سیروس ذکاء مترجم «سمفونی پاستورال» در گفتوگو با ایبنا:
انجیل به روایت یک کشیش عاشق؛ «سمفونی پاستورال» انعکاس زندگی آندره ژید است
«سمفونی پاستورال» یگانه اثر عاشقانه آندره ژید بارها از سوی مترجمان مختلف به فارسی برگرداند شده و به تازگی ترجمه دیگری از این اثر راهی بازار کتاب شده است. سیروس ذکا مترجم این اثر معتقد است: ژید برای موشکافی بیشتر در جامعه سوسیال به شوروی سفر کرد و پس از آن متوجه شد سوسیالیسم آن چیزی نیست که وی به دنبالش است بنابراین آن را نیز کنار گذاشت. بعد از این ماجراهاست که ژید آزادانه فکر میکند و به اعتقادات خودش متکی است. «سمفونی پاستورال» تا حدودی وضع زندگی آندره ژید را در خودش منعکس کرده و با داستان و رمانتیسم نیز توام شده است.
«سمفونی پاستوران» رکورددار تعداد ترجمه در بین آثار آندره ژید است. این اثر طی سالیان سال از سوی مترجمان و ناشران مختلفی راهی بازار کتاب شده است. این کتاب با عناوین «سمفونی کلیسایی» با ترجمه عبدالحسین شریفیان از سوی انتشارات اساطیر، «سمفونی روحانی» با ترجمه فریده مهدویدامغانی از سوی موسسه انتشارات تیر، «سمفونی پاستورال» با ترجمه محمد مجلسی از سوی انتشارات دنیای نو، «آهنگ عشق» با ترجمه علیاصغر سعیدی از سوی نشر قطره و همچنین با عنوان «سمفونی پاستورال» با ترجمه اسکندر آبادی از سوی نشر ماهی منتشر شده است.
آخرین ترجمهای که از این کتاب به تازگی راهی بازار نشر شده است، ترجمه سیروس ذکاء است با همان عنوان اصلی کتاب یعنی «سمفونی پاستورال». این کتاب از سوی انتشارات فرهنگ جاوید به تازگی منتشر شده است.
«سمفونی پاستورال» با اینکه همانند دیگر آثار ژید مملو از مفاهیم و تعاریف آیین مسیحی است اما تفاوت فاحشی با دیگر آثار او به لحاظ مضمون دارد. سیروس ذکا درباره تفاوت این اثر با دیگر آثار ژید در گفتوگو با ایبنا میگوید: «این کتاب اثری عاشقانه و رمانتیک است در حالی که باقی آثار ژید به هیچ عنوان این جنبه را ندارد و رئالیستیتر است. چون ژید اصولا آدم خوشبینی نسبت به زندگی نبود و در جامعه به دنبال علت شر و بدی میگشت. در کتاب «سکهسازان» و کتابهای دیگرش نیز همه این مسائل مطرح میشود.»
سیروس ذکا درباره نقش مذهب و آیین مسیحی در آثار ژید میگوید: «این مساله به ریشههای مذهبی این آدم برمیگردد چون ژید در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد و آدم بسیار کنجکاوی بود و بسیار علاقهمند به آثار داستایفسکی که یک مسیحی متعصب بود داشت. داستایفسکی در عین حال که متعلق به مذهب خاصی مانند کاتولیک و ارتدوکس و پروتستان نبود ولی مسیح را میپرستید و خیلی روی او تعصب داشت. ژید در یادداشتهایش اذعان داشته که من مسیحیت داستایفسکی را میپسندم چون با پاپ دشمنی داشت و دستگاه عجیب و غریب مذهبی آنان را قبول نداشت و معتقد بود مسیحیت دینی بسیار ساده و صمیمی است. جنبه مذهب در ژید در ابتدا بسیار قوی بود اما در نهایت دست از مذهبیبودن برداشت و علمیتر به زندگی فکر کرد.»
مساله مذهب همیشه جزو مسائل اساسی زندگی این نویسنده فرانسوی بوده است اما ریشههای آن تنها محدود به خانواده نمیشد و این نویسنده در این زمینه چالشهای فراوانی را در طول مدت حیات خود تجربه کرده است. ذکا در این باره معتقد است:
«مساله پروتستانتیسم و کاتولیسیسم در زندگی ژید اهمیت زیادی داشته است. چون ژید خودش در خانوادهای پروتستان به دنیا آمد و سپس در برههای از زندگی به مذهب کاتولیک گرایید. تغییر مذهب هم کار آسانی نیست و به تایید پاپ و تشریفات خاصی نیاز دارد. اما ژید بعدها از کاتولیکها هم رویگردان شد و سوسیالیست و طرفدار چپها شد. ژید برای موشکافی بیشتر در جامعه سوسیال به شوروی سفر کرد و پس از آن متوجه شد سوسیالیسم آن چیزی نیست که وی به دنبالش است بنابراین آن را نیز کنار گذاشت. بعد از این ماجراهاست که ژید آزادانه فکر میکند و به اعتقادات خودش متکی است. «سمفونی پاستورال» تا حدودی وضع زندگی آندره ژید را در خودش منعکس کرده و با داستان و رمانتیسم نیز توام شده است.»
در ابتدای این گزارش این مطلب عنوان شد که این کتاب با عناوین مختلفی از سوی مترجمان به فارسی برگردانده شده است. دلیل این امر به مفهوم گسترده عنوانی برمیگردد که ژید برای کتابش انتخاب کرده است. البته در این کتاب ژید سربسته به مفهومی که مدنظرش بوده اشاره میکند:
«من اغلب حس کردهام که درک تمثیل عیسی مسیح درباره بره گمشده برای بعضی از اشخاص که خود را عمیقا مسیحی میدانند از سختترین کارهاست. این که هر برهای در گله در نظر چوپان همانقدر عزیز باشد که برههای دیگر، خود موضوعی است که این اشخاص از درک آن عاجزند.»
سیروس ذکا که این کتاب را با نام اصلی و فرانسوی خود به فارسی برگردانده و معادلی فارسی برای آن در نظر نگرفته میگوید:
«اسم این کتاب قبل از آندره ژید وجود داشته و عبارتست از عنوان سمفونی ششم بتهوون که در حقیقت یک نوع انعکاس نغمههای طبیعت در سازها و موسیقی است و بسیار گوشنواز و شنیدنی. ولی کلمه «پاستور» در زبانهای ایتالیایی و فرانسه و آلمانی معنای کشیش و چوپان نیز دارد. در خود انجیل بارها گفته شده که عیسی چوپان مردم و وظیفهاش هدایت است. ژید این عنوان را برای کتابش برگزید چون در این اثر صحبت از عشق کشیشی به دختری است و میتوان آن را نغمه عاشقانه یک کشیش دانست.»
سیروس ذکاء
همانطور که ذکر شد از آندره ژید آثار زیادی به فارسی برگردانده شده و سوالی که ذهن یک خواننده وفادار را به خود مشغول میکند این است که کدام اثر ژید را میتوان بهترین اثر او قلمداد کرد. سیروس ذکا که آثار دیگری را هم از این نویسنده مانند «مائدههای زمینی» به فارسی برگردانده، در این باره معتقد است:
«فرانسویها معتقدند بهترین اثر ژید یادداشتها و مموارهای (روایتهایی درباره زندگی و مهمترین زیرشاخه ناداستان) اوست چون ژید در این یادداشتها حدود 50 تا 60 سال تمام دیدهها و شنیدههای خود را نوشته است. در عین حال این نویسنده فرانسوی عقاید خودش را درباره دنیا و مکاتب فلسفی در این اثر انگاشته است. این یادداشتها به لحاظ موضوعی دارای تنوع زیادی است. این اثر به فارسی ترجمه نشده است چون به لحاظ معنایی برای ما ایرانیان کاربرد چندانی ندارد و مربوط به ملت فرانسه و حوادث آن کشور میشود. نثر ژید نثری متعادل است و بسیار مورد علاقه فرانسویهاست. چون ژید هم صحیح مینویسد هم تعادل دارد و هموطنانش بسیار به این چند جلد مموارهای او علاقهمندند. اما در ژانر رمان، بسته به سلیقه اشخاص فرق میکند و به نظرم «سکهسازان» و «اگر دانه نمیرد» از اقبال بیشتری برخوردار بودهاند. «اگر دانه نمیرد» جملهای از انجیل و متعلق به تمثیلات عیسی است. به این معنا که وقتی تخمی و دانهای در زمین میکارید تا خود دانه از بین نرود تبدیل به درخت و گیاه کامل نمیشود.»
نمایی از فیلم سمفونی پاستورال
از سمفونی پاستورال (فرانسوی: La Symphonie pastorale) فیلمی در سبک درام به کارگردانی ژان دولانوا اقتباس شده که در سال ۱۹۴۶ به اکران عمومی درآمد. از بازیگران این فیلم میتوان به پیر بلانشار، میشله مورگان و جین دسایی اشاره کرد. این فیلم برنده جایزه بزرگ جشنواره فیلم کن در سال ۱۹۴۶ شد.
کتاب «سمفونی پاستورال» نوشته آندره ژید با ترجمه سیروس ذکاء و ویراستاری علیرضا جاوید به تازگی در 126صفحه و شمارگان 500 نسخه به قیمت 10000 تومان از سوی انتشارات فرهنگ جاوید منتشر شده است.
نظر شما