دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۵:۵۱
برخی تعاریف سرمایه اجتماعی کمکی به کتابخانه‌های عمومی نمی‌کند

آرمین امیر می‌گوید: برخی تعاریف سرمایه اجتماعی انگار کمکی به کار سازمانی مثل نهاد کتابخانه‌های عمومی که خیر عمومی را مدنظر دارد انجام نمی‌دهد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «کتابخانه‌های عمومی و سرمایه‌های اجتماعی» عصر روز یکشنبه بیست‌وششم آبان در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
 
آرمین امیر (عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی) در این نشست گفت: انگار سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی مقولاتی هستند که پیشاپیش برندگان و بازندگان آن مشخصند. سرمایه اجتماعی جای بازی چندانی ندارد و آن‌هایی که قائل به تغیرات ساختاری و زیروروشدن مناسبات هستند معمولا سرمایه اجتماعی را قبول ندارند؛ چون آن‌هایی که سرمایه اجتماعی دارند برنده هستند و آن‌هایی که نه بازنده و راهی برای ارتقاء سرمایه اجتماعی چندان متصور نیستند. به‌ویژه چپ‌ها که اساسا مفهومی به نام سرمایه اجتماعی را قبول ندارند و آن را مقوله‌ای مختص به بورژواها می‌دانند که قرار است نابرابری‌ها را تحکیم کند. درست هم می‌گویند نگاه من از منظر یک چپ نیست ولی در بحث سرمایه اجتماعی چنین دیدگاهی دارم و به همین دلیل سعی می‌کنم رویکرد سرمایه اجتماعی را از همسان‌سازی تحت لوای این مفهوم به سمت احترام به تنوع ببرم.
 
این استاد دانشگاه ادامه داد: اصولا سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی یعنی ما یک میدان مبارزه‌ای داریم که در این میدان سرمایه‌هایی داریم. سرمایه اقتصادی از جنس پول است و سرمایه اجتماعی از جنس روابط و مناسبات و سرمایه فرهنگی از نوعی دیگر. ما پیشاپیش می‌دانیم که طبقه متوسط به بالا برنده میدان آموزش هستند و تلاش چندانی نمی‌توانیم برای کسانی که کم‌سواد و کم‌ سرمایه هستند بکنیم. مثلا برندگان مدرسه کسانی هستند که زبان مدرسه را خوب می‌فهمند و کسی که این سرمایه را ندارد در این رقابت عقب می‌ماند و حتی کاری از پیش نمی‌برد. اما چه می‌توان کرد که ما در کتابخانه‌های عمومی اصلا در چنین میدان رقابتی نباشیم یا به اصطلاح میدان بازی را عوض کنیم. برخی تعاریف سرمایه اجتماعی انگار کمکی به کار سازمانی مثل نهاد کتابخانه‌های عمومی که خیر عمومی را مدنظر دارد انجام نمی‌دهد و برخی دیگر تولید سرمایه انسانی را به معنای شبکه اتصال مردمی می‌داند که بیشتر به کار ما می‌آید. تعریف بوردیویی که جاافتاده‌ترین تعریف است می‌گوید اگر برای گرفتن خدماتی یا کالایی حتی فرهنگی پول نداشته باشی اما ارتباط داشته باشی می‌توانی از ارتباط خودت به جای پول استفاده کنی یا نه خودت چهره‌ای هستی و سرمایه مذکور‌ لازم را داری.
 
آرمین امیر بیان کرد: شاید در تهران و نقاط متوسط به بالای شهری مراجعان به کتابخانه‌های عمومی چنین سرمایه‌ای مورد نیاز نباشد چون آن‌ها خودبه‌خود زبان مسلط و برتر را می‌فهمند و در میدان مذکور بالاخره رقابت و زد و خوردی می‌کنند و گلیم خودشان را از آب بیرون می‌کشند اما در جوامع محلی و حاشیه‌ای این مقوله خودش را نشان می‌دهد و باید ببینیم چه باید کرد. ما خودمان در پردیس با سرمایه فرهنگی کار پژوهشی‌مان را آغاز کردیم و جلوتر که رفتیم دیدیم کلیت شهر پردیس یک شهر چند فرهنگی است و این یعنی در این وضعیت شما پیشاپیش متصور یک جنگ هستند که خب باز هم آن‌هایی که سرمایه اجتماعی بیشتری دارند برنده‌اند. این یعنی ما دیدیم سرمایه فرهنگی در پژوهش ما جواب نمی‌دهد و باید روی سرمایه اجتماعی کار کنیم.
 
او سپس متذکر شد: سرمایه فرهنگی تنیده شده خود یکی از ابزارهای تداوم نابرابری‌های اجتماعی است که احتمالا مورد قبول خیلی‌ها مگر آن‌هایی که قائل به نخبه‌گرایی هستند نیست. برای ما مهم این است که حاشیه‌نشین‌ها را چگونه می‌توان با قدرت برابرتری به میدان رقابت اجتماعی فرستاد. البته نه از زوایه یکسان‌سازی که مثلا بچه‌های مناطق دیگر کشور حتما زبان فارسی را به اندازه بچه‌های فارس‌زبان متوجه شوند تا بعدا مسائل‌شان را کار کنند. این امکان در ظرف کتابخانه‌های عمومی در سطح کشور به سختی محقق نمی‌شود. در ایران نزدیک 20 تا 21 میلیون حاشیه‌نشین داریم و حتی اگر اعداد ارقام 12 یا 16 میلیون را هم بپذیریم باز هم رقم، رقم بزرگی است. پس وقتی دائما حاشیه‌نشین با سرمایه اجتماعی و فرهنگی پایین تولید نمی‌شود نمی‌توانی با تمرکز بر این سرمایه‌ها کار درخشانی انجام بدهی و  روی آن‌ها تاثیرگذار باشی.
 
عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی با اشاره به لزوم توجه به ثروت فرهنگی به جای سرمایه فرهنگی نیز اظهار کرد: ثروت فرهنگی به نوعی شبیه جودو در ورزش‌های رزمی است. یعنی استراتژی حمله به سمت آنچه که می‌خواهیم تغییر بدهیم نداریم و نسبت به آنچه که به ما حمله کرده رویکرد تدافعی داریم و از همان نیروی خود حمله‌کننده برای رسیدن به مقصود یعنی موفقیت حاشیه‌نشین‌ها استفاده می‌کنیم. نام آن را اعتباربخشی به داده‌های محلی گذاشته‌ایم. سراغ هر محله حاشیه‌ای که برویم خودش یک ثروت فرهنگی دارد. اساسا مجموعه‌ای از دانش‌ها و توانایی‌ها و مهارت‌ها را که هر جامعه حاشیه در اختیار ‌دارد و برای مقابله با اشکال مختلف تبعیض و سرکوب استفاده می‌کنند را ثروت فرهنگی می‌دانیم. مثلا اگر قرار است مردم را به کتابخانه علاقه‌مند کنیم به جای اینکه به سراغ حاشیه‌نشین‌ها برویم و بببینم چرا به سراغ کتابخانه نیامده‌اند بررسی می‌کنیم که این‌ها با اتکا به چه چیزی زیست خود را ادامه می‌دهند و آن‌ها با کتابخانه پیوند می‌دهید.
 
آرمین امیر ادامه داد: درواقع اشکال مقاومتی که این حاشیه‌نشین‌ها دارند یک دارایی ارزشمند است که به وسیله آن می‌توانند با جامعه کلی‌تر پیوند برقرار کنند. در هر جامعه محلی به رغم این مبارزه‌ای که مدام در جریان است و اغلب هم مردم این جوامع شکست‌خورده هستند به چیز یا چیزهایی امید دارد که باید آن را بشناسیم و روی آن کار کنیم. باید ببینم مهارت‌های زبانی و اجتماعی خود این آدم‌ها چیست و با استفاده از همان به کتابخانه یا نهاد بزرگتر اجتماعی جذبشان کنیم. به جای فرمان‌بردار کردن همه باید راه‌های مقاومتی خودشان را برای حضورشان در کتابخانه و ظرف‌های اجتماعی متعدد دیگر به کار گیریم. نهایتا این رویکرد جدید به سرمایه اجتماعی و فرهنگی به مثابه ظرفیت‌های جوامع محلی و خرده‌فرهنگ‌ها نگاه می‌کند که باید اجازه بروز و ظهور به آن‌ها بدهیم تا در مجموعه جامعه‌ای با ارتباطات و کنش جمعی بهتری داشته باشیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها