مارتین بوبر، فیلسوف مشهور اتریشی در کتابها و منظومه فکری خود از نوعی ارتباط گفتوگویی میان انسان و جهان پیراموش بحث میکند. گفتوگو نیاز امروز جهان و جامعه ایران است.
کنشهای ارتباط انسانی در زمانهای که میرفت با تبدیل انسان به مقام فاعل شناسا، صورت فرهیختهتری به خود بگیرد، با پیش آمدن ضرورتهای زندگی مدرن به قهقرا رفت و «تنهایی انسان مدرن» بدل به دغدغه اصلی اندیشمندان شد. در این دوران اندیشمندان بسیاری ضرورت «گفتوگو» به مثابه یک آیین را مطرح کرده و در پیرامون آن به کندوکاوی فلسفی پرداختند. تا به جایی که حتی صحبت از دین گفتوگویی به میان آمد. یکی از مهمترین اندیشمندانی که به مساله گفتوگو پرداخت، مارتین بوبر، فیلسوف مشهور اتریشی است که در سال ۱۹۶۵ درگذشت. از میان کتابهای او میتوان به «من و تو»، «کسوف خداوند»، «اتوپیا و سوسیالیسم»، «طریق انسان»، «بحثهایی درباره یهودیت» و... اشاره کرد.
کتاب «من و تو» نوشته مارتین بوبر در قالب گفتوگویی فلسفی، به واکاوی تجربه دینی و حیات معنوی در جلوههای گوناگونش اختصاص دارد و رمز و راز رابطه و پیوند انسان را با اشیا و اشخاص و در نهایت با امر متعالی باز میکند. این کتاب در سومین نوبت نشر خود با ترجمه ابوتراب سهراب و الهام عطاردی با شمارگان ۶۰۰ نسخه، ۲۰۸ صفحه و بهای ۱۵ هزار تومان از سوی انتشارات فرزان روز در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
بوبر، در نظام فکری خود به تحلیل فلسفی و عرفانی درباره مساله ارتباط انسانی پرداخت. در منظومه فکری بوبر از سه سطح ارتباط انسانی سخن به میان آمده است: «رابطه من و آن»، «رابطه من و شما» و «رابطه من و تو».
در رابطه سطح نخست انسانها برخوردی کاملا ابزاری با هم دارند. در این نوع از رابطه برخورد مبتنی بر اعتماد متقابل وجود ندارد و افراد با یکدیگر مانند اشیا برخورد میکنند. رابطه سطح دوم یعنی «من و شما» اکثر تعاملات انسانی را دربر میگیرد. در این سطح از رابطه افراد به واسطه نقشی که دارند به رسمیت شناخته شده و فردیت آنها در ارتباط نقشی ندارد.
به باور بوبر جهان رابطهها در سه فضا واقعیت پیدا میکند: نخست در فضای زندگی با طبیعت. در اینجا رابطه در تاریکی است و در ماقبل زبان گفتوگو قرار دارد. موجودات طبیعی از مقابل ما عبور میکنند، ولی نمیتوانند رو به سوی ما قدم بردارند. تویی که آنها را خطاب میکنیم در آستانه زبان گفتوگو متوقف مانده است. دوم، در فضای زندگی با انسانها. در اینجا رابطه روشن است و به زبان گفتوگو هم وارد میشود.
ما میتوانیم، هم انسانی را تو خطاب کنیم و هم از طرف انسانی، تو خطاب شویم. سوم، در فضای زندگی با موجودات روحی و معنوی. در اینجا رابطه، نوری است در پس تاریکی. زبان گفتوگو ندارد، ولی زبان لازم را خلق میکند. ما تویی را در کلام نمیشنویم، ولی احساس میکنیم که مخاطب واقع شدهایم. جواب ما هم نه در کلام ما، بلکه در تمام وجود ما، در افکار و کردار و خلاقیتهای ما به صدا میآید.
شاخصترین نوع ارتباط و عالیترین شکل گفتوگوی انسانی از نظر بوبر «ارتباط من و تو» است. در این سطح از ارتباط به فردیت و تمامیت افراد و انسانها اهمیت داده میشود و طرفین این رابطه یکدیگر را موجوداتی ارزشمند دیده و تمام مکنونات قلبی را برای همدیگر فاش میکنند. این رابطه در معنای ژرف خودش همانند رابطهای است که خداوند با انسانها و انسانها با خداوند دارند. بوبر این سطح از ارتباط را در کتاب «من و تو» را در سه بخش شرح داده است. بنابراین به زعم بوبر، همه وجوه و سطوح ارتباط انسان با جهان پیرامونش گفتوگویی است، اما معلوم نیست که چرا او در جهان مدرن از این گفتوگو دست کشیده است.
کتاب از روی برگردان انگلیسی والتر کافمن به فارسی ترجمه شده است. متن اصلی به زبان آلمانی است. کافمن استاد فلسفه دانشگاه پرینستون و یکی از مهمترین مفسران انگلیسی زبان نیچه است. کافمن در پیشگفتار مهم خود بر این کتاب به شرح نظریات بوبر در زمینه ارتباط انسانی پرداخته است.
متاسفانه بازار اندیشه ایران در زمینه منابع نظری در مفهوم گفتوگو بضاعت اندکی دارد. کتاب «من و تو» هم برای آخرین بار در سال ۹۵ منتشر و علیرغم تیراژ محدودش در این نوبت چاپ دیگر هرگز تجدید چاپ نشد. امید است که این دست از منابع با اقبال مخاطبان مواجه شود.
نظر شما