محمد طاهری خسروشاهی گفت: شهريار تا زنده بود، همچنان عشق به ايران را در جان و دل داشت و از ذكر سرافرازيهاي مام میهن و تاريخ پرشكوه و والايش، در شور و شعف زنده بود، همچنان عشق به ايران را در جان و دل داشت و از ذكر سرافرازيهاي مام میهن و تاريخ پرشكوه و والايش، در شور و شعف ميآمد.
محمد طاهری خسروشاهی پژوهشگر که به تازگی به پاس تلاش در حوزه تاریخ و ادبیات آذربایجان در جشنواره شهریار تقدیر شد، در گفتوگو با ایبنا گفت: در سالهای اخیر، برگزاری همايش و برپایی محافل سخنراني درباره شعر و شخصيت شهريار، كم نبوده است؛ اما همایشهای منسجم و نظاممند و مقالاتي كه مبتني بر اصول نقد ادبي و شناخت شعري باشد، بسيار كم بوده است. در عین حال، از همان سالهای جوانی و شروع شاعری شهريار، داستانهاي برساخته درباره او، در ميان مردم، بر سر زبانها افتاده و ناگزیر، حلقهاي از شيفتگان و بدخواهان، پيرامون او شكل گرفته است.
پژوهشگر موسسه تحقیقاتی علوم انسانی و اسلامی دانشگاه تبریز درباره جایگاه شهریار در میان شاعران معاصر عنوان کرد: اگر گواهی آمار و ارقام حوزه نشر را بپذیریم، در ميان شاعران دوره بيداري، شهريار از حيث آوازه و محبوبيت، همانندي ندارد. او برخلاف بسياري از گویندگان معاصر، كه اغلب در سالهاي پاياني حيات شاعري، به شهرت رسيدهاند، از همان دوره جواني، همواره بلندآوازه زيسته و هرگز گستره نفوذ مردمياش، در فراز و فرود رخدادها و دگرگونيها، كاستي نگرفته است. بر اين موقعيت ممتاز شاعري، بايد آوازه بلند او، در آن سوي مرزها را هم اضافه كرد. نام شهريار، نه تنها در جغرافياي وسيع شعر فارسي، بلكه در ميان تركزبانان جهان، به ويژه تركيه و قفقاز هم آشناست. حتي در سالهايي كه ديوار آهنين كمونيسم، بر قفقاز كشيده شده بود، شعر شهريار، همچنان در آن ديار، طنينانداز بود.
طاهری خسروشاهی درباره اشعار ترکی شهریار و اقبال مردم آذربایجان از این اشعار گفت: آنچه شهرياريِ بلامنازع و بيهمتاي او را بر اريكه شعر معاصر مسلم ميكند، تسلط و تبحر او، در هر دو زبان فارسي و تركي است. راز عمده محبوبيت شهريار، كه البته خود شگفت داستانی در طول تاريخ ادبيات این سرزمین است، درهمین نکته نهفته است كه او در هر دو زبان فارسي و تركي شاهكار آفريده است. گذشته از غزلیات شورانگیز فارسی شهریار، با انتشار منظومه «حيدربابا» به زبان مادری شاعر، حادثهای مهم در ادبيات آذربايجان رخ داد؛ شاعری كه پيش از اين توانايي خود را در سرودن انواع شعر فارسي، اثبات كرده بود، حالا كوه بينام و نشان «حيدربابا» را وارد زبانها ساخته و قله آن را بر سرفرازي سهند و سبلان برتري داده است. استقبالهاي گسترده از «حيدربابا» و ترجمههاي متعدد آن به زبانهاي مختلف، گوشهاي از محبوبيت فرامنطقه ای شاعر اين منظومه است.
وی در ادامه به جایگاه و نقش سرودههای دینی و مذهبی شهریار اشاره کرد و افزود: در بحث پيرامون جايگاه ادبی شهريار، نبايد نقش بسيار مهم سرودههاي ديني او را انكار کرد. راز عمده موفقيت شهريار در سرودن آثار مذهبي، اين است كه وي اين اشعار را از عمق دل و سويداي جان سروده و مشتی حرف و کلمه را به دنبال هم و در لباس نظم و قالب اصطلاحات عروض و قافيه، مرتب نكرده است.
برگزیده چهارمین دوره جایزه نشان ادبی شهریار ، ایران و میهندوستی را یکی از صفات بارز این شاعر نامآور تبریزی خواند و اضافه کرد: شهريار تا زنده بود، همچنان عشق به ايران را در جان و دل داشت و از ذكر سرافرازيهاي مام میهن و تاريخ پرشكوه و والايش، در شور و شعف زنده بود، همچنان عشق به ايران را در جان و دل داشت و از ذكر سرافرازيهاي مام میهن و تاريخ پرشكوه و والايش، در شور و شعف ميآمد. او آذربايجان را جزو جداييناپذير ايران ميدانست. شهریار هيچگاه، خود را بدون ايران و ايران را بدون اجزاي ارجمند آن كه همانا اقوام مختلف ايراني است، احساس نميكرد. هرگاه چكامهاي به نام ايران به خاطرش ميآمد، آذربايجان را به وفاداري به ايران توصیه میکرد. شهريار با بازتاب اين احساس لطيف و حقيقي، علاقه وصفناپذير خود به وطن را آشكار ساخته و البته ميان اين احساس لطيف، با عقايد افراطي و ناسيوناليسم، تفاوت ماهوي برقرار ساخته است. احساس ميهندوستي شهريار، از نوع «حبُ الوطن من الايمان» است. به عبارتي، ستايش سرزمين، يك نمود آرماني است و اين نمود براي شهريار داراي ارزشی ذاتي است.
طاهری خسروشاهی در پایان گفت: استقبال عمومي از ديوان شهريار، بشارت دهنده اين حقيقت است كه پيوند ذوقي و عاطفي ايرانيان با شعر و ادب اصيل، ناگسستني و پيمان جاويدان بين روح و شعر مردم این دیار، ناشكستني است و تا زماني كه سفينه حافظ و سعدي و شهريار را چون كاغذ زر ميبرند، ميتوان يقين داشت كه آتشي كه نميرد هميشه و همچنان فروزان است.
گفتنی است محمد طاهری خسروشاهی، در سالهای گذشته تحقیقات قابل توجهی در حوزه ادبیات و تاریخ آذربایجان به ویژه تکریم و بزرگداشت مفاخر این دیار داشته است.
از جمله آثار و تالیفات تحقیقی او در این حوزه میتوان به کتابهای: فصلهای تاریکی(بررسی تحلیلی بازتاب جنگهای ایران و روس در شعر عصر قاجار)، مرغ صبحخوان(مقالاتی در بررسی منظومه فکری استاد شهریار)، چراغ جان(مهمترین تحقیقات متاخران درباره شیخ محمود شبستری)، خلوتنشین گنجه(بررسی تحلیلی منظومههای نظامی گنجهای)، سايه سرو سهي(يادنامه استاد منوچهرمرتضوي)، با قافله شوق(ارجنامه محمدعلی موحد)، این گونه ماندگار (یادنامه استاد اسماعیل رفیعیان)، اینگونه ماندگار (یادنامه استاد اسماعیل رفیعیان)، مردان بیادعا ( شرححال سرداران شهیدآذربایجان؛ از قاجار تا دوره معاصر)، پیرگلرنگ (یادنامه مصحح فقید دیوان حافظ؛رشید عیوضی تبریزی) و ... اشاره کرد.
نظر شما