معاون گروه واژهگزینی در گفتوگو با ایبنا تشریح کرد:
سازوکار رشته واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی چگونه است؟
نسرین پرویزی میگوید: معمولا وقتی که بودجه کافی داشته باشیم و گروهها مرتب تشکیل شود، هر سال بین ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ واژه تصویب میشود. چند سال است که به دلیل مشکلات بودجه، پرداخت نشدن حق جلسهها و قطع ارتباطمان با برخی اساتید، تعداد واژها مقداری کاهش پیدا کرده است.
با خبر شدیم که چهارمین دوره کارشناسی ارشد رشته واژهگزینی و اصطلاحشناسی آغاز به کار کرده است، ابتدا مختصری درباره این دوره و وضعیت آن توضیح دهید.
امسال چهارمین سال پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی ارشد واژهگزینی و اصطلاحشناسی است. تا قبل از امسال سه دوره پذیرش دانشجو داشتهایم که درواقع کار دانشجویان دوره اولمان تمام شده و الان در مرحله پایاننامه هستند، پایاننامههایشان هم در شورای گروه مطرح و تایید شده و ظرف چند ماه آینده دفاع میکنند. کلاسهای دانشجویان دوره دوم هم تمام شده و در حال حاضر کلاسهای دوره سوم و چهارم به صورت همزمان برگزار میشود.
شیوه پذیرش دانشجو در این دوره به چه صورت است؟
انتخاب دانشجو به این صورت است که هر سال حداکثر ده دانشجو برگزیده میشوند که آزمون سراسری را گذراندهاند. فرهنگستان با تعدادی از این دانشجویان مصاحبهای دارد. در طول این سالها، وزارت علوم براساس رتبههایی که کسب کردهاند و اولویتهایی که خود دانشجویان انتخاب کردهاند، بین 25 تا 30 نفر دانشجو به ما معرفی کرده است. در مصاحبه غیر از اینکه بدانیم علایق آنها چیست، شناختشان از فرهنگستان چقدر است، چقدر واژهگزینی را میشناسند و اینکه چرا این رشته را انتخاب کردهاند، معمولا یک آزمون کوچک شفاهی هم درباره دستور زبان و اطلاعاتی که درمورد اصطلاحشناسی در دنیا و ایران دارند، در دستور کار داریم؛ بعد از آن اسامی ده نفر را براساس رتبههایی انتخاب میکنیم که در این مصاحبه و آزمون سراسری خود کسب کردهاند. البته در بعضی دورهها یک یا دو نفر از دانشجویان به دلایلی نتوانستهاند ادامه دهند، بنابراین تعداد دانشجویان هر دوره بین ده تا هشت نفر متغیر هستند.
چه دروس و واحدهایی برای دانشجویان دوره ارشد رشته واژهگزینی در فرهنگستان ارائه میشود؟
اطلاعاتی که در این دوره به واژهگزینان میدهیم، اطلاعات بومیشده اصطلاحشناسی بینالمللی است. یعنی ما سعی کردهایم بسیاری از درسهایی را که در حوزههای ترمینولوژی در دنیا در این رشته تدریس میشود را برای آنها ارائه داده و اطلاعاتی درباره مکتبهای مختلف اصطلاحشناسی، اصول و قواعدی که اصلاحشناسی در دنیا دارد و مواردی که باید به آن توجه شود، از کجا شروع شده و تاریخچه آن از کجا بوده را در اختیارشان قرار دهیم، غیر از آن، به واژهگزینی در ایران و اینکه از گذشته تا به حال چه فعالیتهایی در زمینه واژهگزینی و اصطلاحشناسی انجام شده، هم میپردازیم. همچنین آنها را با متون کهن فارسی آشنا میکنیم تا بدانند متون کهن فارسی به چه شکل نوشته شده، اصطلاحات آن به چه شکل ساخته شده و از چه زبانی بوده است.
علاوه بر آن برخی از اصول زبانشناسی، به خصوص آواشناسی جزو درسهایی است که این دانشجویان دارند. درسهایی نظیر اصول و روش تحقیق و نظیر آن هم که جزو دروس همه دانشجویان برای همه رشتههاست ولی ما روش تحقیق را با تاکید بر واژهگزینی و اصطلاحشناسی به این دانشجویان آموزش میدهیم. درسهایی مثل الگوهای ساخت واژه در زبان فارسی که به نوعی همان دستورزبان یا الگوهای ساخت واژههای فارسی است که در دو ترم مفصل تدریس میشود، برای اینکه کسانی که آموزش میبینند، در وهله اول باید با ساختار واژههای فارسی آشنا شوند تا بعد بر همین اساس و مطابق با الگوهای ساخت واژه، بتوانند واژهها را بسازند. در عین حال تاریخ زبان فارسی را هم درس میدهند، مثلا علیاشرف صادقی، تاریخ زبان فارسی درس میدهد و دکتر مدرسی، دکتر بیگمقدم، دکترحداد عادل و افراد به نام دیگری در این دوره با ما کار کردند.
در عین حال زبان عربی را هم جزو درسهای دانشجوها داریم، چرا که به هر حال باید با ساختار زبان عربی هم آشنا باشند، چون بسیاری از واژههایی که ممکن است در زبان فارسی به خصوص متون علمی به کار رود، به عربی بوده و آنها باید این ساختار را بدانند و بفهمند در زبان فارسی باید با آن چه کار کنند.
آیا تمام دروس این دوره به صورت تئوریک ارائه میشود یا اینکه واحدهای عملی هم دارند؟
کارگاهی هم به نام واژهگزینی دارند که دانشجویان در آن به کار عملی میپردازند و سعی میشود تمام روند واژهگزینی در طول ترم برای این دانشجویان توضیح داده شود و خودشان عملا کار کنند، در جلسات و گروههای تخصصی واژهگزینی ما و شورایی که درباره واژهها تصمیمگیری میشود، شرکت کنند و بر اساس اینها تحلیلی ارائه دهند. یعنی اگر ضعف یا قوتی میبینند، عنوان کنند و به هر حال نظرشان را اعلام کنند، چرا که نظر تحلیلی آنها خیلی برای ما مهم است. موارد گفته شده مطالبی است که دانشجویان ما در طول دو سال دوره کارشناسی ارشد با آن سر و کار دارند. البته سعی میکنیم هر سال جنبههایی را به آن اضافه کنیم که اگر احیانا ضعفی در سال گذشته بوده، در سال جدید جبران کنیم یا حتی بعضی از درسهای اختیاری را بنا بر نیاز روز تغییر دهیم.
تفاوت این دوره با دوره ارشد سایر رشتهها و دانشگاهها چیست؟
معمولا کارشناسی ارشد سه ترم یا سه نیم سال به اضافه پایاننامه است، ولی در برخی رشتهها مثل فرهنگ و زبانهای باستانی یا برخی دیگر از رشتههای دانشگاهی یک ترم به عنوان پیشنیاز در نظر گرفته شده که در اینجا هم همین طور است و یک ترم پیشنیاز داریم، یعنی درواقع چهار نیم سال به اضافه پایاننامه است.
اساتید این دوره چه کسانی هستند؟
اساتید این دوره هم استادانی چون علیاشرف صادقی، محمد دبیر مقدم، غلامعلی حداد عادل، تقی مدرسی، فرشید سماعی، مهدی سماعی و... افرادی هستند که هر کدام در زمینههای مختلف تدریس میکنند. البته بعضی اوقات هم تغییراتی داشتهایم اما به هر حال سعی میکنیم استادانی را که در دانشگاههای دیگر در آن زمینه خاص -غیر از اصطلاحشناسی که برای آن، به جز اساتیدی که در فرهنگستان با ما همکاری میکنند، در جای دیگر استادی نداریم- مطرح هستند، استفاده کنیم و تلاش شده بهترین استادان را در اینجا گرد هم آوریم. مثلا فرض کنید استادی به نام دکتر عطاریان داریم که سالها تاریخچه واژهگزینی را درس میدهد و به تاریخچه فرهنگستانها احاطه دارد. بنابر این استادان ما غیر از آنهایی که از بیرون دعوت میشوند، همانهایی هستند که سالها در فرهنگستان کار کردهاند.
به طور کلی سازوکار واژهگزینی چگونه است و روند کار شما در گروه واژهگزینی فرهنگستان چیست؟
آنچه که در این دورهها مد نظر ماست، این است که واژهگزینی را به عنوان یک علم بررسی میکنیم، اما کار عملی واژهگزینی، معمولا به این بستگی دارد که در چه حوزهای انجام شود. نحوه آن در مورد واژههای علمی و عمومی فرق دارد. میدانید که بیشتر واژههای فرهنگستان واژههای علوم مختلف است. ما در حال حاضر نزدیک به 70 کارگروه تخصصی واژهگزینی در رشتههای مختلف از علوم انسانی، پزشکی، ریاضی، مهندسی و هنر داریم و حدود 40 استاد در این گروهها همکار ما هستند که در هر گروه 5 تا 7 نفر مشارکت میکنند. همچنین شوراهای هماهنگی و واژهگزینی هم داریم که تصمیمگیری برعهده آنهاست. در مرحله اول هر گروه تخصصی که تشکیل میشود، افراد ابتدا پیکره واژگانی خود را مشخص میکنند، یعنی اینکه واژههایی که میخواهیم تصویب کنیم، باید بر چه مبنایی باشد و اولویتهایی در نظر میگیرند.
مثلا در برخی رشتهها مثل رایانه، چون علم روز است، شما باید مرتب به این بپردازید که چه اصطلاحات جدیدی میآید. در علوم پایه هم مسلما واژههای بنیادی و برخی واژههای جدید داریم. بنابراین اولویت تعیین میکنیم اول به چه واژههایی بپردازیم که تا دیر نشده سریعتر بتوانیم جامعه را با آنها آشنا کنیم و در عین حال درباره واژههای پایه هم کار کرده باشیم. پیکره که آماده شد، برای هر واژه یک پرونده تحت عنوان «کاربرگه» داریم که در این «کاربرگه» اطلاعات فراوانی میآید؛ یعنی غیر از اینکه خود واژه را به چند زبان استخراج میکنیم، مقوله دستوری واژه بیگانه را ذکر میکنیم، تعریف واژه را در حد یک تا چند صفحه از یک فرهنگ معتبر استخراج میکنیم و میآوریم. در مقابل این، مقوله دستوری واژه فارسی را انتخاب میکنیم، آن تعریف را به فارسی برمیگردانیم، یک شاهد میگیریم- یعنی یک جمله میآوریم که این واژه فارسی چطور میتواند در این جمله معمول که در این علوم به کار میرود، به جای آن واژه فرنگی بنشیند- و بعد احیانا اگر واژههایی در زبان فارسی موجود است که از قبل برای این واژه به کار رفته را ذکر میکنیم، واژهها در جلسه مطرح میشود و در نهایت رایجترین حرف را در بخش واژه رایج در زبان فارسی مینویسیم که گاهی ممکن است خود واژه فرنگی رایج باشد، گاهی فارسی-فرنگی و گاهی هم واژه فارسی.
علاوه بر اینها، تمام اشتقاقها و ترکیبهای آن واژه را هم در این «کاربرگه» ذکر میکنیم و در صورت لزوم همه اینها پیوست «کاربرگه اصلی» تعریف میکنیم و همین مراحل را برای آنها تعریف میکنیم که وقتی واژهها را بررسی کردیم، کل خانواده واژگانی و خوشهواژه آن هم بررسی شده باشد و یک جا درباره آنها تصمیمگیری شود. بعضی وقتها حتی ممکن است این خوشه واژگانی مربوط به متضاد و مترادف دیگری باشد که در معنا تفاوت جزئی با یکدیگر دارند. گاهی هم واژههایی است که بر مبنای آن، واژه مورد نظر خود را تعریف میکنید. بنابراین ما با این کار به نوعی همزمان با این واژه، واژههای وابسته را هم کار میکنیم.
بعد از اینکه یکمجموعه واژه -که معمولا بین حدود ۷۰ تا ۱۰۰ واژه است- تمام شد، به شورای هماهنگی میرود؛ شورای هماهنگی یعنی تمام گروههایی که میتوانند این واژه را در عین حال که خاص یک رشته است، مورد استفاده قرار دهند. مثلا یک واژه ممکن است در فیزیک، شیمی، ریاضی و... کاربرد داشته باشد، در نتیجه همه اینها باید در مورد آن نظر دهند و به توافق برسند. در آن شورا، گاهی تصمیم گرفته میشود که چند معادل برای واژه گذاشته شود، درنهایت تمام نتایج به آن گروه برمیگردد، اصلاح میشود و قبل از اینکه به شورای نهایی برود، هیئتی به نام هیئت فنی است که در آنجا درباره کل ساختار «کاربرگه» و مطالب علمی و صوری آن تصمیمگیری میشود؛ اشکالات آن به پژوهشگر گوشزد میشود و بعد از رفع اشکال به شورای واژهگزینی میرود.
شورای واژهگزینی معمولا متشکل از چند عضو زبانشناسی و ادیب و تعدادی متخصص است. این شورا درواقع تمام این «کاربرگهها» را، با حضور اساتید آن رشتههایی که عضو گروههای ما هستند، بررسی میکنند و نتیجه آن هرچه که باشد، مصوب تلقی میشود. این مصوبات تا سه سال در اختیار عموم و متخصصان قرار میگیرد تا از آن استفاده کنند و اگر نظری داشته باشند، ظرف این سه سال به ما ارجاع میدهند و بعد از این مصوبه نهایی تلقی میشود.
این روند برای همه واژهها اجرا میشود؟ حاصل کار چگونه ارائه میشود؟
بله، البته قبلترها یک مرحله دیگر هم بود، آن هم اینکه این واژهها باید به شورای فرهنگستان هم میرفتند؛ ولی چون شورای فرهنگستان، شورایکل تصمیمگیری در مورد همه مسائل فرهنگستان است، این دوره را کوتاهتر کردند؛ مگر اینکه مشکل خاصی باشد، که در این صورت در آن شورا مطرح میشود، در غیر این صورت شورای فرهنگستان، اختیاراتش را به شورای واژهگزینی تفویض کرده و در همینجا تصمیمگیری میشود. در پایان هر سال، تمام حاصل کارگروههای تخصصی ما که در طول یک سال کار کرده اند، در فرهنگی به عنوان «فرهنگ واژههای مصوب» منتشر میشود که معمولا وقتی که بودجه کافی داشته باشیم و گروهها مرتب تشکیل شود، هر سال بین ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ واژه تصویب میشود.
الان چند سال است که به دلیل مشکلات بودجه، پرداخت نشدن حق جلسهها و قطع ارتباطمان با برخی اساتید، تعداد واژها مقداری کاهش پیدا کرده است که امیدواریم بتوانیم این ضعف را در سالهای آینده جبران کنیم. در عین حال، غیر از «فرهنگ واژههای مصوب» که تا حالا ۱۵ جلد چاپ شده، از دل این «فرهنگ واژههای مصوب»، مجموعههای تخصصی را جداگانه در آوردیم و در فرهنگهای تخصصی، تحت عنوان «هزار واژه» منتشر کردهایم. مثلاً «هزار واژه فیزیک»، فقط شامل واژههای «فیزیک» و «اپتیک و لیزر» است که به آن مربوط است. در حال حاضر فرهنگستان نزدیک 23000 واژه یا در واقع ۲۳ «فرهنگ هزار واژه» هم در حوزههای مختلف منتشر کرده است.
کاربرد واژههای تولید و مصوب شده چقدر است؟ به عبارت دیگر این واژهها از طرف مردم استقبال میشود؟
اگر واژهای در زبان جدید نباشد، مسلما در زبان معادلهای برای آن موجود بوده است؛ بنابراین شاید حدود ۸۵ تا ۹۰درصد واژههایی که فرهنگستان تصویب میکند، واژههایی نیستند که جدید ابداع کرده باشد، یعنی شاید ۹۰ درصدشان، پیش از این در زبان به کار رفته، ولی رایج نشده، که فرهنگستان تصویب میکند. ۱۰درصد هم واژههای جدیدی است که ممکن است فرهنگستان خودش آنها را بسازد. یعنی قبلا معادلی در زبان نداشته و ما واژه جدیدی برای آن میسازیم، بنابراین انتظار میرود که این واژهها خیلی راحت در جامعه جا بیفتد، چرا که قبلا استادها بسیاری از این معادلها شنیدهاند. اگر احیانا کسی علاقمند باشد که زبان فارسی را حفظ کند و به پیشینه خودش اهمیت داده و نخواهد واژه بیگانه به کار ببرد، معادل موجود در زبان فارسی برای بسیاری از این واژهها وجود دارد و خوب است که همانها را به کار ببرند. بنابراین میتوانیم بگوییم که استقبال جامعه در کمترین حالت باید ۸۰ تا ۹۰ درصد باشد، چراکه این واژهها را قبلا شنیدهاند و چیز جدیدی نیست. آن 10 درصد دیگر هم ممکن است واژههای جدیدی باشد که مسلما تا ذهن به آن عادت کند، یک نسل طول میکشد.
واژههای عمومی ما واژههایی است که معمولا با برنامههای رادیویی متنوعی که فرهنگستان دارد، به نظرخواهی میگذاریم. خیلی وقتها پیشنهادهایی که به ما میدهند، پیشنهادهایی است که خودمان قبلا داشته و بررسی کردهایم، بعضی اوقات هم پیشنهادهای جدیدی داده میشود. در مجموع برای واژههای عمومی، سعی میکنیم مقدار زیادی نظر عموم مردم را لحاظ کنیم، چرا که به هر حال آنها میخواهند آن را به کار ببرند، یعنی سعی میکنیم غالب واژههای عمومی را قبل از تصویب به نظرخواهی بگذاریم؛ ولی در واژههای تخصصی، چون خود متخصصان آنها را میسازند، نظرخواهی مجدد نیاز ندارد. البته آن سه سال بعد از چاپ که به آن اشاره کردم هم میتواند حوزه نظرخواهیاش باشد و از متخصصان نظرخواهی کنیم.
نظرات