وی با اشاره به داستان این رمان گفت: این رمان روایتی از یک پسر 16 ساله از خانواده خود است؛ پسری که در مرز نوجوانی و جوانی، گرفتار بی هدفی شده و آینده روشنی برای خود و خانواده متصور نیست. آنها در انتظار دریافت یک وام هستند، وام 5 میلیونی که قرار است زندگیشان را زیرورو کند، آنها حاضرند دست بههرکاری بزنند تا قرعه این وام به نامشان بیفتد.
ناصر نصیر افزود: مهمترین چالش موجود در این رمان موضوع خواستگاری از دختر دمبخت این خانواده است. دو خواستگار که یکیشان در سیستم قرعهکشی صندوق وام دستی دارد و دیگری آدمی است معمولی و حالا آنها باید بین این دو خواستگار تصمیم بگیرند و یکیشان را انتخاب کنند. همراه شدن این روایت ملموس و رئالیستی، با زبانی طنزآمیز، رمانی جذاب را پیش روی خواننده قرار میدهد که هم برای خوانندگان حرفهای رمان و هم برای افرادی که برخورد عامتری با ادبیات دارند، قابل لمس و جذاب است.
رامین ناصر نصیر تا کنون آثاری چون مجموعه شعر مکزیکی «پرندهای نیست، درخت میخواند» و نمایشنامههای «آه پدر پدر بیچاره، مامان تو را در گنجه آویزان کرده و من خیلی دلم گرفته»، «پابرهنه در پارک»، «سمفونی درون بطری» و دو گزیده ضربالمثلهای خارجی با عناوین «با تو نان و پیاز» و «این تخم مرغ نمک میخواهد» را ترجمه و راهی بازار کتاب کرده است.
وی درباره دیگر آثار در دست انتشار خود گفت: ترجمه «خاطرات یک شاهدخت عرب از زنگبار» و ترجمه «مجموعه شعری از محمد الماغوط شاعر اهل کشور سوریه با عنوان «اشکهای آبی، اشکهای زرد» از سوی انتشارات مروارید موفق به دریافت مجوز نشر شدهاند و امیدوارم که این دو کتاب در سال جاری منتشر شوند. همچنین ترجمه نمایشنامه «معمار و امپراتور آشور» از دیوید آرابال توسط انتشارات ماهی نیز در مرحله اخذ مجوز است.
نظر شما