برنارد وربر، نویسنده فرانسوی به تازگی رمانی به نام «از آخرت» منتشر و روانه بازار کرده است، که به موضوع زندگی پس از مرگ میپردازد. به عقیده وربر، یک رمان خوب باید بخنداند، بترساند و دست آخر شما را به تعجب وا وادارد؛ طوری که چشمانتان گرد شود.
او درباره موضوع رمان جدیدش به نام «از آخرت» که انتشارات آلبن میشل آن را منتشر کرده، گفته است: «در آغاز رمان، قهرمان داستان که نویسندهای به نام گابریل ولز است، از خواب بیدار میشود. اما رفتهرفته و در اواسط روز پی میبرد که حس بویاییاش را از دست داده و نامرئی شده است و دیگر کسی متوجه او نیست. او فقط میتواند صدای یک احضارگر روح را بشنود. این احضارگر ارواح که لوسی نام دارد به او خبر میدهد که دیگر زنده نیست و به عالم مردگان تعلق دارد. گابریل بعد از مدتی میفهمد که نه تنها مرده بلکه به قتل رسیده است و میخواهد راز قتلش و این که به دست چه کسی کشته شده را کشف کند. اما به دلیل فقدان جسم و پیکر فیزیکی این کار برایش دشوار است. او نخست باید با چالش پذیرش مرگ روبرو شود.»
ایده این رمان توسط یکی از دوستان وبر که احضارگر روح بوده به ذهن او رسیده است. این نویسنده شهیر میگوید: « دوستم که در کار احضار روح است، میگوید بیشتر مردم زمانی که میمیرند، فکر میکنند هنوز زندهاند. هیچ نشانهای جز جز احساس درونی خودمان مبنی به مرده یا زنده بودن وجود ندارد.»
این رمان همچنین فرضیههایی را در مورد زندگی پس از مرگ مطرح میکند و نیز سرشار از حکایتهای علمی واقعی و کمابیش عجیب است؛ مثل پزشکی که اعتقاد داشت که روح انسان هنگام مرگ 21 گرم وزن دارد.
نویسنده فرانسوی درباره ریشههای علمی این موضوع میگوید: «در چنین موضوعات حساس، بحثبرانگیز و نامعقولی دانشمندان نیز پرسشهایی بسیاری را مطرح کردهاند؛ به عنوان مثال ادیسون، نخستین کسی بوده که جهت ارتباط با مادر متوفی خود به فکر ساخت وسیلهای جهت ارتباط با مردگان افتاده و آن را موضوعی امکانپذیر دانست. این جا نوعی آشتی و یگانگی بین علم و روح وجود دارد. من قبلا به عنوان روزنامهنگار علمی مشغول به کار بودم و خودم چندان به این موضوع باور ندارم. اما میخواهم بدانم چرا میگویند چنین چیزی امکان ندارد. وظیفه من به عنوان یک رماننویس این است که حس کنجکاوی مخاطبانم را به این موضوع برانگیزم.»
برنارد وربر علاوه بر برانگیختن حس کنجکاوی خوانندگان عوامل دیگری را برای یک رمان خوب برشمرده است. به عقیده او: «یک رمان خود باید اول از همه بخنداند، بترساند و دست آخر شما را به تعجب وادارد؛ طوری که چشمانتان گرد شود و ابروهایتان بالا بیاید. نوعی قرارداد ضمنی بین نویسنده و مخاطب وجود دارد. شما به عنوان یک نویسنده باید بتوانید یک دسر درخور به خوانندهای که هفت یا هشت ساعت وقتش را برای خواندن کتاب شما میگذارد ارائه دهید و آن دسر همان حس تعجب و شگفتی پایانی است.»
برنارد وربر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، سال 1961 میلادی در فرانسه متولد شد. او بیشتر داستانهای تخیلی و فلسفی مینویسد و آثارش به بیش از 35 زبان ترجمه شدهاند. این نویسنده فرانسوی سال 2007 میلادی به عنوان یکی از ده رماننویس برتر فرانسوی معرفی شد.
نظر شما