کارشناس دستنوشتههای جمالزاده در گفتوگو با ایبنا؛
بورس جمالزاده به دانشجویان داده میشود/نامهنگاریهای جمالزاده و علیاکبر ولایتی
سوسن اصیلی میگوید: بورسی تحت عنوان بورس جمالزاده به دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکتری که موضوع پایاننامههایشان درباره تاریخ و ادبیات ایران یا جمالزاده است، داده میشود و در دورهای که مشغول نوشتن پایاننامههایشان هستند ماهیانه مبلغی از سوی هیئت امنا به آنها پرداخت میشود و بسیاری از دانشجویان از این بورس استفاده کردهاند.
جمالزاده نویسندهای است که بیشتر سالهای عمر خود را در خارج از ایران گذرانده است. اما تمام المانهای ایرانی و ملی را میتوان در داستانهای او دید و با خواندن آثار داستانی او کسی گمان نمیکرده که این نویسنده مقیم خارج است. دلیل این حلقه اتصال قوی به ایران با وجود دوری طولانی و مستمر چه میتواند باشد؟
یک دلیل آن به دلیل پایگاه اجتماعی جمالزاده و شرایط رشد او در دوران مشروطه برمیگردد. از شرایط سیاسی پدر او سید جمال اصفهانی نیز نباید غافل شد. این نویسنده بعد از دستگیری پدرش مجبور به رفتن و زندگی در خارج از ایران شد و به میل خودش ایران را ترک نکرده نبود. از سویی دیگر علقههای شخصی نسبت به زبان مادری و وطن چیزی نیست که با دورشدن از وطن از بین برود و همیشه با آدم هست. کار جمالزاده هم ادبیات فارسی بود و اینکار را میتوانست همه جا انجام بدهد.
جمالزاده آدم معمولی نبوده و علاقه بسیاری به ایران داشته است و کسانی که در خارج از کشور با او ملاقات داشتهاند نقل کردهاند که هنگامی که به خانه او وارد میشدی فکر میکردی این خانه در ایران است با وجودی که همسر جمالزاده ایرانی هم نبود.
جمالزاده در میان مردم بیشتر به عنوان داستاننویس مشهور است اما آثار دیگری نیز از او موجود است که منبع تحقیق و پژوهش بسیاری از محققان بوده است، نظرتان در آن باره چیست؟
آثار جمالزاده چند دسته است اما بیشتر داستان نویسی او مشهور است و برخی از داستانهای او جز شاهکارهای ادبی ایران به حساب میآیند. در نامههایی هم که خودم آنها را گردآوری و چاپ کردم متوجه ارتباط نزدیک جمالزاده با نویسندگان دوره خود میشویم.
اما بخش مهمی از کارهای جمالزاده هم کارهای تحقیقاتی و پژوهشی اوست؛ مانند کارهایی که روی زبان فارسی، تاریخ ایران و ضربالمثلها انجام داده است همچنین کارهای تاریخی و اقتصادی او مانند گنج شایگان که درباره اوضاع اقتصادی ایران است. و همچنین کتاب «روابط ایران و روس» انجام داده است و اینها کارهای بسیار ارزشمندی است که طبعا تاثیر زیادی بر دوره خود و بعد از آن تا به امروز داشته است.
به نامهها و دستنوشتههای جمالزاده اشاره کردید. دستنوشتههایی که در کتابخانه دانشگاه تهران نگهداری میشوند شامل چه چیزهایی هستند و به جز نامه چه دستنوشتههای دیگری از جمالزاده در این کتابخانه موجود است؟
حدود 10000 برگ از دستنوشتههای جمالزاده در این کتابخانه موجود است که خودش در زمان حیات آنها را به کتابخانه مرکزی فرستاده است. علاوه بر این، جمالزاده حدود 2000 جلد ازکتابخانه شخصی خود را از سوییس فرستاده و به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران اهدا کرده بود که تمام اینها در مجموعه مجزایی به نام جمالزاده نگهداری میشود.
بخشی هم دستنوشته های او هستند. من از چندسال پیش کار بر روی این دستنوشتهها را آغاز و آنها را تفکیک کردم. بخشی نامههای جمالزاده به دیگران هستند و بخشی نامههای دیگران به جمالزاده. بخشی از این دستنوشتهها دستنویس داستانهای جمالزاده هستند که تعدادی از آنها تا به حال چاپ نشدهاند. همچنین کارهای تحقیقاتی که روی اشخاص انجام شده، یادداشتهایی که برای کتابهای ضرب المثلها موجود است، اسناد نامهنگاری شخصی و کاری با سازمانهای جهانی هم از این قبیل دستنوشتهها هستند و فهرست کامل این اسناد در نشریه نسخههای خطی کتابخانه مرکزی منتشر شده است.
نامههای که جمالزاده خودش به دیگران فرستاده چطور جمعآوری شده است؟
این مساله جالبی است که در مجموعه نامههای جمالزاده نامههایی که خودش برای دیگران نوشته، چه کار میکند! جمالزاده عادت داشته از تمام نوشتههای خود کپیبرداری کند که این کار را با کاغذهای نازک و کپی انجام میداده و این نامهها و دست نوشتهها همان کاغذهاست که بسیار نازکند و خواندنشان به سختی صورت گرفت.
وضعیت انتشار و چاپ این اسناد به چه صورت است؟
تمام این نسخ طبقهبندی و اسکن شده است و به راحتی برای تحقیق و مطالعه در اختیار مراجعهکنندگان قرار میگیرد و انحصاری در این میان وجود ندارد. بسیاری از این اسناد را نیز سعی داریم که چاپ و منتشر کنیم. نامههای خود جمالزاده را با حمایت هیأت امنای جمالزاده، انتشارات سخن 10سال پیش چاپ کرده است.
وضعیت چاپ نامههایی که به جمالزاده نوشته شده چگونه است و کی برای چاپ آماده میشود؟
نامههایی که به جمالزاده نوشته شده هم به همین صورت با حمایت هیأت امنای جمالزاده و انتشارات سخن قرار است که به زودی برای چاپ آماده شود. این نویسنده با طیف وسیعی از آدمها در سراسر دنیا در ارتباط بوده و شخصیتهای مهم فرهنگی و ادبی و ... مانند باستانی پاریزی، علیاکبر ولایتی، ایرج افشار و سیمین دانشور از کسانی هستند که با جمالزاده نامهنگاری داشتهاند. موضوع برخی از این نامهها هم واقعا جالب است.
بخشی از دستنوشتههای جمالزاده برای مجموعه «یکی بود یکی نبود»
با توجه به موضوعاتی که در این نامهنگاریها به آن اشاره شده به نظر شما طیف مخاطبان این کتاب تنها محدود به قشر دانشگاهی است یا عامه مردم و علاقهمندان به جمالزاده میتوانند با آن ارتباط بگیرند؟
این کتاب میتواند برای همه جذاب باشد. نامههای خود جمالزاده حدود 110 نامه است که 10سال پیش چاپ شد. من این کتاب را به خیلیها هدیه دادهام چون موضوعاتی که جمالزاده در این نامهها به آن اشاره کرده بسیار جالب است؛ به عنوان مثال در نامهای که به همسر دکتر فرهاد (رئیس سابق دانشگاه تهران) که از اقوام خودش بوده، از طرز نگهداری سگ مینویسد چون باخبر شده بوده که ایشان به تازگی سگی خریداری کرده و اصول نگهداری سگ را در این نامه به او آموزش داده است. نامههایی که جمالزاده به اقوام خود مانند خواهرزاده و دیگران و همچنین نامهای که به مهدی آذریزدی نوشته نیز نامه بسیار جذاب و خواندنی است.
همیشه هم اقداماتی برای بزرگداشت و زنده نگه داشتن این آثار انجام شده و میشود. به عنوان مثال اخیرا جایزهای هم به نام جمالزاده در اصفهان راه افتاده است.
بله در جریان آن جایزه هم هستم اما مساله مهم در رابطه با جمالزاده و آثارش هیاتامنای آثار جمالزاده مستقر در دانشگاه تهران است. که به انتخاب خود جمالزاده بوده است، مرحوم ایرج افشار، دکتر شیخالاسلامی و باستانی پاریزی اعضای هیئت امنا بودهاند و درباره درآمدهای وقفیات جمالزاده مانند صرف آن در یتیمخانه اصفهان و کمک هزینه تحصیلی به دانشجویان بی بضاعت و مبلغی پول برای خرید کتاب به کتابخانه مرکزی تصمیمگیری میکردهاند و در تمام اینها خود جمالزاده تصمیم گیرنده اصلی بود.
امروز بورسی تحت عنوان بورس جمالزاده به دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکتری که موضوع پایاننامههایشان درباره تاریخ و ادبیات ایران یا جمالزاده است، داده میشود و در دورهای که مشغول نوشتن پایاننامههایشان هستند ماهیانه مبلغی از سوی هیئت امنا به آنها پرداخت میشود و بسیاری از دانشجویان از این بورس استفاده کردهاند.
مبالغی که صرف این هزینهها میشود، منبع درآمدش از کجاست؟
هنگامی که جمالزاده ساکن سوییس بوده و به هر حال درآمدی هم داشته است اما کتابهای او در ایران چاپ میشدند و او هیچگاه حقالتالیفهایش را دریافت نمیکرده است. درآمد حاصل از آنها در ایران پس انداز میشوند و به پیشنهاد یکی از اقوام، جمالزاده سهام شرکت سیمان را میخرد و به مرور با مبالغ حقالتالیفهایش این سهام را افزایش میدهد و در نهایت تمام آن سهام را به دانشگاه تهران میبخشد. جمالزاده این کار را از دهه 40 انجام میداد، در اواخر دهه پنجاه این سهام را به دانشگاه تهران بخشید و هنوز هم دانشجویان از آن بهره میبرند.
زمانی که مرحوم افشار زنده بودند قرار بود جایزهای تحت عنوان جمالزاده هر سال برگزار شود و به کسانی که درباره ایشان پژوهش کردهاند، اهدا شود. اما متاسفانه با فوت ایرج افشار این اتفاق نیفتاد گر چه هنوز هم بحثهایی برای راه اندازی این جایزه وجود دارد.
دلیل انتخاب جمالزاده برای تحقیق و همچنین علاقه شما به این نویسنده و محقق چیست و جمالزاده از چه زمانی وارد زندگی علمی شما شد؟
از سال 80 بود که به پیشنهاد ایرج افشار مشغول کار با آن دستنوشتهها شدم. اول آنها را طبقهبندی و شروع به تکمیل فهرست کردم. آن زمان به تنهایی این کار را انجام دادم اما امروز از کمکهای دانشجویان علاقهمند هم بهرهمند میشوم. با ادامه این کار طبعا علاقهام به زندگی و آثار این آدم بیشتر شد قبل از این کار چندان در فضای جمالزاده نبودم اما طبیعتا وقتی چندهزار برگ دست نوشته کسی را بخوانید آن آدم با زندگی شما عجین میشود و امروز احساس میکنم که روح جمالزاده همواره در کارهای من بوده است.
آثار منتشرنشده دیگری هم به جز مواردی که ذکر شد در دست هست؟
بله تعدادی دست نوشته چاپ نشده هم وجود دادرد که من دوست دارم دانشجوی علاقهمندی پیدا شود و اینها را زیرو رو کند و یک کار تحقیقاتی خوب از آن بیرون بیاید.
نظر شما