با توجه به فروش بالا و توجه ویژه به کتاب جدید از مجموعه «هری پاتر» به نام «هری پاتر و فرزند نفرینشده» نویسنده این مجموعه، «جی. کی. رولینگ» برای اولین بار صحنه تئاتر را تجربه کرده است؛ اما آیا برای همه نویسندگان این گونه است؟
وقتی «ماری شلی» در سال 1823 از ایتالیا به لندن بازگشت پنج سال از انتشار کتاب «فرانکنشتاین» به صورت ناشناس گذشته بود و او احساس میکرد مقصد بعدیاش صحنه تئاتر و نمایشنامه است. این تصمیم وی مورد مخالفت «ویلیام گودوین»، پدر او قرار گرفت که معتقد بود عرصه تئاتر برای انسانهای تنبل است. هرچند نمایشنامههای وی هرگز به نمایش درنیامد. «شلی» نیز پس از آن دیگر گونههای ادبی را تجربه کرد.
وی حتی فرصت به نمایشنامه درآوردن «فرانکنشتاین» را نیز از دست داد زیرا پیش از این تصمیم، افراد زیادی از کتاب وی اقتباس کرده بودند و چند نمایش از «فرانکنشتاین» به روی صحنه «لندن» رفته بود. هیچ کدام از این نویسندگان نیز اجازه رسمی از صاحب اثر نداشتند. البته توجه زیاد دیگران به داستان «شلی» برای او پیامدهای مثبتی داشت. «ماری شلی»، بیوه «پرسی شلی» و مادر مجرد یک پسر ناگهان خود را معروف دید.
«چارلز دیکنز» یک دهه پس از نگارش آثار خود با تئاترهای متفاوت آثار خود روبهرو شد. او نیز با نمایشنامههای زیاد افرادی برخورد کرد که تلاش میکردند از محبوبیت وی سوءاستفاده کنند و از این طریق درآمد کسب کنند. چاپ اپیزودی آثار وی نیز به این روند متقلبین کمک کرد زیرا آنها را قادر میساخت تئاترهای سریالی تولید کنند. بنابراین داستان وی پس از انتشار در روزنامهها اولین بار به صورت سریالی به روی صحنه رفت و سپس به صورت کتاب در دسترس عموم قرار گرفت. «دیکنز» حتی به این موضوع با تغییر پایان داستان «نیوکلاس نیکلبی» واکنش نشان داد اما فایدهای نداشت.
نیم قرن بعد «آرتور کانون دویلز»، خالق شخصیت معروف «شرلوک هلمز» نیز مانند «دیکنز» از تئاتر منزجر شد. او نیز که پس از تماشای یکی از آثارش در صحنه تئاتر با تشویق شدید حاضرین روبهرو شده بود تصمیم به تبدیل آثارش به نمایشنامه داشت اما بنابر گفته «جورج برنارد شاو» هیچ استعدادی در این کار نداشت. سپس از این کار منصرف شد و بعدها حتی با اکراه زیاد تبدیل آثار خود به فیلم سینمایی را پذیرفت و گفت دلش نمیخواهد «پوآرو» را در یک صحنه و بدون توصیفات بسیار در پایان داستان خود از بین ببرد و ترجیح میدهد این کار را با کلمات انجام دهد.
«برام استوکر»، نویسنده کتاب «دارکولا» نیز مانند «دیکنز» و «دویل» درگیر دنیای تئاتر شد. در آغاز قرار بود «هنری آیروینگ» نقش «دراکولا» را در اقتباس تئاتری از این اثر در سال 1897به نمایش بگذارد اما در لحظات آخر از این کار منصرف شد و این نمایشنامه یک اجرا در تئاتر «لیسوم» و بازی مدیر تجاری «آیروینگ» به روی صحنه رفت.
«دراکولا» از آن زمان تبدیل به منبع درآمدی برای افراد مختلف در تئاتر شد. بیوه «برام استوکر» تلاش کرد حق کپی این اثر را در اقتباسهای مختلف دریافت کند و سرانجام موفق شد چنین کاری را انجام دهد و در نهایت خود وی اجازه ساخت نسخه «برادوی» را صادر کرد که منبع ساخت فیلم «دراکولا» در سال 1931 شد.
در دهههای بعد «آگاتا کریستی» که خالق شخصیت معروف «خانم مارپل» است نیز توسط اقتباسهای مختلف از آثار خود به شهرت رسید. خود وی نیز پس از رسیدن به شهرت از این اقتباسها استقبال کرد و گاهی خود وی فیلمنامه این آثار سینمایی را به نگارش درآورد. قبل از «جی. کی. رولینگ»، «آگاتا کریستی» تنها نویسندهای است که از ساخت فیلمهای سینمایی و نمایشنامههای خود در تئاتر بهره مالی برده است.
نظر شما