یوسف نوریزاده معتقد است که رمان «اورورا» در رد نظام سرمایهداری است و بیانگر بلایایی است که نظام سرمایهداری بر سر ملتها میآورد.
مترجم رمان «اورورا» در معرفی گرایشات نویسنده این اثر گفت: آندره ولچک، نویسندهای است که گرایشات چپ دارد و با شبکه پرستیوی ایران نیز همکاری میکند و من وی را از طریق سایتهای آلترناتیو میشناسم. من مقالات این نویسنده را در سایتهای مختلف خواندهام و از دیدگاه او خوشم آمد و به سراغ این رمان او رفتم.
وی ادامه داد: این نویسنده خیلی انسانی و ترقیخواه به قضایا نگاه میکند و ما با خواندن آن متوجه میشویم که ولچک با اینکه در جوامع غربی زندگی میکند؛ اما انتقاد خیلی تیزی علیه آنها دارد.
نوریزاده در توضیح رمان گفت: «اورورا» کتابی تمثیلی و نمادین است. قهرمان این داستان که هانس جی باشد نماد امپریالیسم غربی است. او یک مرکز فرهنگی دارد؛ البته اسمی از جغرافیای این مرکز فرهنگی برده نمیشود اما به نظر میرسد که جغرافیای رمان در جزایر اندونزی باشد.
وی افزود: در مقابل هانس جی خانم اورورا را داریم که به نوعی از هانس جی ضربه خورده است. خواهر او به دست تشکیلات هانس جی کشته شده و میرود و پناه میبرد بر اندونزی و خودش را پخته میکند و معلومات خودش را بالا میبرد و بعد از چندین سال با دست پر برمیگردد و در امپراتوری هانس جی حق طلبی میکند و به روشنگری میپردازد و با این فعالیتها بساط هانس جی از آن منطقه برچیده میشود.
این مترجم با اشاره به شخصیت هانس جی اظهار کرد: کار هانس جی در آن جغرافیا به این شکل بوده است که جوانان را شستوشوی مغزی میداده و به نوعی بردهداری قرن بیستمی راه انداخته بود و همین موضوع انگیزهای برای مبارزات اورورا شد.
وی با بیان ابراز علاقه به این نویسنده ادامه داد: من پیش از چاپ «اورورا» مقالههای آندره ولچک را برای مجلههایی مثل «اندیشه نو» ترجمه و فرستاده بودم و از این بیوگرافی او را فضای اینترنت موجود است. این فرد انسانی فیلسوف، نمایشنانهنویس، روزنامهنگار و پژوهشگر است.
یوسفزاده در توضیح نگاههای کمونیستی ولچک اظهار کرد: نگاههای کمونیستی به شدت در اثر وجود دارد و اصلا در بسیاری از بخشهای کتاب به وضوح به این ایدئولوژی اشاره شده است. ولچک بارها اسم میبرد به خصوص به سوسیالیسم اشاره میکرد. حتی همان جمله همیشه که میگوید «از هرکس به اندازه توان خودش بخواهید و به هرکس به اندازه نیازش بدهید» در رمان آمده است و میتوان فهمید که نویسنده چنین دغدغهای دارد.
در مقدمه کتاب به زبان کریستوفر بلک، نویسنده و شاعر بینالمللی آمده است که این کتاب به اندازه «سقوط» آلبرکامو و «تهوع» سارتر اهمیت دارد. نوریزاده در این ارتباط گفت: اینها اعتقادات نویسندگان مختلف است که در ابتدای کتاب آمده است. برای مثال نظری از نوآم چامسکی آمده، همه میدانیم که نوآم چامسکی نمیآید به جنبههای بازاری کار توجه کنید و تبلیغ کند تا کتاب به فروش برسد. او قطعا در این اثر چیز قابل لمسی دیده است.
این مترجم در توضیح نگاه ضد استعمارگریای که در رمان وجود دارد اظهار کرد: متاسفانه هنوز هم نگاه استعمارگری از سوی کشورهای غربی وجود دارد و نمیتوانیم بگوییم که چون در اوایل قرن بیست و یکم قرار داریم، امپریالیسیم وجود ندارد و استعماری انجام نمیشود. اتفاقا این نگاه به شکل وحشیانهتری اتفاق میافتد. شما به اتفاقاتی که در چند روز گذشته در افغانستان، بولیوی و آرژانتین اتفاق افتاده نگاه کنید، بدون شک متوجه میشوید که نگاه استعمارگری همچنان وجود دارد.
وی ادامه داد: نظام سرمایهداری اگر در گذشته کمی به ارزشهای خودش پایبند بود، امروز بیشک خوارتر شده است و همه چیز به اسم حقوق بشر پایمال میشود. نظام سرمایهداری یک دفعه پیدا نشد که یک دفعه هم کلهپا شود و کمونیسم و سوسیالیسم پیدا شود. مگر چیزی مثل فئودالیسم یکباره پدید آمد؟
یوسفزاده در بخش پایانی صحبتهایش اظهار کرد: این کتاب متناسب کسانی است که میخواهند بدانند در دنیای امروز چه اتفاقی رخ میدهد و نظام سرمایهداری چه بلایی سر ملتها میآورد. این کتاب خاصیت روشنگرانه دارد. این کتاب رمانی در راستای رد نظام سرمایهداری است.
رمان «اورورا» اثر آندره ولچک، با ترجمه یوسف نوریزاده در 184 صفحه، شمارگان 500 نسخه و بهبهای27 هزار تومان از سوی انتشارات پیدایش راهی بازار نشر شده است.
نظر شما