نشست «ناگفتههای کلماکره» در خانه اندیشمندان علومانسانی برگزار شد
ملکزاده: یادداشتهای لمبرت حاکی از کتیبههای تقلبی آثار کلماکره است/ آمیخته شدن افسانه و قصه با غار اسرارآمیز لرستان
مهرداد ملکزاده، باستانشناس در نشست «ناگفتههای کلماکره (غار اسرارآمیز لرستان)» با اشاره به یادداشتهای ویلفرد لمبرت گفت: داستان گنجینه منسوب به غار کلماکره با افسانه و قصه آمیخته شده و شاید نیاز است تا ما هم مانند هرمان باوندی که کتابی به نام «فرض و اسطوره در فیزیک نظری» دارد، کتابی با عنوان «فرض و اسطوره در باستانشناسی امروز» بنویسیم.
روبهرو شدن با قصههای مربوط به گنجینه کلماکره
ملکزاده با اشاره به «یادداشتهای ویلفرد لمبرت» گفت: پروفسور لمبرت، استاد شرقشناسی دانشگاه لندن که چندی پیش از دنیا رفت و بخش بزرگی از کتیبههای آثار منسوب به غار کلماکره را خوانده بود، در یادداشتهای پیش از مرگش اعتراف کرده که خود برخی از کتیبهها را بر اشیاء کلماکره کنده است. بنابراین متاسفانه نمیتوان به استادی که در دانشگاه لندن رشته شرقشناسی تدریس میکند؛ اعتماد کرد!
وی افزود: بر این نظر هستم که در فهم مجموعه منسوب به غار کلماکره پیچیدگیها بسیار زیاد است و تجربههای تاریخی باستانشناسان در مواجهه با این مجموعه مانند املش مارلیک، زیویه و ... باید برای روبهرو شدن قصههای مربوط به گنجینه کلماکره به کمک ما بیاید. من از سالها پیش یک پرونده خوب در رابطه با آثار کلماکره که در اروپا و آمریکا پراکنده است، گردآوری کردم.
این باستانشناس با اشاره به کتاب «هنر باستانی کوهسارها، هنر مادها» عنوان کرد: چندی پیش هوشنگ یکی از فرزندان بنیامین محبوبیان که عتیقهفروش به نامی در شهر لندن است کتابچهای به نام «هنر باستانی کوهسارها، هنر مادها» منتشر کرد که در آن برخی آثار شبیه به آثار کلماکره را معرفی کرد و با سرهم کردن قصهای مدعی شد که پدر من با اجازه دولت وقت و زمانی که حفاریهای تجاری میتوانست انجام شود همزمان با ایوب ربالنوع در زیویه، در سال 1920 در یک حفاری حوالی لرستان اشیایی را پیدا کرد. بسیاری از این اشیاء تقلبی و برخی شبیه آثار کلماکره است. پرسش اینجاست که اگر این اشیاء در سال 1920 در یک حفاری کشف شده چرا هیچکس تا سال 2008 از آنها آگاه نشده است؟ حال شما کتابی منتشر کردی و چنین ادعایی میکنی!
ملکزاده بیان کرد: هرمان باوندی کتابی به نام «فرض و اسطوره در فیزیک نظری» دارد که فکر میکنم ما هم باید کتابی بنویسیم با عنوان «فرض و اسطوره در باستانشناسی امروز».
فرضیه پنهان کردن اموال شاه عیلام نو سندیت ندارد
بیرانوندی، مولف کتاب «کلماکره» در ادامه نشست گفت: سنگ بنای تاریخ لرستان، تاریخ سیاسی کاسیها و عیلام است که تا کنون پژوهش قوی در این رابطه انجام نشده و بسیاری از پرسشها از جمله اینکه عیلامیها چه کسانی بودند و از چه زمانی وارد سرزمین لرستان شدند کلماکره متعلق به چه دورهای از تاریخ عیلام یا کاسیهاست؟ بیپاسخ مانده است.
وی افزود: کلماکره اصطلاح محلی است و «کل» در گویش لری به معنای نرینه بز کوهی، «ما» مخفف مان به معنی جایگاه و کره نوعی درختچه شبیه انجیر که ثمره آن غیرقابل خوردن است.
این پژوهشگر ادامه داد: در پلدختر کوهی به نام «مَله» وجود دارد که بر شهر پلدختر سایه افکنده و در یکی از شیارهای این کوه غار کلماکره قرار دارد. در غرب این کوه رودخانه سیمره دیده میشود و در شرق آن رودخانهای به نام کشکان است. بر روی این دو رودخانه بزرگ دو پل بزرگ تعبیه شده که این پلها بیانگر اهمیت استراتژیک منطقه است.
بیرانوندی با اشاره به یکی از فرضیه خود اظهار کرد: آخرین پادشاه عیلام نو از ترس پادشاه آشور به غرب شهر شوش فرار میکند و کل اموال ارزشمند دربار را با خود میبرد و چون در حال تعقیب است به سمت کوههای شمال شوش پناه میبرد و اموال خود را داخل غار پنهان میکند و بعد به سوی شمال لرستان میرود که در میان راه کشته و اشیاء و نگهبانها به فراموشی سپرده میشود. باید بگویم این تنها یک فرضیه است و هیچ سند و شاهد مستقیمی در رابطه با آن وجود ندارد.
مشکل حفظ میراث فرهنگی در سالهای جنگ تحمیلی
غضنفری، مدیر سابق اداره میراث لرستان که یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود، گفت: زمانی که اخبار کشف گنجینه غار کلماکره به میان آمد، سالهای نخست پس از جنگ تحمیلی بود و سازمان میراث فرهنگی کشور شرایط خوبی نداشت و استان لرستان نیز در زمینه حفظ و نگهداری میراث فرهنگی با مشکل مواجه بود. پس از اینکه گزارشهای متعددی از پیدا شدن اشیاء باارزش در این غار به ما رسید از تهران درخواست کارشناس کردیم، زیرا استان در این زمینه کمبود کارشناس مردمشناس، باستانشناس و زمینشناس داشت و به نوعی تشکیلات میراث استان نوپا بود.
وی افزود: با شرایطی که اشاره شد تهیه گزارش تخصصی از غار برای ما مقدور نبود زیرا کارشناس باستانشناسی نداشتیم. در نتیجه نیاز به کمک جدی و فوری سازمان احساس میشد. از طرفی سازمان به دلیل مشکلاتی که با آن مواجه بود قادر به پاسخ فوری نبود.
ارتباط سرقت قطعه سنگی از تخت جمشید و گنجینه کلماکره
قراخانی، کارشناس میراث فرهنگی در ادامه گفت: در سال 68 که نام گنجینه کلماکره به میان آمد، کشور تازه از جنگ فارغ شده اما آثار جنگ این گواهی را میداد که تا سالها با آن دست به گریبان خواهیم بود. آشفتگی ناشی از جنگ باعث شده بود که در دو برنامه توسعه کشور نامی از میراث فرهنگی به میان نیاید.
وی افزود: سرقت قطعهای از سنگهای تختجمشید ماجراهایی به دنبال داشت که منجر به شناسایی برخی آثار غار کلماکره شد. ردیابی سارق قطعه سنگ تخت جمشید ماموران را به خانه یک قاچاقچی عتیقه رهنمون کرد و بعد از کشف اموال گرانبها و باستانی به عنوان کارشناس میراث فرهنگی برای تهیه گزارش کارشناسی و ارائه به دادگاه به دیدن اموال رفتم که در میان آثار کشف شده برخی وسایل غار کلماکره نیز مشاهده شد.
همچنین دکتر نظارتیزاده نیز در سخنانی به شرح آزمایشها و مطالعات ارکومتریک بر 20 قطعه از آثار غار کلماکره پرداخت و اذعان کرد که نتیجه این ازمایشها حاکی از این بوده که این آثار بررسی شده و منسوب به غار کلماکره تقلبی نیستند.
نظرات