روزنامه مترو انگلستان به مناسبت سالروز تولد جین آستن، نویسنده مطرح انگلیسی از میان رمانهای وی جملاتی که اعتقاد دارد بهترین نوشتههای آستن محسوب میشوند را انتخاب کرده است.
آستن با نگارش رمانهای «عقل و احساس»، «غرور و تعصب»، «منسفیلد پارک» و «اما» بین سالهای ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۶میلادی، نام خود را به عنوان نویسندهای صاحب سبک به ثبت رساند. رمانهای «ترغیب» و « نورثنگر ابی» نیز پس از مرگش منتشر شدند. وی با خواندن کتابهای متفاوت یادگرفت از چه چیزهایی پرهیز کند تا داستان هایش جالب و خواندنی شوند. به همین دلیل سبک جین آستن در شیوه نگارش منحصر به فرد است و صدای راوی رمان را با عمیقترین احساسات شخصیتهای قصه پیوند میزند.
آستن در 16 دسامبر(25 آذرماه) 1775 به دنیا آمد. روزنامه مترو انگلستان به مناسبت دویست و چهل و دومین سال تولد آستن از میان رمان های وی، 16 جمله انتخاب کرده است که به اعتقاد خبرنگار این روزنامه بهترین آنها محسوب میشود.
1. هیچ کس، چه حالا و چه بعداً، نمیتواند همیشه به یک مرد بخندد. مگر اینکه شوخی کرده باشد. (غرور و تعصب)
شاید این جمله آستن از فرهنگ حال حاضر انگلستان برمیخیزد که در آن زمان زنان فقیر مجبور بودند با آدمهایی خشن و زمخت نامزد کنند که مجبور باشند شوخیهای زننده آنها را تحمل کنند.
2. آه! هیچ کاری به غیر از خانه ماندن برای آسایش واقعی وجود ندارد. (اما)
در دورانی که نویسنده می زیست، زنها بیرون از خانه چندان راحت نبودند و ممکن است آستن نیز بر این اساس این جمله را نوشته باشد.
3. این ترکیبی از آنهایی است که هرگز ملاقات نکرده بود و آنهایی که اغلب ملاقاتشان میکرد. (ترغیب)
وقتی مجبور باشی در یک مهمانی شرکت کنی، متوجه خواهی شد که مهمانی یا از آشناها پر شده یا از غریبهها.
4. سبک زندگی یک مرد نباید قانون یکی دیگر شود. (اما)
جین آستن در این جمله احتمالاً سعی دارد به نوپرستان و نوکیسههای اطرافش بگوید تقلید کردن هنر نیست.
5. به طور حتم دوستی و صمیمیت بهترین مرهم برای زخمهای ناشی از شکست عشقی است. (نورثنگر ابی)
جین این مسئله را میدانست که در هر زمان نا امیدی از طرف مقابل، میتوان به یک دوست صمیمی پناه برد.
6. اگر تو را کمتر دوست داشتم، ممکن بود قادر باشم بیشتر درباره آن صحبت کنم. (اما)
آستن برای توصیف عشق و محبت واقعی مانند دیگران زیاد نیاز به سخنرانیهای شیک نداشت و در جملاتی ساده آن را بیان میکند.
7. مردان در گفتن داستانهایشان نسبت به ما برتری زیادی دارند. تحصیل مال آنهاست و باید گفت قلمها در دست آنها قرار دارد. (ترغیب)
آستن با کلمات خواست خودش تاریخچه کوتاهی از عدم اجازه به زنان برای تحصیلات عالی را بیان میکند.
8. خیلی سخت است که از اوج موفقیت به سرازیری سقوط کنید. (اما)
در دوران آستن طبقه اجتماعی و موقعیت مالی بر شخصیت انسانها تاثیر زیادی داشت.
9. وقتی قرار است به آدمها مستمری داده شود، همیشه تا ابد زنده میمانند. (عقل و احساس)
شاید منظور آستن از تاثیر پول در درازی عمر آدمها اطرافش باشد که چندان برایش خوشایند نبود.
10. به یک دختر تحصیلات عالی بده و او را به دنیا معرفی کند، او خودش قادر است بدون تکیه به دیگران برای خودش زندگی بسازد. (منسفیلد پارک)
200 سال پیش دخترها و زنان همیشه زیر سلطه و نظارت مردان و خانواده زندگی میکردند و نمیتوانستند استعدادهای خود را به ظهور برسانند.
11. تا جایی که میتوانید با سرعت بدوید، ولی مواظب باشید از هوش نروید . (عشق و دوستی)
این کلمات عجیب در یک داستان کوتاه از آستن در هنگام مرگش ثبت شده است. نویسنده توصیه میکند که زیاد درگیر زندگی نشویم و افسار آن را رها کنیم اما مواظب باشیم که در چالههای زندگی سقوط نکنیم.
12. اما بی شک، در دنیا مردهای زیادی وجود ندارند که خوش شانس بوده و شایستگی زندگی با یک زن خوب را داشته باشند. (منسفیلدپارک)
شاید تعداد کمی پسرهای مجرد پولدار در شهر موجود باشند که با دخترهای دم بخت ازدواج کنند. احتمالاً آستن با این جمله خواسته به نوعی از این دخترها نیز دفاع کند.
13. وقتی درد تمام میشود، خاطراتش اغلب شیرین میشود. (ترغیب)
آستن در این جمله احتمالاً به درد عشقی و روحی اشاره دارد که با گذشت زمان بهبودی مییابد و حتی خاطرات شیرینی از آن به یادگار میگذارد.
14. غرور یک مغز تهی، مسبب و علت همیشگی شرارت است. (اما)
ما همگی این شخص را در داستانهای آستن میشناسیم.
15. مردمان عصبانی همیشه عاقل نیستند. (غرور و تعصب)
عقل سلیم حکم میکند که مواظب باشید زبانتان را گاز نگیرید.
16. افرادی که از یک رمان خوب احساس شادی نمیکنند، باید به طور تحمل ناپذیری احمق باشند. (نورثنگر ابی)
حواستان باشد، در این جمله آستن به نوعی از داستانهای خودش دفاع کرده و مردم را برای خواندن آنها دعوت میکند.
نظر شما