سه‌شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۱
خوانش پاسخ‌های متفاوت فلاسفه به پرسش‌های فلسفی در «معرفت‌شناسی»/ آغاز تفکر انتقادی در یک کتاب

انتشارات ققنوس، اثر جدیدی با عنوان «معرفت‌شناسی» نوشته رابرت ام. مارتین با ترجمه نسترن ظهیری را راهی بازار کتاب‌های فلسفی کرده است. این کتاب با ارائه پرسش‌های فلسفی آغازی بر تفکر انتقادی است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- کتاب «معرفت‌شناسی» اثر «رابرت ام. مارتین» به مباحث اساسی‌ پرداخته که فلاسفه در زمینه معرفت‌شناسی آنها را به بحث و فحص گذاشته‌اند. یکی از ویژگی‌های فلسفه شک کردن به همه چیز در همان ابتدای امر است. همین امر باعث تمایز فلسفه از دیگر حوزه‌ها می‌شود که با واقعیت‌ها و روش‌های ابتدایی که همه بر سر آن توافق کرده‌اند شروع می‌شوند و انتظار می‌رود همه بدون هیچ پرسشی آن اصول را بپذیرند.

نویسنده به خوانندگان توصیه می‌کند، این کتاب را به قصد فراگیری مبانی اولیه پذیرفته شده در سطح جهان مطالعه نکنند زیرا چنین چیزی در فلسفه وجود ندارد. در عوض در این کتاب مجموعه‌ پرسش‌هایی است که فلاسفه پاسخ‌های متفاوتی به آن داده‌اند. این کتاب چیزی در اختیار خواننده قرار می‌دهد که در مقدمه بسیاری از رشته‌های دیگر به چشم خواننده نمی‌خورد.

نویسنده کتاب را در 9 بخش تالیف کرده است. در بخش اول و دوم به تعریف «دانش» و بررسی موضوعی با عنوان «قدرت باور و دلیل» پرداخته و در ادامه نیز بررسی موضوع «توجیه و مسائل گیته» و «درون‌گرایی، برون‌گرایی و توجیه» را در دستور کار خود قرار داده است. خوانندگان در بخش‌های پنجم و ششم از این کتاب به مطالعه «شالوده‌باوری و انسجام‌گرایی» و «دانش ماتقدم، تحلیلی بودن و ضرورت» می‌پردازند و در ادامه نیز «دانش مبتنی بر تجربه حسی» و «شک‌گرایی» را در بخش‌های هفتم و هشتم از نظر می‌گذرانند و بخش پایانی را با موضوع «رویکردهای جدید به معرفت‌شناسی» می‌خوانند.
 
در بخشی از کتاب چنین می‌خوانیم:‌ «خردگرایی مکتبی است که بر مبنای آن دانش واقعی یا دست‌کم بخش‌های مهمی از آنها تقدم به شمار می‌آید. افلاطون از نمونه‌های ناب خردگرایی است. او استدلال کرده است که‌ به دلیل بسیاری از آنچه ما حس می‌کنیم‌ـ روزمرگی‌هایی که احاطه‌مان کرده‌اندـ موضوعات نامناسبی برای دانش‌اند. او اذعان کرده است که این موضوعات هرروزه قابل تغییرند (پنیر لوری که امروز سفید درخشان گوشه‌ای از یخچال جا خوش کرده است، چند روز دیگر سبز و کپکی می‌شود) بنابراین هر باوری که بر اساس چنین حواسی پایه‌گذاری شده باشد مدتی درست و زمانی نادرست است. دانش اصیل باید تغییرناپذیر باشد،‌ پس هرچه به آن مربوط می‌شود نیز باید غایی و تغییرناپذیر باشد. به‌علاوه: هرآنچه در دنیای هر روزه‌مان تجربه می‌کنیم بسته به بافتار موجود و بنا بر شرایط و دیگر ویژگی‌های شخص ادراک‌کننده متفاوت است.»
 
به باور نویسنده، افلاطون بر این عقیده بود که دانش ما تقدم ذاتی، یعنی فطری است. البته نه بدان معنا که در بدو تولد شروع به باور کردن چیزهایی می‌کنیم که باور کرده‌ایم. (البته به برخی افراد هرگز به حقایق هندسه فکر نمی‌کنند که در نظر افلاطون حقیقتی ذاتی است) منظور افلاطون این بوده است که این نوع دانش در درون ما در حالت کمون خفته است، و فقط نیازمند انگیزه‌ای مناسب است تا آن را فعال کند. به محض این‌که به طریقی شروع به تفکر درمورد آن می‌کنیم، پاسخ‌های درست به ذهنمان خطور می‌کند، بدون آن‌که این موضوعات را قبلاً آموخته، یا از طریق حواسمان شواهد آنها را تجربه کرده باشیم.

علاقه‌مندان در ادامه کتاب چنین می‌خوانند: «برخی فلاسفه این باورها را خود ـ آشکار می‌نامند. این بدان معنا نیست که این باورها گواهی بر خود هستند ـ در این صورت تسلسلی باطل شکل می‌گیرد ـ یا به‌وضوح آشکارند. بلکه بدان معناست‌ که این باورها (تا حدودی) به همراه توجیه خود به ذهن خطور می‌کنندـ برای توجیه آنها به چیز دیگری نیاز نیست. اما انگار هنوز هم رمز و رازی در پس این پرده نهفته است.
 
«معرفت‌شناسی» در 232 صفحه، شمارگان هزار و 500 نسخه، به بهای 15 هزار تومان از سوی نشر ققنوس راهی بازار کتاب‌های فلسفی شده است.

برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به نشانی زیر مراجعه کنید:


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها