کاوه میرعباسی در گفت و گو با ایبنا مطرح کرد؛
ترجمهای تازه از «نه داستان» سلینجر/ مجموعه «ادبیات پلیسی امروز جهان» با 200عنوان کتاب
میرعباسی گفت: در مجموعه «ادبیات پلیسی امروز جهان» آثاری هستند که از سال 2000 به بعد نوشته شدند و گرایشهای ادبیات جدید هم در آنها لحاظ شده و به همین دلیل، چندین زیر مجموعه هم دارد.
ابتدا بفرمایید که در این دوره از نمایشگاه، کتاب جدیدی دارید؟
بله. کتابی که اتفاقا روز دوم نمایشگاه منتشر شد. 9 داستان سلینجر است و نشر ماهی آن را منتشر کرده است.
پیش از این هم مجموعه داستانی از سلینجر با نام «دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم» منتشر شده است.
این 9 داستان دقیقا همان است.
دلیل ترجمه دوبارهاش چیست؟
خیلی دلایل دارد. آقای احمد گلشیری در زمان خودشان، خیلی زحمت کشیده بودند. اما این کتاب کاستیهایی دارد. یکی؛ عنوان کتاب. سلینجر نویسنده بسیار گزیده کاری بود. او بسیار نوشت و خیلی کم چاپ کرد. از سلینجر پرسیده بودند که چرا اسم کتاب را گذاشتهای «نه داستان»؟ این اسم جذابیت ندارد؟
جواب داده بود؛ به دلیل اینکه معمولا اسم یکی از داستانها را روی مجموعه میگذارند. یا آنکه خوشآهنگتر است یا آنکه به نظر نویسنده بهتر میآید. اما من هیچ ترجیحی برای هیچ یک از آنها قائل نیستم.
دوم؛ حتی نام داستانی که در ترجمه آقای گلشیری برای مجموعه انتخاب شده، درست نیست. اسم خود داستان هست « دوره آبی...». این دوره آبی، هیچ ربطی به دلتنگی ندارد. دوره آبی، نام یک دوره از نقاشیهای پیکاسو است. سلینجر با این دوره آبی بازی کرده. چون کلمه Blue در زبان انگلیسی هم به معنی آبی است و هم به معنای اندوه. در این عنوان یک طنزی هست. علاوه بر اینها، آن ترجمه، ایرادات دیگری هم داشت که یک ترجمه دیگر از آن مجموعه داستان را ضروری میکرد. البته اقای احمد گلشیری از پیشکسوتها هستند و من با ایشان، دوستی هم دارم. اما قضاوت نهایی با خوانندهها است.
شما یک زمانی، مجموعه رمانهای پلیسی نیلوفر را راه انداخته بودید. سرانجام آن مجموعه به کجا کشید؟
آن مجموعه را ناشر ادامه نداد.
چرا؟
نمیدانم. شاید به قدر کافی به نظرشان سودآور نبود. نمیدانم. ادامه پیدا نکرد و چند تا از کتابهای آن مجموعه، ترجمه شده و پیش ناشر مانده است. مترجمها هم از من پیگیر شدند، گفتم؛ خودتان بپرسید. با من که قرارداد نداشتند. اما من از سال 95 یک مجموعه را برای نشر قطره شروع کردم با عنوان «ادبیات پلیسی امروز جهان» که اولین کتابهایش پاییز 96 درآمد و تا الان 21 عنوان چاپ شده است. اینها به طور عمده، آثاری هستند که سال 2000 به بعد نوشته شدند و گرایشهای ادبیات جدید هم در آنها لحاظ شده و به همین دلیل، چندین زیر مجموعه هم دارد. هنوز هم ادامه دارد. یعنی من برای 200عنوان کتاب قرارداد دارم. تا الان 21 کتاب از این مجموعه چاپ شده، دو تا هم زیر چاپ است. چند تای دیگر، در انتظار مجوز هستند و 10، 15 مجموعه دیگر هم در حال ترجمه هستند و خیلی مجموعه مفصلی خواهد شد.
کمی بیشتر درباره نویسندگان این مجموعه توضیح دهید.
به جز یکی از نویسندگان، از هیچ یک از آنها تا کنون کتابی به فارسی منتشر نشده است. نویسندگانی جدید، با گرایشهای تازه هستند. شمار زیادی از کتابهای این مجموعه، رمانهای پلیسی تاریخی هستند. تنها رمان پلیسی تاریخی که ما در ایران میشناسیم «نام گل سرخ» بود که اصلا جرقه ادبیات پلیسی تاریخی با همین کتاب زده شد.
در جهان؟
بله. و تا اواخر سده بیستم آن قدر زیاد شد که یک جایزه ویژه به ادبیات پلیسی تاریخی اختصاص دادند. الان هم روز به روز تنوع بیشتری پیدا میکند. در همین کتابهایی که در مجموعه ما درآمده، کتابهایی هست که در مصر باستان میگذرد و رم باستان، قرون وسطی و... رمانهایی هم هستند که شخصیت اصلیشان، شخصیتهای واقعی تاریخی هستند. مثلا در کتاب «توطئه فلک سوم»، قهرمان داستان دانته است. یا یکی دیگر هست که کارآگاهش ژولورن است. همین اخیرا درآمده است. بعد هم یک زیر مجموعه داریم به نام «افقهای دیگر» که در آنجا پرداخته به ادبیات پلیسی کشورهای غیر آنگلوساکسون و فرانسه. چند کتابش هم درآمده. مثلا «سکوت قبر» رمانی پلیسی است از یک نویسنده ایسلندی. یا «پرونده مستخدم مفقود شده» که نویسندهایش انگلیسی هستند ولی کارآگاهش هندی است و وقایعش هم در هند میگذرد.
این کتابها را چطور انتخاب میکنید؟
طرح کلی مجموعه از من بوده و کتابهایش را هم خودم تهیه کردهام. قبل از شروع این پروژه با نشر قطره، من سه مجموعه در نظر داشتم. وقتی با آقای فیاضی، مدیر نشر قطره، صحبت کردیم، گفتند؛ من حاضرم هر سه مجموعه را منتشر کنم. یکی از زیر مجموعههای آن «کارآگاه برای همه قرون» است و دیگری«کتابخانه شرلوک هلمز» که شامل داستانهایی است که قهرمانشان شرلوک هلمز است. ولی نویسندهشان کانن دایل نیست. نویسندههای معاصر اینها را نوشتهاند که خیلی هم خوب استقبال شده است. یکی از کتابهای این مجموعه«دکتر جکیل و آقای هولمز» است که یک جور رابطه بینامتنیت با «دکتر جکیل و مستر هاید» دارد. از اینکتابها، خیلی خوب استقبال شده است. آثاری که دیگران درباره شرلوک هولمز نوشتند شاید صد برابر بیشتر از آثاری باشد که خالق اصلیاش، کانن دویل، نوشته بود. شرلوک هولمز، محبوبترین کارآگاهی است که ادبیات پلیسی پدید آورده است. من این طرحها را از چندین سال قبل داشتم. با اقای فیاضی که صحبت کردیم، قرار شد مجموعهای از ادبیات پلیسی جهان را با پنج زیر مجموعه منتشر کنیم.
چه کسانی به عنوان مترجم در این مجموعه با شما همکاری دارند؟
خیلی از مترجمان ما، با همین مجموعه کار ترجمه را شروع کردند. بعد، کارهای بعدیشان را هم با همین مجموعه ادامه دادند. و به طور کلی هم نظرها نسبت به ترجمه این مجموعه مثبت است. یعنی به برکت این مجموعه یک سری مترجم جدید هم معرفی شدند. من چون به هر دو زبان انگلیسی و فرانسه تسلط دارم، با هر دو متن اصلی مقایسه میکردم. هم امانتداری ترجمه را و هم اینکه فارسی را روان و درست بنویسند.
فضای نمایشگاه را چطور میبینید؟
نمایشگاه کمابیش مثل سالهای قبل است. من فکر میکنم سالهای قبل که اطلاع رسانی داخل شبستان بود، در دسترستر بود.
و سخن آخر؟
چند کتاب تجدید چاپی در نمایشگاه دارم. چاپ سوم «پدرو پارامو» به نمایشگاه کتاب رسید. «1984» جورج اورول، چاپ چهارمش به نمایشگاه رسید و «نقد عکس» چاپ بیست و هفتمش رسید. «صد سال تنهایی» و «عشق در سال وبا» را هم در نمایشگاه دارم.
نظر شما