دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۶
پناهنده: کتاب آموزشی نمی‌تواند مترجم خوب تربیت کند/ سطح تعلّم در دانشگاه پایین است

هومن پناهنده در جلسه نقد و بررسی کتاب «آموزش ترجمه» که با حضور نویسنده در سرای اهل قلم برگزار شد گفت: علت این‌که رشته ترجمه بازده ندارد این است که کیفیت دانشگاه و تعلم و تعلیم پایین است. نه معلم خوب داریم و نه دانشجوی خوب. رشته ترجمه و کتاب‌های ترجمه نیز نمی‌توانند مترجم خوب تربیت کنند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست نقد و بررسی کتاب «آموزش ترجمه» نوشته حسن هاشمی میناباد، عصر دیروز، یکشنبه چهار مرداد با حضور هومن پناهنده، فرزانه فرحزاد و نویسنده کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد.

هومن پناهنده در این نشست گفت: من می‌خواهم فرض بگیرم که دانشگاه ما خوب است و معلم و متعلم خوبی هم داریم. اگر دانشگاهی خوب نباشد باید این پرسش را مطرح کرد که رشته ترجمه بازده مناسب خواهد داشت یا خیر؟
 
این مترجم و ویراستار توضیح داد: دانش ترجمه با کاربرد دانش تلازم دارد. یعنی ما بدون عمل نمی‌توانیم آن را به کار ببندیم. با دانش فن ترجمه نمی‌توان مترجم تربیت کرد، در واقع این دو یعنی فن ترجمه و ترجمه خوب باید با یکدیگر تلازم داشته باشند.
 
پناهنده اضافه کرد: این غلط است اگر بگوییم همه چیز از دانش با یک تسمه اوتوماتیک به عمل تبدیل می‌شود. در ضمن انواع موانع می‌تواند وجود داشته باشد که ما نتوانیم دانشمان را به کار ببندیم. ممکن است کسی در درس منطق بسیار آگاه باشد اما نتواند بحث منطقی کند. بسیار مهم است که تلازم بین دانش و امر به کارگیری دانش وجود داشته باشد.
 
این مؤلف ادامه داد:  دانش در کار ترجمه خیلی مؤثر است (که پیش‌فرض قابل بحثی است) اما پرسش این است که آیا با دانش ترجمه می‌توان مترجم خوب تربیت کرد یا خیر؟ سخنی از نیومارک که یکی از دانشمندان رشته ترجمه است، به این پیش‌فرض ما پاسخ می‌دهد. نیومارک در یکی از کتاب‌هایش می‌گوید: «می‌خواهم به شما بگویم که نظریه ترجمه چه کارهایی می‌تواند بکند و چه کارهایی نمی‌تواند بکند. نخست این‌که نمی‌تواند مترجم بد را به مترجم خوب تبدیل کند.» پس طبق این نظریه اگر دانشگاه خوبی هم داشته باشیم نمی‌توانیم طبق نظر ایشان با یک دانش ذینفع مترجم بد را به مترجم خوب تبدیل کرد.
 
وی گفت: نیومارک همچنین اشاره کرده است که «علم ترجمه نمی‌تواند دانشجو را به یک دانشجوی حساس یا باهوش تبدیل کند که دو ویژگی مترجم خوب است.» ویژگی مترجم خوب این است که به زبان حساس باشد و به دانش‌های بین رشته‌ای هم احاطه داشته باشد. وی ادامه می‌دهد: «اگر کسی به زبان و به زبان خودش به طور خاص حساس باشد و در جهان دنبال واقعیت‌ها بگردد، می‌تواند بدون آموزش ترجمه اموراتش را بگذراند. درست مانند این‌که یک بازیگر حساس می‌تواند بدون تربیت کار خودش را انجام دهد.»
 
پناهنده ادامه داد: نیومارک همچنین اعتقاد دارد که فن ترجمه یک علم و مهارت و دانش است و تئوری است ولی نمی‌تواند خوب نوشتن را آموزش دهد. حالا پرسش من این است که آیا اگر نویسنده‌ای نتواند زبان مادری‌اش را به خوبی بیاموزد می‌تواند ترجمه خوبی هم ارایه دهد؟ من امروز در کلاس‌هایم نمی‌توانم نگارش فارسی به دانشجویان یاد دهم. نیومارک می‌گوید: «البته می‌تواند بگوید که نوشتن بد چه‌گونه است. پس این کار را نمی‌تواند بکند. کاری که معلم می‌تواند انجام دهد این است که نشان دهد که آدم‌هایی که ترجمه می‌کنند چه کاری انجام می‌دهند و چه فرایندی را طی می‌کنند.» درست مانند همان کاری که آقای حسن هاشمی میناباد انجام داده‌اند.
 
وی یادآور شد: نیومارک همچنین درباره آموزش ترجمه توسط مدرسان دانشگاه‌ها گفته است که «استاد و معلم ترجمه می‌تواند اصولی را بگوید و راهنمایی‌هایی را بکند. وقتی شخصی این موارد را دانست می‌تواند تصمیم بگیرد.» اما تصمیم نهایی را باید کسی بگیرد که اسمش دریابندری، محمد قاضی یا صالح حسینی است. او می‌افزاید: «فن ترجمه یک کار مهم می‌کند، این‌که مترجم گاف ندهد و خطاهای فاحش انجام ندهد. شاید مترجم خیلی باهوش نباشد اما به او یاد می‌دهد که اشتباهات فاحش از او سر نزند.
 
پناهنده گفت: این حرف‌ها حرف‌هایی است که از دل کار برمی‌آید اما چون سطح دانشگاه‌های ما پایین است این بحث‌ها در آن گم شده. این موارد نشان می‌دهد که ظرفیت علم همین قدر است. امروزه در دانشگاه ما آدم‌هایی را که باهوش نیستند به ترجمه رو می‌آورد. حالا پرسش من این است که آیا آدمی که کتابخوان نیست می‌تواند ترجمه کند و مترجم و نویسنده خوبی باشد؟ کلاس‌های ترجمه سوء تفاهمی ایجاد می‌کند و آنها فکر می‌کنند که پس از گذشت مدتی مترجم می‌شوند. من خودم به عینه با این سوءتفاهم‌ها روبه‌رو هستم. زمانی که دانشجویی به کلاس می‌آید باید درک انگلیسی‌اش خوب و گنجینه واژگان فارسی‌اش زیاد باشد و بعد پا به کلاس ترجمه بگذارد. این پیش‌فرض غلطی است که کسی که حتی زبان مادری‌اش را درست نمی‌داند می‌تواند مترجم شود.
 
این پژوهشگر اضافه کرد: برخی دانشجویان رشته ترجمه ما امروز به فارسی نمی‌توانند یک برگه تقاضای مرخصی تحصیلی بنویسند و این چیزی است که کتاب آقای هاشمی میناباد مانند هر کتاب دیگری به این دانشجویان آموزش نمی‌دهد. ما یک چیزهایی یاد می‌گیریم ولی این آموزش‌ها آدم کم هوش را به باهوش تبدیل نمی‌کند. من در کلاس‌های ترجمه اولین چیزی که منتقل می‌کنم این است که دانشجویان باید کتاب فارسی زیاد بخوانند و حساس باشند. در غیر این صورت این کلاس‌ها به درد کسی نمی‌خورد. وقتی تمرین می‌دهم و کسی اشتباه می‌کند می‌گویم اشتباهات شما هزار دلار می‌ارزد چون اگر خطا نمی‌کردید ما نمی‌توانستیم چیزی یاد بدهیم. اگر آن خطا اتفاق نمی‌افتاد چیزی آموخته نمی‌شد.

وی افزود: به نظر من حتی نمی‌توان از نجف دریابندری به اندازه یک مترجم بد یاد گرفت. شما از ترجمه «بیلی‌ باتگیت» دکتروف به یمن وجود یک ترجمه بد می‌توانید بسیاری چیزها بیاموزید. اگر فقط ترجمه دریابندری از این رمان وجود داشت، نمی‌توانستیم از آن چیزی یاد بگیریم.

پناهنده همچنین گفت: کتاب هاشمی میناباد کتاب خوبی است و به او دست مریزاد می‌گویم. من بخش‌هایی از این کتاب را با اشتیاق خواندم.
 
حسن هاشمی میناباد، مؤلف کتاب «آموزش ترجمه» نیز در این نشست گفت: کتاب  15 درس دارد و هر درس شامل دو بخش است. بخش اول شرح و تحلیل متن با توضیحاتی از جنبه‌های مختلف درباره مسایل واژگانی، معنایی و نحوی و فرهنگی است؛ به عنوان مثال به تفاوت‌های فرهنگی اشاره می‌کند. من در این کتاب فقط به متن ادبی اکتفا نکرده و هر متنی اعم از علمی، پزشکی، فیزیکی، سینمایی و هر چه بتواند برای خواننده جذاب باشد آوردم تا خواننده بخواند و موضوع را به شکلی عمومی درک کند.  

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها