کتاب «کارآفرینی اجتماعی» بعضی بنیادهای تاریخی این پدیده جهانی را برمیشمارد و اشاراتی هم برای آینده ارائه میکند. کتاب پرسشی را پیش میکشد که بسیاری از «تحولسازان» امروز در حال تلاش برای پاسخ به آن هستند. چگونه مردم میتوانند به صورتی مداوم خود را با مشکلات متغیر و حاد در حال افزایش و غیر قابل پیشبینی وفق دهند؟
کتاب حاضر در سه فصل اصلی با عناوین تعریف کار آفرینی اجتماعی، چالشهای ایجاد تغییر و تجسم جامعهای نوین سامان یافته است.
در بخشی از مقدمه این کتاب میخوانیم: «در بیشتر دهه گذشته، شبح یازده سپتامبر مانند ابری تیره پرسه میزد، یادآوری سرد و خشنی مبنی بر اینکه به مرحلهای از تاریخ انسانی پا گذاشتهایم که در آن افراد میتوانند ملتها را بی ثبات کنند. بخش جهانی اطلاعات، تکنولوژی و توانایی سازماندهی، دولتها را وادار ساخت تا درباره اساس امنیت بشر بازاندیشی کنند. این اجبارها خیلیها را واداشت تا دوباره درباره راه برخورد با مشکلات جهانی فکر کنند. از آنجا که افراد و گروههای کوچک توانایی تخریبی بیشتری دارند بنابراین توانایی سازنده بیشتری نیز خواهند داشت.
این امر پیشبینی نشدهای است چراکه نیاز به تغییر، فوری است. اخیراً سازمان ملل گزارش داد که به خاطر مشکلات مالی، حدود یک میلیارد نفر با گرسنگی روبهرو هستند. میلیونها زن و دختر در جوانی به خاطر خشونت و عدم دسترسی به خدمات پزشکی میمیرند. بیماریهای کشنده با سرعت حیرتآوری در جهان پراکنده میشوند. سطوح مرجانی در حال نابودیاند و گونههایی منقرض میشوند، ذخایر آب سالم در حال تهکشیدن هستند و سطح گرمای کره زمین بالا میرود. در کشور خود ما تلاش میکنیم تا سیستم بیمه سلامت و سیستمهای مالی را بهبود ببخشیم، سیستمهایی که به طرز خطرناکی از کنترل خارج شدهاند.
بسیاری در مقابل حمله مشکلات، دنیا را به هم میریزند، گیج میشوند یا موضعی کلبیمسلک اختیار میکنند. بسیاری میخواهند کاری کنند اما احساس دستپاچگی میکنند و نمیدانند از کجا شروع کنند یا این احساس بهشان دست میدهد که مسائل بزرگتر از آنند که حل شوند. اما افراد زیادی هم وجود دارند که راههایی را برای واکنش خلاقانه، پرانرژی و حتی خوشبینی پیدا کردهاند که بهوسیله آن با این مشکلات و دیگر مسائل جهانی با ایدههایی قوی و ابزارهایی نو برخورد کنند. این افراد مشکلاتی را میبینند که از طرف نهادهای سنتی نادیده گرفته شده یا بهصورت بدی با آنها برخورد میشود. علاوه بر اعتراض کردن، در حال ساختن راهحلهای جدیدیاند.
داستان اینها همیشه کمتر از حقشان گزارش شده است. حتی امروز که اخبار و اطلاعات از سر و کول ما بالا میرود و تعداد کسانی که سازمانهای جدیدی برای حل مشکلات اجتماعی ایجاد میکنند زیاد شده است و سر به میلیونها نفر میزند، این امر از دید جهان اکثراً پنهان مانده است. ما درباره مشکلات جهان بسیار بیشتر میدانیم تا کسانی که حلال مشکلاتند. این کتاب توجه را به تلاشهای آنها جلب میکند.»
به گفته مولفان کتاب، ما به چشمانداز سازمانهایی که در بالا توصیف شد «بخش شهروند» میگوییم و معتقدیم که «کارآفرینی اجتماعی» پیشتاز آن است. این کتاب بعضی بنیادهای تاریخی این پدیده جهانی را برمیشمارد و اشاراتی هم برای آینده ارائه میکند. کتاب پرسشی را پیش میکشد که بسیاری از «تحولسازان» امروز در حال تلاش برای پاسخ به آن هستند: چگونه مردم میتوانند به صورتی مداوم خود را با مشکلات متغیر و حاد در حال افزایش و غیر قابل پیشبینی وفق دهند؟
مولفان تاکید میکنند که به دلیل اندازه جمعیت جهانی، آهنگ تغییر، گسترش تکنولوژی، فوریت بحرانهای مالی، سلامت و محیطی و وابستگیهای متقابل که مرزها را از بین برده است، زمان واکنش ما باید سریعتر شود. ما باید مشکلات را پیشبینی کرده و در نطفه آنها را خفه کنیم قبل از اینکه رشد کرده و تکثیر شوند. ما باید همانطور که شرایط تغییر میکند راهحلها را تغییر دهیم.
پیشرفتهای این چند دهه گذشته را در نظر بگیرید. سازمانهای مالی خرد، فرصتهای اقتصادی را برای صدها میلیون فقیر فراهم میکند، مدرسهها و کتابخانههای روستاییای که آموزش با کیفیت را به جاهایی فراتر از راههای آسفالته میبرند، نوآوریهای بخش سلامت که مردم را از بیماریها نجات داده و از مرگ و میر نوزادان با مراقبتهای پیش از تولد، واکسنها، مکملهای غذایی و دارو جلوگیری میکند، فعالان حقوق بشر که گرایشات تبعیضی بر اساس نژاد، جنسیت، دین، ترجیح جنسی و ناتوانی ذهنی و بدنی را از بین میبرند، تجارت اجتماعی بهطور فزایندهای به تولیداتی توجه میکند که نیازهای اساسی بشر را برطرف سازد و محیط زیست را آلوده نسازد. دستاندرکاران امر آموزش روشهایی را گسترش میدهند که همدردی و مهارتهای حل درگیریها را آموزش دهد و شبکههای بینالمللی بر موانع ملیگرایانه برای محافظت از حقوق بشر در سطح جهانی غلبه کردهاند.
با وجود اینکه مشکلات از جهات بسیاری مورد حمله قرار میگیرند اما تحولسازان امروز در یک خصوصیت مشترکند. آنها سکویی برای پرش استعدادهای انسان میسازند و تلاش میکنند تا تعداد بیشتری از مردم فرصت ارائه استعدادهایشان به جهان را داشته باشند. با این کار آنها به مردم بیشتری کمک میکنند تا زندگی شرافتمندانهای داشته باشند.
گونههای زیادی از فعالان لازم است تا تغییر به پیش برده شود: کسانی که ایدهها و نهادهای جدید پایهگذاری میکنند (یا قدیمیها را نو میکنند)، تعداد بیشتری که در ساخت مستقیم آن نهادها همکاری میکنند و تعداد حتی بیشتری که این تلاشها را از راههای گوناگون پشتیبانی میکنند. در ربع قرن گذشته، کارآفرینی اجتماعی، فهم بهتری از بازی بین نقشها پیدا کرده است.
در بخش دیگری از این کتاب درباره تعریف «کارآفرینی اجتماعی» آمده است: «کارآفرینی اجتماعی در مرحله اول شامل تلاشی هماهنگ در شناسایی نظاممند کسانی که ایدههای نوآورنه و مدلهای عملی برای دستیابی به حداکثر تأثیر اجتماعی، توصیف کاربردشان در جامعه و انداختن پرتویی بر کارشان و ایجاد و گسترش نظامهای پشتیبانی به هدف کمک به آنها در دستیابی به تأثیری مهم و معنادار کارآفرینی اجتماعی مرحله دوم بهصورت ناحیهای از برتری و کمال سازمانی است. کارآفرینی اجتماعی بسیار به بصیرتهایی از راهبرد تجارت، امور مالی و مدیریت میدان داد و قبل از هر چیز با کمک به کارآفرینان اجتماعی در ساخت سازمانها و مؤسسات مؤثر و مانا توجه کرد. بسیاری که در بخش تجاری تخصص داشتند به این زمینه در این مرحله علاقهمند شدند خصوصاً هنگامی که راههای جدیدی برای استفاده از استعدادشان پیدا کردند.
مطالعه کارآفرینی اجتماعی، پرتویی بر چگونگی رخداد تغییر و نوسازی جوامع توسط خودشان میاندازد، این امر میتواند توضیح دهد که چرا دولت و تلاشهای کمکرسان بینالمللی به موفقیت کمی دست یافتهاند و یا شکست خوردهاند. همچنین این مسأله را روشن میسازد که چه کاری لازم است بهصورت متفاوتی انجام شود تا نتایج بهتری حاصل آید. این مطالعه با گسترش نقش شهروند به فراتر از انتخاب نمایندگان دولت، بعدی را بر ابعاد مطالعه دموکراسی میافزاید. معتقدیم در سالهای پیش رو شهروندان بیشتری این امر را طبیعی میانگارند که در ساختن راه حل مسائل اجتماعی نقشی پیشرو داشته باشند. یک ربع قرن قبل برای کارآفرین اجتماعی شدن، اعتماد به نفس و بصیرت غیرمعمولی لازم بود. این نقش هنوز تعریف نشده بود و مثالها کم بودند. امروز این راه واضح و روشن میشود.»
به گفته مولفان این اثر، از هیچ راهی نمیتوان دانست که آیا نیروهای سازنده بر تخریبی غلبه میکنند یا نه. همانطور که بیل کلینتون گفته است: «ما در مسابقهای علیه اشارههای ضمنی مثبت و منفی همبستگی خود هستیم.» علیرغم مشکلات، وقتی که این تغییرات تاریخی را پیش چشم میآوریم روحیه ما بالا میرود، تغییراتی که میلیونها انسان را قادر به ساخت فعالیتی هماهنگ و منظم برای حل مشکلات کنند. امید ما این است که این کتاب جرقهای بر شور شما باشد، دایره ممکنات خود را وسیع کنید تا راهی به شما نشان دهد که به تحولسازی خودتان منتهی شود.
کتاب «کارآفرینی اجتماعی» نوشته دیویو بورن استین و سوزان دیویس و ترجمه مهرداد نوابخش، سروش فتحی و مهدی مختارپور با شمارگان هزار نسخه در 176 صفحه به بهای 12 هزار تومان از سوی انتشارات بهمن برنا منتشر شده است.
نظر شما