیش رفتهاند و مثلا میبینیم مدام دورههای شبانه و مجازی و نیمه حضوری ابداع شده که خود به گسترش این فساد دامن زدهاند. مثلا در مورد پژوهشها ما با آیین نامه ارتقاء اساتید حتی مجری صوری پژوهش تولید کردهایم و اینها همه مشکلات دانشگاه امروز است.
مجتبی امیری نیز در این نشست گفت: کتاب به موضوعی تازه و نو پرداخته و سعی کرده فساد دانشگاهی در ایران را واکاوی کند. آموزش عالی به عنوان مدخلی که آدمها به واسطه آن وارد جامعه میشوند در بازتولید فساد در سطح کلان نقش مهمی دارد و بررسی چرایی فساد در آن بسیار مهم است. کتاب بر اساس تجربیات شخصی نویسنده پیش رفته و بر تحقیقات میدانی و پرسش نامه استوار است. البته مفهوم فساد خود مفهومی مبهم است که از مدرنیته وارد ادبیات سیاسی و اجتماعی شده و پیش از آن تمدنها بر مدار اخلاق سنجیده میشدند. یعنی فساد به نوعی زاییده دموکراسی و بروکراسی است. خوشبختانه آقای حسینی قرار است پژوهش در این رابطه را ادامه بدهند اما بهتر است دیگرانی هم وارد میدان شوند و رساله در این عرصه نوشته شود.
این استاد دانشگاه سپس متذکر شد: برای حل یک مسئله باید یک سطح از آن بالاتر رفت مثلا برای شرح چیستی و علل فساد در دانشگاه باید از یک سطح بالاتر و از سطح کلان به فساد و چرایی آن نگاه کنیم. نگاه از سطح کلان روی تعارف ما هم اثر میگذارد و مشخص میکند برای تحلیل باید کدام پارادایم را در نظر داشته باشیم. آقای حسینی مهمترین علت در فساد دانشگاهی را عدم رعایت اصل 30 قانون اساسی میدانند که درست هم هست ولی سوال مهم تر این است که چرا این اصل اجرا نشده و نمی شود؟ اصلا چرا قانون اساسی ما آن طور که هست اجرا نمی شود؟ اگر این نگاه کلان نباشد در بررسیها به جای علت با معلول برخورد میکنیم.
او اضافه کرد: امروز نهاد قدرت ثروت را از آن خود کرده و عملا هیچ فسادی نمیبینیم که پشتوانه سیاسی و قدرت نداشته باشد. بله نهاد دانایی آفت زده و با یک فساد نهادینه شده دست به گریبان است. منتها این فساد قاعده شده از سطحی بالاتر و از نظام قدرت بر نظام دانشگاهی تحمیل میشود. میتوان گفت قدرت نهاد دانشگاه را به گروگان گرفته است. اصلا وقتی میگوییم دانشگاه باید مستقل باشد یعنی مستقل از چه و که؟ وقتی طرف کارت جعلی دانشگاهی میسازد و قدرت و تلویزیون هم به او میدان میدهند و یک فوق لیسانس خودش را پروفسور جا میزند و وقتی هم این کلاهبردای مشخص میشود برای پیگیری حتما باید شاکی خصوصی موجود باشد و مدعی العموم هیچگاه این طور وقتها وارد بازی نمیشود حتی همین فساد تحمیل شده.
امیری افزود: کسی که روحیه علمی دارد نمیخواهد با علم کاسبی راه بیندازد اما وقتی قاعده آموختن علم از همان اول پولی و تجاری شده نهاد علم هم از مدار سلامت خودش خارج میشود. باید علم را به جایگاه اصلی خودش بازگردانیم تا از شان خودش در مقابل قدرت و فساد دفاع کند.
همچنین حسن محدثی در این نشست اظهار کرد: نظام آموزش عالی در دنیا بر مبنای 4 استعاره تعریف میشود. دانشگاه به مثابه سازمان طراح و برنامهریز و هدایتگر که در سیاست گذاریها دخیل است. دانشگاه به مثابه تربیت کننده دانشمند و محقق و انسان کاووشگر و متفکر، دانشگاه به مثابه تولیدکننده کالاهای علمی و پژوهشی و نرم افزاری و نهایتا دانشگاه به مثابه سازمان خرید و فروش کالاهای آموزشی. تلقی من این است که دانشگاه ما به سمت مادونترین استعاره از دانشگاه حرکت کرده و اصلا هم نگران نیست کسی که این صندلی دانشگاه و کالای دانشگاهی را میخرد چقدر صلاحیت دارد. چنین استعارهای قطعا با فساد مواجه خواهد بود. یک مسئله مهم دیگر در این رابطه این است که اساسا در دانشگاه ما دانش و اندیشه به صورت سیستماتیک کنترل میشوند و از مجرای چینش و گزینش نخبگان علمی و دانشگاهی میگذرند.
محدثی ادامه داد: یک سازوکار برای این کنترل پرونده سازی است. چه دانشجو و چه استاد تبدیل به آدم فروش در نظام دانشگاهی شدهاند و همه اینها یعنی قدرت زدایی از کنشگری دانشگاهی. ما درواقع با دانشگاهی تحقیرشده روبرو هستیم که حتی در حوزه اختیاری خودش مثل نمره دادن هم باید به قدرت پاسخگو باشد. ما در رژیم پهلوی امثال علی اکبر سیاسی و غلامحسین صدیقی را داشتیم که جلوی اوامر ملوکانه میایستادند. اینها که غربی نبودند آدمهایی از خودمان بودند که دانشگاه را قدرتمند نگه میداشتند. کتاب بهتر بود برخی مصائب مثل فساد در توزیع پایان نامهها و فساد در داوری پایان نامهها را بیشتر باز میکرد.
این استاد دانشگاه در پایان با اشاره به تعریف فساد جبرانی که در کتاب آمده تصریح کرد: فساد جبرانی که به زعم نویسنده ناشی از مشکلات معیشتی است را درست نمیدانم. فساد جبرانی برای من در مقابل فسادی تعریف میشود که طرف خلاقانه و با برنامه ریزی دست به آن میزند و اینکه فردی خودش قربانی فساد شده و برای جبران و کاهش هزینه آن فشاد خودش دست به فساد بزند برای من فساد جبرانی است و فساد ناشی از معیشت را بهتر است فساد تامین کننده معیشت بنامیم. اساس فساد یعنی خیر نامحدود را فدای خیر محدود کنیم.
نظر شما