نعمت یلدرم، مدیر رشته زبان و ادبیات فارسی دانشکده «آتاتورک» که با ترجمه «شاهنامه» به زبان ترکی جزو برگزیدههای بیستوچهارمین دوره جایزه جهانی کتاب سال ایران شناخته شد؛ این اثر را شاهکاری میداند که متاسفانه به دلیل برخی دیدگاههای افراطی موجود در ترکیه، آنگونه که باید معرفی نشده است.
یلدرم، استاد و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی «دانشگاه آتاترک» ارزروم است. وی خود را مردی عاشق ادبیات فارسی و کارش معرفی میکند و زبان فارسی را چون زبان مادریاش سخن میگوید. پروفسور یلدرم که یازده شب و با تماس رایزن فرهنگی کشورمان در آنکارا از برگزیده شدن در این رویداد باخبر شده میگوید: سی سال است که در این حوزه فعال هستم. تا به حال 26 بار به ایران سفر کردهام و هر بار بیمبالغه 3-4 کارتن کتاب با خودم به ترکیه بردهام و بیش از بیست کتاب مرتبط با زبان فارسی نوشتهام. خبر برگزیده شدنم در جایزه جهانی کتاب سال ایران برایم حکم قدردانی بابت تمام این سالها را داشت.
وی در توضیح ترجمه «شاهنامه» میگوید: پیشنهاد ترجمه این اثر را انتشارات کابالجی، که یکی از قدیمیترین انتشاراتیهای استانبول است به من داد. 20 هزار از ابیات شاهنامه، نزدیک شصت سال پیش توسط استاد «نجاتی لوگال» به ترکی برگردانده شده بود. مدیران نشر به اشتباه فکر میکردند که تنها چهار هزار از ابیات شاهنامه باقی مانده اما زمانی که با من تماس گرفتند تازه متوجه شدند که نزدیک به 33 هزار بیت آن هنوز به ترکی برگردانده نشده است.
یلدرم افزود: پس از قبول پروژه تازه متوجه سختی کار شدم. برای ترجمه ابیات باقی مانده مجبور به استفاده از سیزده نسخه فارسی و همچنین ترجمههای انگلیسی، عربی و فرانسوی شاهنامه شدم. شاهنامه نسخه مسکو، اثر نه جلدی «نامه باستان» از میر جلالالدین کزازی، اثر هشت جلدی «شاهنامه» از جلال خالقی مطلق و ویرایشهایی که شاهنامهپژوهان مهمی چون سعید نفیسی، مجتبی مینوی، فریدون جنیدی و میترا مهرآبادی نوشتهاند، کار مرا بسیار آسان کرد. در ترجمه برخی ابیات دشوار از نسخه ژول مول و دو ترجمه انگلیسی شاهنامه کمک گرفتم و در زمانهایی که از ترجمه بیتی عاجز میشدم، آن را به استادان ترکیهای که در دانشگاه تبریز تدریس میکنند، فرستاده و از آنها کمک میگرفتم.
به گفته این استاد زبان فارسی، شاهنامه صاحب زبان ویژهای است. یلدرم میگوید: فردوسی تقریباً دویست سال پس از اشغال ایران توسط اعراب و فراموش شدن زبان پهلوی، با هدف جان تازه بخشیدن به زبان فارسی این اثر را میسراید. فردوسی همانگونه که در مصرع «بسی رنج بردم در این سال سی/عجم زنده کردم بدین پارسی» نیز میگوید، بسیار سعی میکند تا در اثرش از واژههای غیرفارسی استفاده نکند و تا آنجا که میدانم تعداد لغات عربی موجود در شاهنامه نزدیک 650 کلمه است، که آنهم بیشتر اسامی خاص هستند. از این رو ترجمه برخی کلمات موجود برای من بسیار دشوار بود و من مجبور به استفاده از هشت فرهنگ لغات شاهنامه، برای به پایان رساندن اثرم شدم.
این ایرانشناس ترک اذعان میکند که در طول هشت سال ترجمه خود استفاده بسیاری از لغتنامه سه جلدی فارسی- ترکی «فرهنگ ضیاء» کرده است. این اثر در ایران زیاد شناخته شده نیست، اما در آن نزدیک 10 هزار بیت شاهنامه به ترکی فصیح برگردانده شده که همین کار یلدرم را بسیار آسان کرده است.
به گفته وی در ترکیه مولانا، سعدی و حافظ شناخته شدهترین شاعران پارسیسرا هستند و متاسفانه فردوسی آنچنان که باید در این کشور معرفی نشده است. مولانا با اشعار عرفانی و سعدی به دلیل آثار آموزنده و تعلیمی خود، جایگاه زیادی در فرهنگ ترکیه دارند، تا جایی که بسیاری از حکایتهای مثنوی و گلستان در خطبههای نماز جمعه نقل میشوند. اما شاهنامه به دلیل موضوع حماسی و بیان تاریخ و اسطوههای ایران زیاد مورد توجه ترکها قرار نگرفته و دیدگاههای افراطی مانع از شناخته شدن شاهنامه در ترکیه شده است.
یلدرم میگوید: این اثر فوقالعاده تنها تاریخ ایران را روایت نمیکند بلکه به تاریخ، آداب و رسوم، فرهنگ زندگی، خوراک و پوشاک و آداب تمام ملل میپردازد. سالهایی که صرف ترجمه شاهنامه کردم، بهترین روزهای زندگیام بودند. در این سالها لحظههایی فرامیرسید که احساس ناتوانی میکردم و تمام متن را کنار میگذاشتم، اما پس از مدتی با عزمی راسختر دوباره شروع میکردم و با کشف کلمه به کلمه پیامهای نهفته متن شاهنامه، متبلور از احساس پیروزی و غرور میشدم. هر لحظه از ترجمه شاهنامه برای من لذتبخشتر از لحظه پیشین بود. زیرا حکایتهای شاهنامه به هم پیوسته است و هر داستان، درک ما از داستانهای پیشین را بیشتر میکند.
استاد زبان فارسی دانشکده «آتاتورک» ارزروم معتقد است که در شاهنامه پیغامهای سیاسی نیز نهفته است. یلدرم با مثال زدن حکایت کاوه آهنگر میگوید: «کاوه نماد مقاومت ایرانیان در برابر اعراب است. دو ماری که بر روی شانههای ضحاک روییده بودند نیز، نماد تلاشهایی هستند که برای نابود کردن هویت ایرانی انجام میگرفتند. فردوسی میخواست تا با تحریک احساسات ملی کاوههای جدید را به قیام دعوت کند و همانطور که در بیت «عجم زنده کردم به این پارسی» میگوید، جانی دوباره به فرهنگ ایرانی بدمد.
او میگوید که سالها پیش از طریق سفارتخانه ایران در ترکیه با «جایزه جهانی کتاب سال» آشنا شد و سال گذشته با انتشار جلد دو ترجمه شاهنامه، تصمیم به شرکت در این برنامه گرفت. یلدرم برگزاری چنین رویدادی را برای بالا بردن اعتبار فرهنگی ایران در جهان بسیار مفید دانسته و این را نشانهای میداند از اهمیتی که دولت ایران به فرهنگ و اهل قلم میدهد. به گفته خود، دریافت این جایزه چنان روحیهای به وی بخشیده که با پشتکار بیشتر پروژههایش را دنبال کرده و در سالهای آینده نیز در این رویداد شرکت خواهد کرد.
پروفسور دکتر نعمت یلدرم در حال حاضر مشغول نوشتن جلد دوم کتاب «تاریخ ادبیات ایران» است، که طرح اولیه آن به صورت مجموعهای 6 جلدی آماده شده است. ترجمه «کلیله و دمنه برگردان نصرالله منشی» به زبان ترکی، برگردان «قصههای خوب برای بچههای خوب» آثار دیگری هستند که وی در دست ترجمه دارد. «گشتاسبنامه» نیز به زودی با ترجمه وی به دست مخاطبان ترک خواهد رسید.
نظر شما