نقد رمان «وقت جنگ دوتارت را کوک کن» در مشهد؛
قوجق: تلاش کردم نقش قوم ترکمن در دفاع از کشور را روایت کنم
یوسف قوجق گفت: دغدغه من در رمان «وقت جنگ دوتارت را کوک کن» روایتگریِ دفاع از تمامیت ارضی کشور توسط قوم ترکمن بود.
وی افزود: بیشترین موضوعات داستانی من مربوط به محل تولد خودم است و سعی کردم داستانهایی را از این بخش روایت کنم.
این نویسنده بیان کرد: آغاز نگارش کتاب «وقت جنگ دوتارت را کوک کن» به سال 75 بازمیگردد و آن زمان به ذهنم رسید داستانی را بنویسم که به تاریخ کشور نیز بپردازد. در سفری به ترکمنستان تحقیقاتی را در خصوص ترکمنها انجام دادم و بعد شروع به نوشتن کردم.
وی تاکید کرد: اگر ترکمنها در جنگی که در این کتاب روایت شده پیروز میشدند، موسیقی گرگ تپه متولد نمیشد و ما نباید پیروزی را تنها نظامی بدانیم. در این رمان کسانی که پدران ترکمنها را کشتند نقشه میکشند تا فرزاندان آنها را به سربازی بگیرند و در واقع تلاشی در راستای سلطه است.
این نویسنده گفت: موسیقی نواحی مختلف کشور در واقع با هم تفاوت ندارند زیرا اگر چه در گویش تفاوتهایی هست اما تخیل شنونده در همه آنها یکسان است.
قوجق در ادامه تصریح کرد: زنان ترکمن در دورهای که داستان رمان در آن بازه روایت میشود، بیشتر در منزل هستند اما در جایی که لازم است وارد میدان میشوند و وظیفه خود را به درستی انجام میدهند. البته چون نگاه من مردانه بوده قبول دارم نتوانستم بیشتر به زنان بپردازم.
وی گفت: داستاننویس باید کتاب زیاد بخواند و این باعث میشود نویسندگان از آثاری که خواندهاند در نوشتههایشان تاثیر بگیرند. وقتی نویسنده اثری را مینویسید باید نگاه به مخاطب داشته باشد و نباید نکته به نکته جلو برود و وسواس به خرج دهد.
این نویسنده تاکید کرد: دغدغه من در این رمان دفاع از تمامیت ارضی و دفاع مقدس از کشور توسط اقوام مختلف بود.
قربانی، یکی از حاضران در این نشست گفت: قوجق برای بازتاب ادبیات بومی در کشور تلاش کرده و آثار خوبی را در این حوزه دارد.
وی افزود: ترکمنها رسوم و نمادهای خاص خود را دارند که زیبا است و در این رمان به خوبی دیده میشود.پایه اصلی داستان بر اساس قوم ترکمن در مرزهای کشور ودر دوران قاجار است.
قربانی بیان کرد: استفاده از اسماء الهی و پرداختن به افسانههای این خطه در رمان قابل توجه بوده و بر اصل مشورت تاکید شده است که باعث میشود مخاطب خود را در داستان تصور کند.
غلام پور از نویسندگان مشهدی هم در ادامه گفت: زمانی که این کتاب را میخواندم دائم صدای دوتار در گوشم میپیچید.راوی کتاب یک دوتار است و ماجراها را روایت میکند.
وی گفت: نقش زنها در رمان کمرنگ بود و البته در آن دوران زنان ترکمن بیشتر در خانهها بودند و میشد راوی کودکی را میان زنان میبرد و از از این قشر روایت بیشتری میشد.
ترکمن نیا از دیکر نویسندکان مشهد نیز گفت: این رمان در واقع فرهنگ نامه ای از قوم ترکمن است که به اندازه و به خوبی به آن پرداخته شده است.
وی افزود: پرداختن به ساز اصیل ترکمن بسیار خوب بود و در واقع درد تاریخی توسط تار روایت میشود که بسیار جذاب است.
فیض آبادی از دیکر نویسندگان مشهد نیز در این نشست بیان کرد: سراسر کتاب حماسه است و حتی اگر شکستی روایت شده در پیروزی جلوه داده شده که بسیار ارزشمند است.
وی افزود: در واقع بسیاری از اتفاقاتی که در این کتاب روایت شده در دوران دفاع مقدس نیز رخ داده و جلوههای زیبایی از ایثار و حماسه است.
مهرداد دیگر نویسنده مشهدی نیز بیان کرد: هرجا برای سربازان گمنام احترام قائل شویم ارزش مند است و تفاوتی ندارد در شوروی باشیم یا در شلمچه و نویسنده تلاش کرده طعم حماسه را به ما بچشاند.
وی افزود: نویسنده داستانی را روایت کرده که پیروزی ندارد و تصویری ارائه شده که اگر دفاع انجام نمیشد ممکن بود که رخ دادهای بدتری را شاهد باشیم.
مهرداد تاکید کرد: متن کتاب کلاسیک است و طول میکشد تا مخاطب به داستان نزدیک شود.
اسدی از دیگر حاضران در نشست نیز گفت: ویترین داستان که اسم آن است من را ترغیب به خواندن کرد و شخصیت پردازیها به خوبی انجام شده بود.
وی افزود: میشود خیلی از بخشهای کتاب را الگو برداری کرد زیرا در مقاطعی رویا پردازی به خوبی انجام شده است. اشراف خوبی نویسنده به دوتار دارد و به نویسندگان جوان یاد میدهد برای خوب نوشتن باید خوب ببینند.
نظر شما