فیروز آرش، استاد دانشگاه تفرش در یادداشتی با اشاره به تاثیر فرهنگها در «پیگیری پیوسته آموزش» توصیههایی برای تقویت پایههای فرهنگنویسی ارائه کرد.
افرادی که با شیوه بهرهگیری از فرهنگنامهها آشنا باشند فرا میگیرند که آموختن را بیرون از کلاس درس و محیط کار پیوسته پیگیری کنند؛ البته مراجعه به فرهنگها موردی صورت میگیرد و بهعبارت دیگر مطالعه آن مانند مطالعه کتاب نیست.
فرهنگنامههایی مانند «فرهنگ فیزیک» دکتر لطیف کاشیگر، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دکتر عبدالحسن بصیره، رئیس پیشین دانشکده علوم دانشگاه کردستان یا فرهنگ مرحوم پروفسور محمود حسابی، پایهگذار فیزیک دانشگاهی در ایران در ردیف فرهنگهای تخصصی تعریف میشوند.
مقوله «پیگیری پیوسته آموزش» یا آموزش شیوه فکر کردن به دانشجو از کارکردهای اساسی دانشگاه و از موضوعات بسیار مهم در آموزش دانشگاهی است. هدف اصلی در «پیگیری پیوسته آموزش» تاکید بر فراگیری شیوه اندیشیدن و پرسیدن است. علاوه بر این «پیگیری پیوسته آموزش» باید بعد از دانشآموختگی نیز مانند یک عادت ادامه پیدا کند.
منظور از آموزش پیوسته، تاکید بر محدود نبودن آموزش به کلاس درس است چراکه آموزش فرآیندی دائم در زندگی است؛ بنابراین رویکرد، فرهنگها نقش مهمی دارند؛ چراکه در فرهنگها مفاهیمی وجود دارد که بهطور معمول و در طول زندگی با آنها مواجه نمیشویم. در تعریف دقیقتر بعد از اندیشه کردن برای درک عمیقتر میتوانیم به انواع فرهنگها مراجعه کنیم.
یکی از آسیبهای آموزش ناصحیح، برابر دانستن فرهنگها و واژهنامههاست بهعبارت دیگر فرهنگهای تخصصی، راهنما و منبعی برای یافتههای گستردهتر هستند. باید یادآور شوم که «فرهنگ فیزیک» دکتر لطیف کاشیگر که به تازگی از سوی انتشارات «فرهنگ معاصر» به چاپ رسیده دارای این ویژگی است. بنابراین فرهنگ تخصصی دروازهای رو به دنیایی گستردهتر است.
درباره شناسایی راهکارهای تقویت پایههای فرهنگنویسی در ایران باید توجه داشته باشیم که نباید به این مقوله بهصورت مکانیکی نگاه کرد. متاسفانه در کشور ما به بسیاری از موضوعات نگاه مکانیکی وجود دارد. نهتنها برای فرهنگها بلکه برای تولید هر کتابی باید نیازمند وجود داشته باشد. نویسنده یکباره برای تولید یک اثر تصمیم نمیگیرد.
اگر در زمینهای کتاب در دسترس نیست باید ابتدا بپرسیم که چرا با فقر کتاب در یک یا چند موضوع مواجه هستیم؟ پاسخهای متفاوتی وجود دارد؛ ابتدا ممکن است موضوع مطرح شده در ذهن نویسنده در جامعه مطرح نباشد؛ علاوه براین شاید موضوع از گیرایی یا جذابیت لازم برخوردار نیست یا از همه مهمتر رقابتی وجود ندارد.
برای تقویت تولید و نشر حوزه نوپای فرهنگهای تخصصی، نیازی به تلاش ویژهای نیست بلکه اگر نیاز در جامعه وجود داشته باشد بهطور طبیعی شاهد تقویت این حوزه خواهیم بود. انتشار چندین فرهنگ در کشور نشانه مثبتی مبنیبر شکلگیری رقابت در تولید انواع فرهنگها است.
نسخه مشخصی برای تقویت پایههای فرهنگنویسی قابل ارائه نیست البته چندان هم مایل به مطرح کردن آن نیستم. درباره این موضوع ابتدا باید به این پرسشها پاسخ دهیم که اگر نیاز آن وجود ندارد چرا باید به فرهنگنویسی اقدام کنیم؟ اگر نیاز آن وجود دارد بهجای یک فرهنگ باید سه فرهنگ نوشته شود و تاکید میکنم که انتشار چند فرهنگ نشان از نیاز جامعه و اهمیت آن است.
نظر شما