یکشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۷
ایرانیان رویاهای خود را در منظر کوروش می‌بینند/ تئوری توهم توطئه کوروش را ساخته غربی‌ها و یهودی‌ها می‌داند

استادیار فرهنگ و زبان باستانی می‌گوید: تا حدود سال‌های انقلاب کوروش در میان کشمکش‌های گفتمان بین ملی‌گرایان و چپ‌گرایان تبدیل کرد و پس از انقلاب نیز به مناقشه‌ای میان گفتمان ملی و گفتمان اسلامی تبدیل شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) از مشهد «کوروش در نگاه موافقان و مخالفان» عنوان نشستی است که ظهر امروز یکشنبه(13 آبان‌ماه) باحضور استادان تاریخ ایران باستان، محمدتقی ایران‌پور؛ استاد تاریخ و پدرام جم؛ استادیار فرهنگ و زبان‌های باستانی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد و در آن موضوعاتی از قبیل عدم شناخت شخصیت تاریخی کوروش، تاریخ هخامنشینان، حکومت ساسانیان، دوره رنسانس و ... مورد بررسی و گفت‌و‌گو قرار گرفت و سخنرانان حاضر در جلسه تاکید کردند شناخت مردم ایران از شخصیت اسطوره‌ای کوروش در حد قابل توجهی نیست.  

کوروش، مشهورترین شخصیت تاریخی

پدرام جم در این نشست، با بیان این که کوروش پادشاه هخامنشی است که در طی سلطنت خود مادها، شهر بابل و سرزمین‌هایی از ایران را به تصرف خود درآورده است اظهار کرد: او در سال ۵۳۰ در جنگ با ماساژت‌ها جان خود را از دست می‌دهد. کوروش به آداب و رسوم و نظامات سرزمین‌هایی که تصرف می‌کرده کاری نداشته و از این لحاظ پیشرو در سیستمی جدیدی از حکومت‌داری محسوب می‌شود.

استادیار فرهنگ و زبان باستانی تصریح کرد: هیچ شخصیتی در تاریخ کشورمان به اندازه کوروش مشهور نبوده است و ایرانیان رویاهای خود را در منظر کوروش می‌بینند. کوروش در گفتمان دولت ایران ابتدا نمادی ملی است که او را آریایی متحدکننده اقوام آریایی می‌دانند. طی۱۰۰ سال اخیر از زمان آغاز دوره مشروطه به خصوص در دوره پهلوی، کوروش به یکی از نمادهای ملی ایران تبدیل شد. تا حدود سال‌های انقلاب کوروش در میان کشمکش‌های گفتمان بین ملی‌گرایان و چپ‌گرایان تبدیل کرد و پس از انقلاب نیز به مناقشه‌ای میان گفتمان ملی و گفتمان اسلامی تبدیل شد.

جم سپس یادآور شد: همچنین این فرضیه که کوروش همان ذوالقرنین یا نه نیز اختلافات زیادی را ایجاد کرده است. در گذشته مقبره کوروش برای مردم مقدس بوده است تا جایی که کوچ‌نشینان گوسفندان خود را در اطراف مقبره کوروش طواف می‌داده‌اند.

عدم شناخت در تاریخ، ریشه بسیاری از مشکلات این حوزه است

در ادامه، محمدتقی ایمان‌پور با اشاره به این که در مورد تاریخ هخامنشیان مطابق بحث‌ها امپراطوری کاشانیان پایه‌گذاری می‌شود گفت: اما بعد از آن حدود سال ۳۲۰ پس از میلاد توسط اسکندر دچار فروپاشی می‌شود پس از آن نیز سلوکیان به مدت ۷۰ سال حکومت می‌کنند و بعد قبایلی از پارت حکومت کشور را به‌عهده می‌گیرند.

وی افزود: در زمان هخامنشیان کتابت و خط میخی وجود دارد اما با روی کار آمدن اشکانیان که کمتر به کتابت و نوشتن علاقه داشتند، تاریخ به صورت شفاهی نقل می‌شود، به همین دلیل خاطرات هخامنشیان دچار دگرگونی می‌شود تا به دوره ساسانیان می‌رسیم. هنگامی که ساسانیان به دنبال تاریخ هخامنشیان می‌روند، با اطلاعاتی مواجه می‌شوند که طی ۵۰۰ سال دچار دگرگونی شده است. پس از ۴۰۰ سال حکومت ساسانیان، اعراب آشفتگی و جنگی ۲۰۰ ساله را در ایران ایجاد می‌کنند.

این استاد تاریخ ایران باستان تصریح کرد: از قرن ۳ و ۵ مورخان مشغول تاربخ‌نویسی می‌شوند، درحالی‌که هیچ سندی از گذشته وجود ندارد و هزاران سال از سقوط هخامنشیان می‌گذرد. در نهایت پس از گذشت ۹ قرن، صفویان، یک حکومت ملی را در کشور ایجاد می‌کنند و همین موضوع آغازی می‌شود برای رفت و آمد اروپاییان در ایران. هم زمان با ورود صفویان, اروپاییان نیز به واسطه قرار گرفتن در دوره رنسانس، به ترجمه کتاب‌های تاریخی برجا مانده می‌پردازند و به این وسیله اروپاییانی که به ایران می‌آیند از تاریخ آن شناخت بسیار خوبی دارند.

وی با تاکید بر اینکه آمدن اروپاییان به ایران جرقه‌ای برای بازشناسی تاریخ هخامنشیان بوده یادآور می‌شود: در قرن ۱۹ تاربخ هخامنشیان تا حد زیادی بازشناسی می‌شود و تازه متوجه می‌شویم که سلسله‌ای بزرگ مانند هخامنشیان در تاریخ ما وجود داشته است و همین موضوع موجبات حضور باستان‌شناسان خصوصا فرانسوی‌ها را در کشور ایجاد می‌کند و همه این‌ها در شرایطی اتفاق می‌افتد که ایران به شدت تحقیر شده است و تاریخ هخامنشی به نوعی باعث رشد ناسیونالیسم کمک می‌کند.

ایمان‌پور ادامه می‌دهد: همچنین رضاشاه با قدرت رسیدن، با وجود عقاید مذهبی که داشت از تجربه‌های کشورهای غربی استفاده کرد و توجه ویژه‌ای به تاریخ ایران باستان کرد و این جا بود که باستان‌شناسان از کشورهای اروپایی به ایران سرازیر شدند و باستان‌گرایی و ملی‌گرایی در میان ایرانیان تقویت شد. البته عده‌ای مانند صادق‌کیا به صورت افراطی وارد این حوزه شدند و باعث شد بازشناسی تاریخ هخامنشی شکل جدی‌تری به خود بگیرد و طبیعتا این پررنگ شدن باعث شد که بعد از انقلاب یک سری جریاناتی برای تحریک و انکار افرادی مانند کوروش صورت بگیرد. در نگاه جمهوری اسلامی سعی بر این بوده است که در موضوعات مختلف تعادل رعایت شود اما در این میان جریان‌های فکری تمام تلاش خود را می‌کنند که با نگاهی افراطی در جهت انکار همه چیز دربیایند.

این استاد دانشگاه همچنین درخصوص جریانات فکری مختلف تاکید می‌کند: این جریان از گروه‌های زیادی تشکیل شده است، عده‌ای از این گروه‌ها اصلا اطلاعات تاریخی ندارند و جریانی دیگر که خیلی شدید و افراطی است، گروه‌هایی هستند که از نگاه تئوری توهم توطئه به کوروش می‌نگرند و معتقد هستند که همه چیز ساخته و پرداخته غربی‌ها و یهودی‌ها است.

استاد تاریخ ایران باستان خاطرنشان کرد: در نظریات تاریخی نیز نگاه‌های متفاوتی وجود دارد مثلا مرحوم پرپیرا کسی بود که ادعا می‌کرد اصلا تخت جمشید وجود نداشته است و بنای کنونی ساخته غربیان است و کوروش اساسا، جلادی مانند بقیه پادشاهان بوده است. مسأله اصلی این است که اساس تاریخ بر دو رکن منابع و تحقیق استوار است و مسلما افرادی که در این زمینه تحقیق می‌کنند، دانش‌های زیادی را به دست آورده‌اند تا به این نتایج رسیده‌اند پس نمی‌توان با قاطعیت گفت که تمامی نظرات غربیان توطئه است.

ایمان‌پور در پایان بر اهمیت مطالعه علمی تاریخ تاکید کرد و گفت: درست است که ما هیچگاه نمی‌توانیم درخصوص دوره‌های مختلف تاریخی نظری قاطعانه بدهیم اما اگر نگاه تاریخی و علمی وجود داشته باشد، هیچ وقت به دنبال خراب کردن افراد بزرگ نمی‌رویم. دوگانگی که امروز در مورد کوروش به وجود آمده است، تنها ناشی از کمبود دانش تاریخی ما نسبت به این موضوع است، و این عدم شناخت ریشه همه مشکلات است.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها