یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۹
قطار بی‌توقف کتاب / برزين ضرغامی از برگزاری هفته کتاب می‌گوید

برزين ضرغامی مدير کل ارشاد استان تهران، امسال مديريت اجرايی بيست و دومين دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی را برعهده گرفت. همه آنها که اخبار هفته کتاب را در اين سال‌ها پی‌گيری کرده‌اند اگر بخواهند از سر انصاف شهادت دهند، به متفاوت بودن اين هفته با ديگر هفته‌ها اشاره خواهند کرد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ضرغامي روحیه و خصلت متواضعی دارد. به دليل تواضع و فروتني ذاتي‌اش از همه آنچه در هفته کتاب امسال انجام داده سخن نمي‌گويد و اگر نبود اصرار ما بر اين مصاحبه حتي حاضر نبود به يک گفت‌و‌گوي ساده مطبوعاتي تن دهد. آنچه مي‌خوانيد ماحصل اصرار ماست و سخناني که او از سر اضطرار بر زبان آورده است. اميدواريم مقبول افتد.
 
 
پارسال آقاي انتظامي دست به حرکت بي‌سابقه‌اي زد و نمايشگاه مطبوعات را تعطيل کرد. بعد هم گفت من مي‌خواستم برگزار کنم اما فکر کردم امسال برگزار نشود بهتر از اين است که برگزار شود. ما معمولا در جشنواره‌ها و نمايشگاه‌ها اين کار را نمي‌کنيم. فکر مي‌کنيم چون روندي است که هر سال برگزار شده به هر قيمتي بايد برگزار شود. يعني به برگزار شدنش بيشتر از اينکه چگونه برگزار شود اهميت مي‌دهيم. در مورد هفته کتاب شما چطور فکر مي‌کنيد؟ امسال را مشخصا بگوييم. بايد حتما برگزار مي‌شد؟

من به تعطيلي هفته کتاب فکر نمي‌کردم. نه اينکه در واقع يک جايي آدم نيازمند تصميم‌گيري باشد و با ملاحظه تصميم نگيرد. نه، ولي فکر مي‌کنم کاري که ما امسال انجام داديم کار مثبتي بود. مثبت از اين نظر که آدم بعضي وقت‌ها سياست‌گذاري مي‌کند، هدف‌گذاري مي‌کند، و مي‌خواهد به آن هدف برسد، ولي در طول مسير از آن منحرف مي‌شود و خلاف آن هدف حرکت مي‌کند. خلاف آن سياست‌ها حرکت مي‌کند و قاعدتا به آن مسير يا هدفي که بايد برسد يا به آن افقي که ترسيم کرده نمي‌رسد. کسي که مسيري را تعريف کرده، خودش بايد هر از چند گاهي برگردد و آن مسير را رصد کند و از خودش بپرسد آيا من دارم در آن چارچوب از قبل تعيين‌شده حرکت مي‌کنم يا نه؟ مقصدي که انتخاب کرده‌ام، و طريقي که براي رسيدن به آن مقصد انتخاب کرده‌ام مرا به آن مي‌رساند يا نه؟

امسال اولين کاري که فکر مي‌کنم ما و دوستانمان، دوستاني که در هفته کتاب کمک کردند انجام داديم اين بود که اين پرسش را مطرح کرديم که اصلا هدف اصلي برپايي يا راه‌اندازي هفته کتاب چه بوده؟ اصلا چرا هفته کتاب راه افتاد؟

وقتي برگشتيم، اسناد و مدارک را نگاه کرديم ديديم مهم‌ترين اصل يا مهم‌ترين اولويت و مهم‌ترين سياست هفته کتاب ترويج کتاب و کتابخواني است. اين ترويج کتاب و کتابخواني اساس‌نامه‌اي داشته، سال 1372 که اساس‌نامه تنظيم شده، قاعدتا از تکنولوژي و فناوري‌هاي امروز در وضعيت فعلي نشر خبري نبوده، اين اساس‌نامه مطابق با حال و هواي حاکم بر دهه هفتاد تهيه شده. پس يکي از کارهايي که قاعدتا امسال بايد انجام مي‌شد. البته نه امسال، در سال‌هاي گذشته هم بايد انجام مي‌شد، اين بود که به اين نتيجه رسيديم که اساسنامه هفته کتاب بايد حتما بازنگري شود و مطابق با حال و هوا و شرايط امروز تغييراتي در آن ديده شود.

وقتي بحث ترويج کتاب در ميان است قاعدتا يک سري محمل‌ها و ابزارهايي وجود دارد که بايد از مجراي آنها بحث تبليغ و ترويج کتاب را انجام دهيم. ما گفتيم مهم‌ترين سياست هفته کتاب ترويج کتاب و کتابخواني است.

حالا ترويج کتاب و کتابخواني را چه کسي بايد انجام دهد؟ در همان اساس‌نامه هم ننوشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بايد انجام دهد. آنجا نقشي که براي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تعيين يا تعريف شده بيشتر هماهنگ‌کنندگي است. يعني وزارت ارشاد يک بار مي‌شود مجري، يک بار هماهنگ‌کننده. نقشي که آنجا ديده شده نقش هماهنگ‌کننده است. و قرار بر اين بوده که در هفته کتاب، قطار اين هفته که راه افتاده و به حرکت درآمده، هر سال در هر ايستگاهي يک عده مسافر جديد بگيرد و جمع تازه‌اي به آن اضافه ‌شوند.

متولي اصلي‌ اين حرکت که بوده؟

متولي اصلي هفته کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است و در وزارت ارشاد، معاونت فرهنگي اين وزارتخانه.

شما فرموديد در اساسنامه گفته شده وزارت فرهنگ صرفا هماهنگ‌کننده است، يعني قرار بوده مجموعه نهادهايي مثل صدا و سيما و... در اين موضوع سهيم و دخيل باشند.

بله، در اساسنامه بحث هماهنگ‌کنندگي وزارت خانه آمده...

يعني قرار است همه درگيرش شوند. درست است؟

قرار است درگير شوند.

اما در عالم واقع اين امر تا چه حد محقق شده؟

خب وزارت ارشاد بايد ديگران را درگير کار مي‌کرد.



در سال‌ها و ادوار گذشته اين کار را کرده؟

وزارت ارشاد بايد راه مي‌افتاد مي‌رفت مذاکره مي‌کرد. وزارت ارشاد بايد راه مي‌افتاد مي‌رفت آدم‌ها را توجيه مي‌کرد. وزارت ارشاد بايد قاعدتا چارچوبي را تهيه مي‌کرد. پروپوزالي را تهيه مي‌کرد. فرض بفرماييد مي‌رفت سراغ وزارت صنايع. وزارت نفت. سازمان محيط زيست. مي‌رفت سراغ وزارت‌خانه‌ها و مي‌گفت ما پيشنهادمان اين است، شما که داريد در حوزه‌هاي مختلف فعاليت مي‌کنيد به اين بخش در حوزه‌هاي فرهنگي بپردازيد. جالب است که شما وقتي با اين وزارت‌خانه‌ها و نهادها صحبت مي‌کنيد مي‌بينيد فضا خيلي باز است.

مثلا مي‌روم وزارت صنعت؛ وزارتي که فعاليتش غيرفرهنگي است. من مي‌گويم شما بيا در حوزه فرهنگ کار کن و مي‌بينم از اين پيشنهاد استقبال مي‌شود. البته توجه کنيم که خيلي فرق هست بين اينکه بگوييم بيا براي حوزه‌اي که من مي‌گويم کار کن، با اينکه بگوييم بيا در حوزه فرهنگي‌اي که براي خودت است کار کن. اينکه فرض بفرماييد وزارت‌خانه‌اي مي‌آيد مراسم کتاب سال برگزار مي‌کند، نهايتا خير و نفع‌اش به چه کسي مي‌رسد؟ به آن وزارت‌خانه مي‌رسد. چون آن وزارت‌خانه بهره‌بردار است. آن وزرات‌خانه است که بايد مباني نظري و تئوريکش را قوي کند. از همين طريق آن وزارت‌خانه مي‌تواند به اهداف صنعتي، فني و ديگر اولويت‌هايي که دارد برسد.

درک چنين امکاني به نظرتان تا چه حد وجود دارد؟

من مي‌گويم وجود دارد. چرا؟ وزرات ارشاد بايد راه مي‌افتاد اين کارها را انجام مي‌داد. ما تا وقتي که امکاني را بررسي نکرده باشيم نمي‌توانيم درباره وجود يا عدم آن اظهار نظر کنيم. امسال ما امتحان کرديم و ديديم بله، اين امکان وجود دارد. البته عملکرد وزارت ارشاد در گذشته، در بعضي دوره‌ها خوب بوده. هر سال هم جمع تازه‌اي براي همراهي با هفته کتاب و اهداف آن اضافه مي‌شدند.

امسال هم که سراغ نهادهاي مختلف رفتيم، بنا را بر همين گذاشتيم که بايد به جمع همراهان ما در ترويج کتاب و کتاب‌خواني اضافه شود. بنا را بر اين گذاشتيم که يک نقشه راه گسترده‌اي راه بيندازيم و با حوزه‌هاي فرهنگي وزارت‌خانه‌ها، سازمان‌ها و نهادهاي دولتي و غيردولتي وارد مذاکره شويم. قاعدتا در هر نهاد و سازماني، دفتري، اداره‌اي، نماينده‌اي هست که به امور فرهنگي مي‌پردازد و به آن رسيدگي مي‌کند. ما در واقع مذاکره با اين بخش‌ها و واحدها را آغاز کرديم.

فکر مي‌کنم نتيجه کار خيلي خوب و مطلوب بود. از اين نظر مي‌گويم خوب بود که خيلي‌ها استقبال کردند و خيلي‌ها خوشحال شدند از اينکه بيايند در حوزه کتاب کار کنند. البته منظورم کتاب به صورت عام، نيست. نهادها و وزارتخانه‌هاي يادشده از اين امر استقبال کردند که در حوزه کتاب‌هاي تخصصي مربوط به خودشان وارد عمل شوند. اين فعاليتي بود که ما امسال با تلاش و راي‌زني‌هاي بسيار، در فضاي دولتي ايجاد کرديم. فضاهاي ديگري را هم در بخش‌هاي غيردولتي ايجاد کرديم. چون نهادهايي که در بخش‌هاي غيردولتي به بحث کتاب و ترويج آن مي‌پردازند کم نيستند.

اين نهادها نهادهايي هستند که هم دغدغه دارند، هم خودجوشند، هم مستقل‌اند، هم به فراز و فرودهاي دولت ربطي ندارند و هم دلي کار مي‌کنند. و از آنجا که کارهايشان دلي است به دل مي‌نشيند، و با مخاطبان راحت‌تر ارتباط برقرار مي‌کند. اين دست نهادها هدف‌گذاري‌هاي مشخصي هم دارند. مثلا يکي مي‌گويد من مي‌خواهم بروم فلان نقطه محروم کشور کار کنم. چون هدف‌گذاري‌اش مشخص است. بعضا دايره فعاليتشان محدود است. مخاطبانشان هم کاملا فعاليت‌گذاري شده‌ است. گشودن باب همکاري با اين نهادها از اتفاقات خوب هفته کتاب امسال بود. اقدام ديگري هم انجام شد و آن توجه به نقش تهران و ارشاد اين شهر در برگزاري هفته کتاب بود. هر حرکت يا اقدامي که در تهران انجام مي‌شود بعد از مدتي تاثيرش را مي‌گذارد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ابزارهاي مختلفي دارد و اين ابزارها را در استان‌ها هم در اختيار دارد. استان‌هاي ما توانمندي‌ها و استعدادهاي بومي خود را دارند و اگر آنها با الگو گرفتن از آنچه در تهران مي‌گذرد، در کنار استفاده از ظرفيت‌هاي بومي خود وارد عمل شوند قطعا نتايج مطلوب فراواني به دست خواهد آمد.

اين بود که ما امسال ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان‌ها را هم فعال کرديم و ماموريت هماهنگ‌کنندگي در سطح استان را هم به آنها واگذار کرديم. همان رسالتي که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سطح کلان و ملي دارد، در سطح استان‌ها براي ادارات کل استان تعريف شد. اداره کل استان‌ها را مکلف کرديم که شما بايد ستاد استانتان را راه بيندازيد و بعد از آنکه ستاد استان را راه انداختيد همه نهادها و سازمان‌ها را؛ چه دولتي و چه غيردولتي، دعوت به کار کنيد. بعد از آنکه به ستاد هفته کتاب دعوتشان کرديد هر جا به بحث‌ و کمک کارشناسي نياز داشتند کمکشان کنيد. بعضي‌ها اعلام همراهي و همکاري مي‌کنند ولي بعضا چون متخصص اين حوزه نيستند، چه بسا ندانند چه فعاليتي را بايد طراحي کنند و ارائه دهند. اين هم فعاليتي بود که ما در سطح کلان براي استان‌ها تعريف کرديم. البته اقدام هم‌افزايي ديگري هم انجام شد؛ براي اينکه استان‌ها بتوانند بيشتر از پتانسيل‌هاي محلي استفاده کنند، وزير ارشاد مکاتبه‌اي با وزير کشور انجام داد. وزير کشور به استاندارها ابلاغيه يا بخشنامه‌اي صادر کرد که با ستاد هفته کتاب همکاري کنيد يا مثلا اين موضوع را در شوراي اداره استان مطرح کنيد. موضوع ديگري که انجام شد اين بود که از طريق شوراهاي فرهنگي عمومي استان سعي کرديم اين هماهنگي را در سطح کشور انجام دهيم؛ به اين معني که ساير نهادها و وزارت‌خانه‌هايي هم که در سطح کلان با ما همکاري داشتند، به نهادهاي و مجموعه‌هاي استاني‌شان بخشنامه و ابلاغيه‌اي با اين مضمون فرستادند که شما با اداره کل فرهنگ ارشاد اسلامي که متولي هماهنگ‌کنندگي هفته کتاب در سطح استان‌هاست، هم در ستاد اداري هفته کتاب شرکت کنيد و هم با برنامه‌هايشان همراهي و مشارکت کنيد. در نهايت اين هماهنگي‌ها فکر مي‌کنم نتايج خوبي داشت.

ساز و کاري هست که آدم بفهمد کارهاي بزرگي مثل آنچه امسال در هفته کتاب با اين تعدد و تنوع انجام شد، نتيجه‌اش چه بوده؟ يعني در طول سال متوجه شويم اين فعاليت‌ها نتيجه بلندمدت داشته‌اند يا نه؟ مثلا آمار کتابخواني را افزايش داده‌اند؟ تيراژ را بالا برده‌اند؟ ساز و کاري وجود دارد که بفهميم حاصل اين کارها چه بوده؟

اين نظرسنجي‌ها بايد در دوره‌هاي مشخصي انجام بشود تا شما بتوانيد تاثير اين فعاليت‌ها را بسنجيد. ما در بحث‌هاي نظرسنجي‌، مثلا سنجش ميزان مطالعات کتاب‌خواني‌مان، برنامه منظمي نداريم که مثلا شما بگوييد قبل از نمايشگاه کتاب، بعد از نمايشگاه کتاب. انجام چنين کاري نيازمند عزم ملي است.

ولي من مي‌خواهم از منظر ديگري به قضيه نگاه کنم. ما مي‌گوييم قاعدتا رويدادآفريني و اتفاق‌آفريني باعث جلب توجه مي‌شود. از طرف ديگر وقتي بحث تشويق در ميان است، ترغيب هم اتفاق مي‌افتد. اينکه کتاب در دسترس قرار بگيرد، موضوعش مطرح ‌شود، به چالش کشيده ‌شود، باعث جلب نظر مي‌شود.

شما در نظر بگيريد امسال در هفته کتاب وزارت آموزش پرورش پنجاه هزار نمايشگاه کتاب در پنجاه هزار مدرسه افتتاح مي‌کند و به همه اعلام مي‌کند دانش‌آموزان مي‌توانند با تخفيف کتاب بخرند. بعد هم اين کتاب‌ها از فيلتر داوري عبور مي‌کنند. خب چنين عملکردي قطعا تاثير مي‌گذارد.

يا وزارتي مثل وزارت جهاد کشاورزي را در نظر بگيريد که شايد در نگاه اول وظيفه‌اش تبليغ کتاب نباشد. حالا معاون آموزش و ترويجش چه کار مي‌کند؟ يک هيات داوري تشکيل مي‌دهد. فراخوان مي‌دهد و کتاب برگزيده‌ يا کتاب سال حوزه جهاد کشاورزي را برگزار مي‌کند. يا گروهي مثل کتابدارها را در نظر بگيريد و با کارمندان ديگر ادارات مقايسه‌شان کنيد.

من و شما وقتي صبح مي‌آييم به اداره معلوم نيست چند دقيقه پشت ميزمان بنشينيم و چه بسا وقتي هم مي‌نشينيم اتفاقي نيفتد و مراجعي نداشته باشيم. ولي شما وقتي به يک کتابخانه مراجعه مي‌کنيد حتما انتظار داريد کتابدار حضور داشته باشد، و به نياز و پرسش شما پاسخ بدهد. اگر اجر زحمت آن کتابدار در طول سال ديده شود، بر عملکرد او چه تاثيري خواهد داشت و اگر ديده نشود چه تاثيري؟ خب اينجاست که تجليل از کتابداران مبدل مي‌شود به يکي از برنامه‌هاي مهم و اساسي هفته کتاب. کتابداران بايد براي ادامه کار و ارائه خدمات در مناسب‌ترين شکل، انگيزه و آمادگي کافي داشته باشند. به نظرم نتيجه اين فرصت و رويدادآفريني جلب توجه و عطف توجه به کتاب است. اين عطف توجه در طول سال لازم است. نه اينکه منحصر به هفته کتاب باشد.

علاوه بر نکاتي که به آن اشاره کرديد، مهم‌ترين وجه مميزه هفته کتاب امسال در مقايسه با دوره‌هاي قبل چه بود؟

ما سعي کرديم نهادهاي جديدي را در حوزه دولت و کتاب اضافه کنيم، مثلا امسال جهاد کشاورزي براي اولين بار به ستاد هفته کتاب پيوست، يا دانشگاه آزاد براي اولين بار کتاب سال دانشجويي را برگزار کرد. تعداد شعبات دانشگاه آزاد کم نيست. در هر گوشه و کنار کشور هست.

امسال براي اولين بار دانشگاه آزاد به اين جمع پيوست. فکر کنيد با اين تعداد شعبه و اين همه دانشجو، وقتي دانشگاه آزاد به اين مجموعه بپيوندد چقدر مي‌تواند اتفاق ايجاد کند. يا وزارت ورزش و جوانان براي اولين بار به ارشاد پيوست و از جوانان کتاب‌نويس تقدير کرد. يا سازمان محيط زيست براي اولين بار اقدامي بي‌نظير انجام داد و جايزه کتاب سال محيط زيست را برگزار کرد.

نشست ناشران با مديران فرهنگي و شهردار محترم تهران هم فرصت خوبي بود که منجر شد به تشکيل کارگروهي که حتما تاثيراتش را خواهيم ديد. يا برنامه‌اي که روز پنجشنبه29 آبان برگزار شد که برنامه جديدي بود...

منظورتان حضور چهره‌هاي فرهنگي در کتابفروشي‌هاست؟

نه، حالا به آن موضوع هم مي‌رسم. منظورم تجليل از مروجين کتاب است. ما فکر نمي‌کرديم تا اين حد از اين برنامه استقبال شود. ستاد هفته کتاب فراخواني داد، بيش از 90 گروه مروج کتاب آمدند در فراخوان ثبت نام کردند. جالب است؛ يک نفر از زاهدان آمد، يکي از ايلام، از جنوب کرمان، يکي از اينها آقايي بود از خاش، اسم کتابخانه‌اش را گذاشته کتابخانه ميوه‌اي. مي‌گويد براي اينکه اينها خسته نشوند سعي کرده‌ام فضا را طوري بچينم که مراجعان در فضايي باغ‌مانند، حضور داشته باشند و... همين برنامه باعث شد به‌طور دقيق متوجه شويم که 90 نهاد غيردولتي در ترويج کتاب کار مي‌کنند و قاعدتا بايد از آنها حمايت شود. اينها ويژگي‌هاي خيلي خوب هفته کتاب بود.

امتياز ديگري که هفته کتاب امسال دارد، همين ابتکاري بود که آقاي مسجد جامعي به خرج داد، طرحي که ايشان داد، علي‌رغم اينکه در روزهاي آخر هفته کتاب بود، مورد استقبال قرار گرفت. اين طرح باعث شد هم تجديد ديداري بين نويسندگان و ناشران صورت بگيرد و هم چهره‌هاي فرهنگي، هنري با حضور در کتابفروشي‌ها به مخاطبان خود انگيزه همراهي بدهند و بسياري از جوانان کشور، به مرجعيت آنها به کتاب فروشي‌ها کشانده شوند.
 
منبع: ویژه‌نامه هفته کتاب/شماره 6/ شنبه اول آذر 1393

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها