انتشارات «تیسا» به تازگی کتابی با عنوان «مسئله آلتوسر» را منتشر کرده است. آرش حیدری و هدایت نصیری کار تالیف و ترجمه این کتاب را بر عهده داشتهاند. این دو پژوهشگر میکوشند تا به فهم و واکاوی اندیشههای پساساختارگرایی آلتوسر بپردازند. به باور این دو نویسنده، آلتوسر جزو فیسلوفانی است که شناخت وی برای جامعه ایران ضروری است.
از منظر نویسندگان این اثر، اهمیت آلتوسر برای اندیشههای پسامدرن و حتی مدرن و اندیشههای انتقادی در معنای عام آنقدری هست که بشود گفت آلتوسر برای اندیشههای اجتماعی و انسانی چیزی شبیه امر واقع لکانی است که متفکران پساآلتوسری میباید برای تعیین مرزهای اندیشه خود تکلیف خود را با آلتوسر روشن کنند؛ بنابراین ترجیح دادیم با رجوع به اصلیترین آثار آلتوسر و تأثیرگذارترین مضامین او برای معرفی و شرح این مضامین بپردازیم.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «تفکر آلتوسر پس از جنگ جهانی دوم، نظر بسیاری از روشنفکران و متفکران فرانسه و انگلستان را به خود جلب کرد. انتشار کتابهایی برای «مارکس» و «لنین» فلسفه و خوانش سرمایه همگی به نوعی پاسخی هستند به حال و هوای آن روزگار متفکران فرانسه. این کتابها به سرعت در محافل روشنفکری فرانسه جای خود را باز کردند. شاید بتوان گفت این کتابها به نوعی هم نقدهای شدید آلتوسر بر «مارکسیسم اومانیستی» بودند و هم توأمان نوعی تأثیرپذیری آرای وی از ساختارگرایی بهشمار میآمدند. به عبارت دیگر، گویی آثار یاد شده بهطور همزمان نقطه تقارن «نقد» مارکسیسم اومانیستی و «خوانش ساختاری» آثار مارکس هستند.
کتاب حاضر، در پنج فصل و یک پیوست به چاپ رسیده است. «زمینههای اندیشه آلتوسر (1990-1918)» عنوان فصل یکم از این کتاب است. در این فصل زندگی و اندیشه این متفکر بررسی شده است. «پروبلماتیک در اندیشه آلتوسر» عنوانی است که نویسندگان برای فصل دوم کتاب انتخاب کردهاند. خوانندگان در ادامه مطالعه این کتاب میتوانند «مواجهه با اومانیسم» را در فصل سوم بخوانند. «علیت و تعین چندبعدی» که در آن علیت ساختاری و تعین افتراقی در کنار گسست معرفتشناختی مورد بررسی قرار گرفته ، عنوان فصل چهارم است. «ایدئولوژی» عنوان فصل پایانی از این کتاب است که در آن جایگاه ایدئولوژی در آثار آلتوسر بررسی و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
نویسندگان این کتاب درباره آلتوسر اینگونه نوشتهاند: «آلتوسر بیستمین کنگره حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی را انگیزه خودش برای نوشتن و بازیابی مارکسیسم میداند؛ چیزی که او را وادار کرد خودش را وارد نبردی با استالینیسم و تلقیات ایدئولوژیک از مارکسیسم کند. آلتوسر هدف نوشتههای خود را چنین توضیح میدهد: «این متون مداخلاتی مشخص در موقعیتهایی معین هستند: مداخلات سیاسی در جهان کنونی فلسفه مارکسیستی؛ همچنین علیه جزماندیشی و نقدهای راستگرایانه نوشته شدهاند و معطوف به مداخلات فلسفی در سیاست، علیه اقتصادگرایی و زوائد اومانیستی آنند» (آلتوسر، 1978: 169 ـ 168). مداخلهای که آلتوسر از آن سخن میگوید مداخلهای است نظری و در عین حال سیاسی. اینکه چه چیز چنین مداخلاتی را ضروری میکرد مربوط به رویهای بود که اندیشه مارکسیستی در آن دههها در پیش گرفته و طیف گستردهای از اندیشمندان چپ را با خود همراه کرده بود.»
مولفان این کتاب اعتقاد دارند، باید عجالتا بپذیریم که معرفتشناسی فلسفی مدرن با رنه دکارت شروع میشود. همه ما با «کوگیتو»ی دکارتی آشناییم؛ سوژهای که «میاندیشد، پس هست»؛ کوگیتویی که سوژه یا همان فاعل شناسات؛ کوگیتویی که در همه چیز «شک» میکند تا به شناختی دست یابد که دیگر قابل شک نباشد. همین مسئله شناخت فلسفی به گونهای مفصلتر و دقیقتر در نظام مفاهیم انسانی ایمانوئل کانت پیگیری میشود. پرسش کانت در سنجش خرد ناب این است که «معرفت چگونه بر من امکانپذیر میشود؟» چنانچه میدانیم این پرسش کانت نیز مانند دکارت واجد فرض سوژه یا فاعل شناسات؛ سوژهای مستقل از «ابژه» شناختپذیر. کانت معتقد بود که «شناخت ناب» سوژه، محصول «مقولات دوازدهگانه» به همراه دو مقوله «پیشین» دیگر ـ یعنی زمان و مکان ـ است. سوژه یا فاعل شناسای کانت به واسطه این مقولات پیشین ابژه شناختپذیر خود را شناسایی میکند. این نگرش به سوژه قسمی از بنیادهای فلسفی «عصر روشنگری» است؛ عصری که شعار سوژه خودبنیاد آن «شجاع بودن در به کار بردن فهم خویش» است.
«مسئله آلتوسر» در 160 صفحه، شمارگان هزار و 200 نسخه به بهای 12 هزار تومان از سوی نشر تیسا به بازار نشر راه پیدا کرده است.
نظر شما