چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
دقیقی: مونرو فراز و فرود داستان‌هایش را در ذهن مخاطب می‌سازد

مژده دقیقی در بیست و سومین برنامه «سه‌شنبه‌های هنوز» داستان‌های آلیس مونرو را از داستان‌های ماندگار ادبیات داستانی عنوان کرد و گفت: داستان‌های مونرو از نظر قدرت ادبی به رمان پهلو می‌زند و در بستری آرام از زندگی اتفاق می‌افتند و فراز و فرود داستان‌هایش را در ذهن مخاطب می‌سازد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بیست و سومین برنامه «سه‌شنبه‌های هنوز» سه‌شنبه 22 دی ماه با حضور مژده دقیقی، اسدالله امرایی و جمعی از علاقه‌مندان حوزه ادبیات با موضوع «آلیس مونرو و داستان هایش» در کتابفروشی نشر «هنوز» برگزار شد.

مژده دقیقی در ابتدای این نشست با بیان اینکه رگه‌هایی از زندگی واقعی مونرو را می‌توان در داستان‌هایش جست‌وجو کرد، بخش‌هایی از داستان «زندگی عزیز» را برای حاضران خواند و گفت: آلیس مونرو در حرفه نوشتن نسبتا دیر به موفقیت رسید. نخستین مجموعه داستانش، رقص سایه‌های شاد را در سال ۱۹۶۸ در ۳۷ سالگی منتشر کرد. اگر چه همین مجموعه نخستین جایزه فرماندار کل کانادا را نصیبش کرد ولی در دهه ۱۹۷۰ به تدریج آوازه‌اش به بیرون از کانادا رسید.

این مترجم ادامه داد: آلیس مونرو  در سال ۱۹۳۱ در شهر کوچک وینگهم کانادا به دنیا آمد. پدرش کشاورز و مادرش معلم مدرسه بود. او در برخی از داستان‌هایش، به ویژه در مجموعه «چشم‌انداز کسل راک» و چند داستان از مجموعه آخرش «زندگی عزیز» به گوشه‌ای از زندگی خود و خانواده و اجداد اسکاتلندی ایرلندی‌اش اشاره می‌کند.

دقیقی با اشاره به اینکه مونرو تا پیش از انتخاب نویسندگی به عنوان یک حرفه، مشاغلی چون پیشخدمتی و تصدی کتابخانه را تجربه کرده بود و حتی مدتی نیز در مزارع تنباکو مشغول به کار بود، افزود: او در سال ۱۹۴۹ با بورس تحصیلی به دانشگاه وسترن انتاریو راه پیدا کرد و در رشته ادبیات انگلیسی مشغول به تحصیل شد. با این حال او سال ۱۹۵۱ دانشگاه را ترک کرد تا ازدواج کند. مونرو سال ۱۹۶۳ به ویکتوریا نقل مکان کرد و کتابفروشی «کتاب مونرو» را با همسرش افتتاح کرد که هنوز همسر سابقش در این کتابفروشی مشغول به کار است.

دقیقی ادامه داد: مونرو ۲۱ سال پس از ازدواج در حالی که سه دختر داشت از همسرش جدا شد و نویسنده مقیم در دانشگاه  وسترن انتاریو شد. او در سال ۱۹۷۶ با جرالد فرملین که شاعر، فیلسوف و جغرافیدان بود، ازدواج کرد. مونرو عشق بزرگ زندگی آلیس بود که در بهار سال ۲۰۱۳ درگذشت.

وی داستان‌های مونرو را از داستان‌های ماندگار ادبیات داستانی عنوان کرد و گفت: داستان‌های مونرو از نظر قدرت ادبی به رمان پهلو می‌زند و در بستری آرام  از زندگی اتفاق می‌افتند. ولی در زیر جریان آرام داستان‌های او اغلب رازی، رویدادی تلخ یا شیرین رفته رفته آشکار می‌شود. او راوی شکیبایی لحظه‌های روشنگر است با شناختی عمیق از ذهن و روان انسان‌ها و طنزی عمیق و زیر پوستی. او فراز و فرود داستان‌هایش را در ذهن مخاطب می‌سازد.

دقیقی ادامه داد: مونرو به ویژه در داستان‌های اولیه‌اش به مضامینی چون بلوغ و کنار آمدن با خانواده پرداخته است اما با گذر سن، توجه او به میانسالی و تنهایی بیشتر شده است. زادگاه مونرو شهر کوچک وینگهم در ایالت انتاریوی کاناداست و فضای داستان‌هایش هم غالباً شهرهای کوچک این ایالت است. داستان‌هایش معمولاً روندی آرام دارند، ولی حادثه‌ای در زیر این سطح آرام جریان دارد که مونرو در طول داستان با ظرافت از آن رازگشایی می‌کند و در پایان خواننده را شگفت‌زده برجا می‌گذارد.

به گفته دقیقی، مونرو مضامین داستان‌های خود را از زندگی روزمره مردم انتخاب می‌کند و نگاه ویژه‌ای به مسائل و جزییات زندگی زنان دارد. اگرچه به مشکلات و دغدغه‌های دختران جوان علاقه دارد، در کتاب‌های اخیرش به مسائل زنان میانسال و سالمند توجه بیشتری نشان داده است. همچنین خاطره در داستان‌هایش نقش مهمی دارد. شخصیت‌هایش را عمیقاً می‌شناسد و درباره زندگی آنها تامل می‌کند و دیالوگ‌ها را با مهارت به کار می‌گیرد. صداقت در بیان، زبان شفاف و روان و دقت در جزییات از ویژگی‌های داستان‌های مونرو است.

مترجم مجموعه داستان «فرار» با بیان اینکه در داستان‌های مونرو مسائلی مطرح می‌شود که زنان کم و بیش در جوامع با آن روبه‌رو هستند، گفت: اما در داستان‌های او از شعارهای برابری خواهانه خبری نیست. زنان داستان‌هایش مانند نویسنده با زندگی خود در جست‌وجوی برابری هستند و اغلب در عمل به استقلالی زنانه دست می‌یابند.

دقیقی با اشاره به روند تکامل داستان‌های این نویسنده گفت: مونرو با هر کتابی که نوشته گام در مسیر کمال داستان‌نویسی برداشته است. وقتی داستان‌های او را مطالعه می‌کنید به مرور شاهد پیچیده و لایه‌لایه شدن داستان‌هایش می‌شویم. گویی شناختش از ذهن و روان انسان‌ها با گذشت زمان عمق بیشتری پیدا کرده است.

وی افزود: مونرو تاکنون جوایز ادبی معتبری را از آن خود کرده است و مهمترین جایزه او نوبل ادبیات است. اما به دلیل این که او فردی منزوی و خجالتی است، حتی حاضر نشد که برای دریافت جایزه‌اش در مراسم جایزه شرکت کند. او نخستین نویسنده‌ای است که داستان کوتاه می‌نویسد و موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شده است و دریافت جایزه ادبیات نوبل توسط او دوباره نگاه‌‌ها را معطوف به داستان کوتاه کرده است.

به گفته این مترجم، مونرو پس از دریافت جایزه ادبی تریلیوم برای مجموعه داستان «زندگی عزیز» عنوان کرد از دنیای نویسندگی خداحافظی می‌کند. او هر بار پس از انتشار مجموعه داستانش عنوان کرده که می‌خواهد از نویسندگی خداحافظی کند تا به سفر برود و از زندگی‌اش لذت ببرد اما پس از مدتی دوباره خبر انتشار کتاب جدیدش منتشر شده است. او پس از دریافت جایزه نوبل نیز عنوان کرد که از نویسندگی خداحافظی می‌کند اما پس از مدتی خبر انتشار مجموعه داستانش منتشر شد!

دقیقی در پایان صحبت‌هایش گفت: مونرو با داستان‌هایی که نوشته توانسته مخاطبان گسترده‌ای به دست بیاورد. هر کتاب او اتفاق مهمی در دنیای نشر انگلیسی زبان محسوب می‌شود. او حق بزرگی به گردن داستان کوتاه دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها