مجتبی مقدم گفت: نمایشنامه در مقایسه با قالبهای دیگر مانند رمان و مجموعه داستان طیف خاصی مخاطب دارد. مخاطب عام کمتر از چنین نوشتهای استقبال میکند و افرادی که اهل تئاتر هستند و دغدغه تئاتر دارند بیشتر از سایرین پذیرای نمایشنامه هستند. نمایشنامه تعداد کمی مخاطب عام نیز دارد و دائم مخاطبان آن در مقایسه با قبل بیشتر میشود، یعنی ذهن مخاطب با این سبک آشنایی پیدا می کند.
وی همچنین درباره مجموعه داستان «خرس در آغوش درخت» که به تازگی منتشر شده بیان کرد: این مجموعه داستان شامل بیستودو داستان کوتاه است. فضای داستانی این مجموعه داستان اینگونه است که هر پنج یا شش داستان از لحاظ تم، ساختار و زاویه دید با هم همپوشانی دارند. فضای وهمآلود بخشی از ویژگیهای کلی این مجموعه داستان است و تخیل در آن بسیار زیاد است.
مقدم در ادامه اظهار کرد: تعدادی از این داستانها به رابطه انسان و طبیعت میپردازد، بهویژه داستان «خرس درآغوش درخت» که در یک جنگل وهمآلود و ترسناک میگذرد. در این داستان ارتباط بین جنگلبانها و یک زن و تبدیل جنگلبان به خرس و زن به درخت را روایت میکند. در این داستانها انسان ارتباط عمیقتر و ریشهدارتری با طبیعت و هستی دارد. تعریفی که از این داستان کردهام دیدگاه من به عنوان یک مخاطب است و زمانی که این را مینوشتم این موضوع در ذهنام نمیچرخید. در چند داستان دیگر چالشهای ذهنی روبهرو هستند که آن را به یک خشونت درونی و بیرونی تبدیل کردهاند، هم خشونت علیه دیگران و هم خشونت علیه خودشان خشونت نسبت به بدن و زبان خود.
وی میزان درخصوص استقبال از کارهای ترجمه و تألیفی نیز گفت: ترجمه نمایشنامه مانند کتابهای داستانی و رمان اقبال بیشتری نسبت به آثار تالیفی دارد. در چند سال اخیر از لحاظ کمی رشد خوبی در زمینه تالیف نمایشنامه داشتهایم. هرچند در برخی آثار اوج کیفی را با کمی چشمپوشی میتوان دید و در برخی دیگر این کیفیت را نمیتوان دید. تألیف نمایشنامه در ایران دوران طلایی هم داشت. نوشتن نمایشنامه در کشور ما تاریخ صدسالهدارد و در آن چیزی که به درام اروپایی نزدیک باشد نقطههای اوجی هم دارد. تألیف نمایشنامه در کشور ما نادیده گرفته میشود و کمتر خوانده میشود.
نویسنده نمایشنامه «خاکستری» در ادامه افزود: در حال حاضر ترجمه نمایشنامه در مقایسه با تألیف رونق بیشتری دارد. رونق ترجمه در حوزه داستان و رمان هم بیشتر از آثار تألیفی آن است. میتوان دلایل بیرونی را مثال زد درواقع نمایشنامهنویس ایرانی هنوز اصل و پایه را مانند درام غربی ندارد. نمایشنامه غرب ریشه چند صد ساله دارد و دوران بلوغ خود را پشت سر میگذارد ولی برای نمایشنامه ما هنوز این اتفاق نیوفتاده است.
مقدم درباره مخاطبان نمایشنامه گفت: نمایشنامه در مقایسه با قالب های دیگر مانند رمان و مجموعه داستان طیف خاصی مخاطب دارد. مخاطب عام کمتر از چنین نوشتهای استقبال میکند و افرادی که اهل تئاتر هستند و دغدغه تئاتر دارند بیشتر از سایرین پذیرای نمایشنامه هستند. نمایشنامه تعداد کمی مخاطب عام نیز دارد و دائم مخاطبان آن در مقایسه با قبل بیشتر میشود، یعنی ذهن مخاطب با این سبک آشنایی پیدا می کند.
او درباره اقتباس از داستان های ایرانی برای تالیف نمایشنامه اظهار کرد: این اقتباس لازم و ضروری است و نسبت به قبل رو به افزایش است و روزبهروز مؤلفین و فیلمنامهنویسان این خلا را بیشتر احساس میکنند. اقتباس در ایران در مقایسه با خارج از کشور بسیار محدود و کم است. طیف گستردهای از آثار غرب، اقتباس از متون غیرداستانی و داستانهای کهنشان است. در ایران این نگاه نسبت به ادبیات معاصر و ادبیات کهن کم است، هرچند نسبت به گذشته رشد خوبی داشته و خوشبختانه این نگاه و اقبال به متون کهن افزایش یافته است.
وی افزود: داستانهای مدرن ایرانی، ظرفیت اقتباس را دارند. ذهنیت مخاطبی که کمی داستانخوان باشد میتواند با هرنوع قالبی ازجمله: کلاسیک، سنتی، پستمدرن و مدرن ارتباط برقرار کند، چون ذهن خواننده به این نوع عادت دارد این ارتباط را راحت میتواند برقرار کند، اگر قصد نداشته باشیم متن کمجان و بیمحتوا تحویل مخاطب بدهیم.
این نویسنده درباره اجرای آثار تألیفی و ترجمه نمایشنامه گفت: اجرا در تئاتر بستگی به دیدگاه کارگردان دارد. در ایران برخی از گروهها فقط دغدغه اجرای آثار ایرانی را دارند و عدهای فقط متن خارجی را مدنظر دارند. به عنوان مثال یک کارگردان فقط آثار چخوف را اجرا میکند.
مقدم درخصوص تأثیرپذیری خود از آثار دیگران چنین توضیح داد: هرمتنی که خوانده میشود بر انسان اثر میگذارد، اگر این متن خوب باشد نکات مثبت آن را جذب میکنی و اگر بد نوشته شده باشد سعی میکنی نکات منفی آن را در کار خود استفاده نکنی و اشتباهات آن را تکرار نکنی. بهغیراز متون نمایش مانند سیاهبازی و خیمهشببازی که کهن هستند بزرگان زیادی درتاریخ صدساله نمایشنامهنویسی ایران فعالیت کردهاند مانند: غلامحسین ساعدی، بهرام بیضایی، اسماعیل خلج و علی نصیریان. آثار این بزرگان بر ذهن نویسنده تأثیر میگذارد، زمانی که بانک اطلاعاتی انسان از این نوشتهها پر شود ناخودآگاه بر روی متن، محتوا، سبک و جهانبینی نویسنده تأثیر میگذارد.
مجتبی مقدم در پایان از انتشار دو اثر یک مجموعه داستان با نام «این داستان شما را میخنداند » و یک رمان با نام «در سایه پنهان از تابش آفتاب» تا پایان امسال خبر داد.
نظر شما