گیتی عبداللهزاده معتقد است؛ مطالب كتاب شامل بايدها و نبايدهای پزشكی نيست ولی مجموعهای از راه كارهايی است كه برخورد بيمار را با اطرافيان و اطرافيان را با بيمار مورد بحث قرار میدهد.
وی افزود: سازمان سلامت كانادا در جهت ارتقای سلامت عمومی جامعه و تسریعبخشی در امر درمان از بیماریها كتابچههايی رو جهت استفاده بيماران منتشر میکنند. از طرفی چندی پیش یکی از دوستانم که اتفاقا پزشک است، برای يک فرصت مطالعاتی راهی کشور کانادا شده بود، پس از بازگشت تعدادی از اين كتابچهها از سوی وی به من پیشنهاد شد که ترجمه کنم. پس از آنکه چندین اثر از این کتابچهها را خواندم تصمیم گرفتم پس از ترجمه آنها مجموع ترجمهها را در یک کتاب گردآوری کنم.
عبداللهزاده با اشاره به سیاستهای اطلاعرسانی در بستر کتاب در برخی کشورها گفت: در برخی کشورها ازجمله کانادا کتاب برای بیماران راهحل محبوبی برای درمان سریع است که معمولا این کتابها در اختیار بیماران در بیمارستانها یا مراکز درمانی به صورت رایگان قرار داده میشود. مطالب درج شده در این کتابها در مورد بیماریها، علایم بیماری و اینکه چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد و... است.
این مترجم افزود: در حقیقت این اثر درباره حمايتهای روانی، خانوادگی و اجتماعی از فرد بيمار است که محتوای آن میتواند بهبودبخشی بسیاری در روند درمان بیماران ایجاد کنند.
وی درباره ادبیات کتاب و در پاسخ به این پرسش که این اثر چقدر میتواند به افرادی که نیازمند چنین محتوایی هستند کمک کند، گفت: كتاب به زباني ساده و روان نوشته شده است؛ بيشتر بخشهای کتاب شامل صحبتها، درددلهای بيماران و مراقبتكنندگان از بيمار است كه تجربياتشان را چه به عنوان بيمار بعد از شنيدن خبر بيماریشان و چه به عنوان مراقبتكننده از بيمار، مطرح كرده است.
این مترجم درباره وجود یا عدم وجود بایدها و نبایدهای پزشکی در این اثر و اینکه چقدر به تاثیر محیط در درمان تاکید دارد، گفت: در واقع مطالب كتاب شامل بايدها و نبايدهای پزشكی نيست ولی مجموعهای از راه كارهايی است كه برخورد بيمار را با اطرافيان و اطرافيان را با بيمار مورد بحث قرار میدهد. این فرایند یعنی نوع مواجه بیمار با بیماری و نوع برخورد اطرافیان با آن متفاوت است به همین دلیل در این مورد نیمتوان برای همه افراد یک نسخه واحد پیچید.
عبداللهزاده تاکید کرد: نویسندگانی که اثار آنها در این اثر ترجمه شده است مثالها و نمونههایی از خاطرات بیماران و نوع مواجه آنها با بیماریشان آورده شده است. برای مثال در صفحه 37 کتاب شخصی به نام لیدیا توانسته بیماری خود را با ورزش و فعالیتهای ورزشی کنترل کند. اما در صفحه 41 کتاب میخوانیم که لیلیان فردی بوده است که پس از آنکه با بیماریاش مواجه میشود شرایط حاد افسردگی به وی دست میدهد و بسیار بیاشتها بوده است.
وی ادامه داد: یکی دیگر از نکاتی که در کتاب آورده شده است آن است که احساسات بیمار در زمانهای مختلفی که از بیماری گذشته فرق داشته است. در حقیقت نکته اصلی اینجاست که گذشت زمان موجب میشود که نحوه برخورد و پذیرش با بیماری از سوی بیمار تغییر کند.
این مترجم ضمن ارائه بخشهایی از کتاب به عنوان بخشهایی که میتواند برای مخاطبان جذابیت بیشتری داشته باشد، گفت: من معتقدم هر بخش کتاب ویژگیهای خاص خود را دارد. اما در بخشی که بیماران باید بیماری خود را با اطرافیان به ویژه با فرزندان خود در میان بگذارند، به مخاطبان توصیه بیشتری میکنم به اعتقاد من تمام شخصیتهای واقعی داستان در این زمان دچار مشکلات متنوعی بودند که شنیدن آن میتواند مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد.
گفتنی است کتاب «زندگی با سرطان» از سوی انتشارات تیمورزاده روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما