«کتابی که پیشاروی خواننده گرامی است، شاید شگفتیانگیزترین و هنگامهسازترین و چالشخیزترین کتابی باشد که من تاکنون نوشتهام. زمینه این کتاب جهانِ نهان است، یا به سخنی نغزتر: نهان جهان و آنچه بر آدمی میگذرد، در پیوند با این نهان و جهان.» این بخشی از پیشگفتار «دمی بیخویشتن، با خویشتن» متفاوتترین کتاب میر جلالالدین کزازی است.
این کتاب متفاوت از دکتر کزازی، نگاه اندیشهگون او با ترکیبی از جنبههای ادبی است. برای نمونه در بخش «فالزنی با دیوان حافظ» آمده است: آنچه دیوان حافظ را، چونان شاهکاری ادبی، آن مایه و توانِش و شایستگی بخشیده است که فالخواهان و رازجویان با آن فال بتوانند زد، همین ویژگیِ آبگونگی است، در غزلهای مواج شیراز که از شیران بیشه راز است. در بیتهای حافظ، پیام و معنا به پاس پیوندهایی نهان و نغز که واژگان را در آنها با یکدیگر همبسته و پیوسته میدارند، به آب میماند؛ آبی که رنگ و ریخت آوندی ذهنی را میستاند که در آن ریخته میآید. از این روی، هر خواننده یا شنونده میتواند بیت حافظ را، بر پایه توان و خواست خویش، به گونهای دیگر بگزارد و بازنماید و پیامی دیگرسان و نوآیین را از آن به در کشد. (صفحه 116-117)
«دمی بیخویشتن، با خویشتن» پس از سخنی با خواننده که شامل سه بخش «خرد وابسته»، «سه گذار بزرگ»، و «کمخوارگی و شکمبارگی» میشود، در سه فصل اصلی «گذارِ به خدایی» و «گذارِ در خدایی» و «گذارِ از خدایی» تنظیم شده است.
فصل «گذارِ به خدایی» که قسمت اصلی و عمده محتوای کتاب است، از بخشهای نمود و بود، سایه و فروغ، آستانههای پنجگانه، رنگ و بیرنگی، خواب و بیداری، زنده بیدار و خفته مرده، پرسمان شناخت، روانسجی، زروان، ناخودآگاهی و هنر، حال، کانونی شدن در خویشتن، در آشکارگی دوبارگی نیست، یادینههای سهگانه، زینهها و ردههای شناخت، رهرو ربوده، ربوده رهرو، شیفتگی، رهاننده بزرگ و بیمانند، جز من و من، بیگانگی با خویشتن، نوگرایی در هنر، رویا، گونههای ناخودآگاهی، فرجامینههای آغازینه، کهنترین در نوترین، هنرمند و درویش، چینیان و رومیان، رومیان و چینیان، بیداری در خواب، گونههای خواب، کالبد اخترین، مولانا و رشته سیمگون، زیستن در کالبد اخترین، پیکرینگی اندیشه، دیگر کارکردهای اندیشه کانونیشده، بومزیستی از گونه اندیشه، چیرگی بر خواب، برونفکنی در بیداری، رخداد، رخداد خردآشوب، گلگشت در جهان دیگر، گلگشت مینوی، گونههای زمان، فالزنی: رایزنی با ناخودآگاهی، فالزنی با دیوان حافظ، پیرو و پیر، ماهپیران، هورپیران، آیه و پایه، پایگانپایه، خواست، شیفتگی، شناخت، بینیازی، و یگانهگرایی، تشکیل شده است.
دکتر کزازی در «زنده بیدار و خفته مرده» مینویسد: از نگاهی فراخ و فراگیر، میتوانیم بر آن بود که گذارِ به خدایی گذاری است از خفتگی و مردگی به بیداری و زندگی. رهرو، اندک اندک و گام به گام، در این گذار که گذاری است بنیادین و شالوده ریزِ دو گذارِدیگر، از خفتگی و مردگی که همگان بدان دچار و گرفتارند و آن را زندگی و بیداری میانگارند و میخوانند، میگسلد تا در فرجامِ این گذار، به بیداری و زندگی راستین برسد. او، در این هنگام، زنده بیدار، است نه خفته مرده. خفتگی و مردگی در چنگ و چنبر تن و من ماندن است و بیداری و زندگی گراییدن و رسیدن به اوست. (صفحه 37)
فصل دوم با عنوان «گذارِ در خدایی» شامل دو بخش با نامهای «سرگشتگی» و «نابود» است.
در ابتدای فصل سوم «گذارِ از خدایی» آمده است: گذارِ از خدایی یا گذار از آفریدگار به آفرینده سومین و واپسین گذار از گذارهای بزرگ و بنیادین سهگانه، در نهانگرایی و درویشی است. این گذار، از سویی، با گذار نخستین در پیوند است و سنجیدنی و از دیگر سوی، گذاری است وارونه آن. پیوندِ این دو با یکدیگر باز میگردد به خود: در گذار نخستین: رهرو از خود میگسلد و جدایی میگیرد و دور میشود؛ در گذار سوم، دیگر بار به خود باز میآید. گذار دوم پل و پیوندگری است در میان این دو گذار: فرامد (نتیجه) و دستاوردِ گذار نخستین است و خاستگاه و زمینهسازِ گذار سوم. (صفحه 144)
کتاب «دمی بیخویشتن، با خویشتن» (گذر و نگری بر نهانگرایی و رازآشنایی) نوشته دکتر میرجلال الدین کزازی به قیمت هشت هزار تومان و با شمارگان 770 نسخه، از سوی انتشارات معین به چاپ رسیده است.
نظر شما