چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۲
«رستم» شخصیتی نیست که در تاریخ زیسته باشد/ شباهت اسطوره‌ها در ملل مختلف به دلیل بن مایه‌های مشترک است‌

مریم دارا، نویسنده کتاب «رستم» با اشاره به متونی که پیش و پس از اسلام از رستم نام برده‌اند، گفت: دیدگاه‌های گوناگونی درباره اسطوره‌،حماسه یا تاریخی بودن شخصیت رستم آمده است. رستم شخصیتی باورمند و پهلوانی با ویژگی‌های انسانی است تا برای مردم باورپذیر، زمینی و غیر خدایی به نظر رسد و شخصیتی واقعی که در تاریخ زیسته باشد، نیست.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست معرفی کتاب «رستم» نوشته دکتر مریم دارا سه‌شنبه 20 آبان‌ماه در بنیاد فرهنگی جمشید جاماسیان برگزار شد. در این نشست ابتدا نخستین‌دخت فرهادی، مدیر بنیاد فرهنگی جمشید جاماسیان به معرفی مختصر شخصیت رستم پرداخت، سپس دارا سخنانش را این‌گونه آغاز کرد و گفت: بیشتر ایرانیان بر این گمان هستند که رستم را به خوبی می‌شناسند ولی آنچه از رستم می‌دانند شاید بخش کوچکی از شخصیت او باشد. 

وی ادامه داد: موضوع پایان‌نامه ارشد خود را این‌گونه انتخاب کردم تا رستم را با ایندره و بهرام قیاس کنم و پس از آن بر آن شدم تا برای نخستین‌بار رستمی را که بیشتر ایرانیان می‌شناسند به شکلی کامل‌تر معرفی کنم و این معرفی به گونه‌ای باشد که توجه پژوهشگران، دانشجویان، متخصصان و همچنین علاقه‌مندان عادی را جلب کند. 

چرا آرش در شاهنامه فردوسی نیست؟

وی همچنین از روند آماده‌سازی کتاب از سال 1386 تا چاپ آن در سال 1391 گفت و به معرفی بخش‌های مختلف کتاب پرداخت و افزود: در این کتاب تلاش کرده‌ام به برخی پرسش‌های معروف درباره رستم پاسخ دهم. از جمله این‌که چرا رستم شخصیتی دوگانه دارد و دارای صفات نیک و بد در کنار یکدیگر است؟ چرا گوش دشتبان را می‌برد؟ چرا فرزند خود را می‌کشد؟ چرا آرش در شاهنامه نیست؟ 

این پژوهشگر و نویسنده در بخش‌های بعدی سخنانش به معنی واژه رستم و ریشه‌شناسی نام او طبق نظرات گوناگون پرداخت و نسب‌های مختلفی را که در متون گوناگون برای رستم آورده شده ذکر کرد و گفت: همسر و فرزندان رستم نیز بر طبق روایات گوناگون در این کتاب معرفی شده‌اند. 

مقایسه داستان‌های رستم و روایت‌های گوناگون

وی همچنین داستان‌های رستم را بر اساس متن شاهنامه ذکر کرد و گفت: همه این داستان‌ها را با روایت‌های گوناگون مشابه در متون دیگر قیاس کرده‌ام تا تفاوت‌ها و شباهت‌های ذکر این داستان‌ها در منابع مختلف مشخص باشد. در همین بخش‌ها نیز بسیاری از پرسش‌ها قابل پاسخ‌گویی و ابهامات در اذهان ایرانیان قابل بر طرف شدن هستند؛ از جمله آن‌که سهراب چرا ظاهر و کشته می‌شود؟ هفتخوان یا هفتخان؟ چرا هفت؟ رخش و ببر بیان چه نقشی در داستان‌های رستم دارند؟ ببر بیان چیست؟ چرا رستم به دست شغاد کشته می‌شود؟ چرا رستم عمر طولانی دارد؟ 

دارا سپس بر اساس نوشته‌های کتاب، همه متونی را که پیش و پس از اسلام از رستم نام برده‌اند معرفی کرد و در ادامه با ارجاع به آنچه در کتاب آورده است نظرات گوناگون درباره اسطوره‌ای یا حماسی یا تاریخی بودن شخصیت رستم را ذکر کرد و گفت: رستم شخصیتی باورمند و پهلوانی با ویژگی‌های انسانی است تا برای مردم باورپذیر و زمینی و غیر خدایی به نظر رسد و شخصیتی که در تاریخ زیسته باشد، نیست. 

داستان‌های رستم در بسیاری از فرهنگ‌ها و ملل

این نویسنده در ادامه میان شخصیت‌های تاریخی، اسطوره‌ای و افسانه‌ای با رستم قیاس‌هایی آورد و گفت: این شباهت‌ها میان شخصیت و داستان‌های رستم در بسیاری از فرهنگ‌ها و ملل قابل مشاهده است و حتی خود رستم در میان ایرانیان دارای داستان‌ها و روایت‌هایی است که در هیچ متنی نیست و تنها در میان مردم شهره است. شباهت‌های میان رستم و دیگر شخصیت‌ها به دلیل بن‌مایه‌های مشترک مهم میان اقوام مختلف است و نه به دلیل تقلید اقوام از یکدیگر. 

نقاط مثبت و ارزشمند و کاستی‌هایی کتاب «رستم»

دارا همچنین به پاره‌ای نقاط مثبت کتاب از جمله موجز بودن، ارجاعات فراوان، کتابنامه مناسب و پاسخ به پرسش‌هایی درباره رستم در ذهن بیشتر ایرانیان اشاره کرد و افزود: تلاش کرده‌ام عوام را با نثری ساده و توضیحات کوتاه با رستم آشناتر سازم و همچنین نظر متخصصان را با قیاس هر مطلب درباره رستم با متون دیگر و شرح داستان‌های رستم در سایر منابع و قیاس‌هایی که با سایر شخصیت‌های اساطیری، تاریخی و حماسی کرده‌ام جلب کنم و آراء شاهنامه‌پژوهان و استادان پیشین را همراه با دیدگاه‌هایم بیاورم. 

وی به کاستی‌های کتاب نیز اشاره کرد و گفت: به دلیل حجم محدود قالب کتاب‌های «از ایران چه می‌دانم؟» مجبور بوده کمتر به ابیات به شکل مستقیم اشاره کنم و برخی مطالب را حذف کرده‌ام. کیفیت تصاویر نیز پایین است و متأسفانه به دلیل قالب کتاب‌های انتشارات دفتر پژوهش‌های فرهنگی از آوردن فرهنگ اعلام خودداری شده است که می‌توانست بسیار راهگشا باشد. 

در پایان نشست دکتر دارا به پرسش‌های حاضران پاسخ داد. 







نگاهی به کتاب «رستم» از مجموعه «از ایران چه می‌دانم؟»


ایرانیان همواره به داشتن فردوسی و شاهکاری همچون کتاب حماسی شاهنامه می‌نازند. رستم را نیز به عنوان مهم‌ترین پهلوان ایران‌زمین می‌ستایند اما این پرسش مطرح است که به راستی ایرانیان تا چه اندازه رستم را می‌شناسند؟ غیر از چند داستان مشهور همچون نبرد رستم با سهراب و اسفندیار و هفتخوان از رستم چه می‌دانند؟ و چرا رستم جهان پهلوانی که فردوسی به چنین جایگاه رفیعی رسانده که قرن‌ها در میان مردم و داستان‌هایشان باقی مانده تا کنون همچنان محبوب و مقبول همگان با هر مذهب یا تفکر است؟ 

اینها پرسش‌هایی هستند که مریم دارا، دکتری فرهنگ و زبان‌های باستانی و مدرس دانشگاه و مولف کتاب «رستم» بر آن بوده است تا با نشان دادن زوایای مختلف شخصیت رستم به جواب آنها برسد. 

این کتاب که از سوی دفتر پژوهش‌های فرهنگی در مجموعه «از ایران چه می‌دانم؟(107)» منتشر شده دارای 6 فصل، به همراه پیش‌سخن و سخن پایانی است. در فصل نخست با عنوان «رستم ایران زمین» به معرفی ویژگی‌های شخصیتی رستم، نام و نشان او، تبارنامه، تولد و کودکی رستم پرداخته شده است. فصل دوم «داستان رستم» است و در آن می‌توان نخستین نبرد رستم، هفتخوان، نبردهای هاماوران و هفت دلاور، داستان سهراب و سیاوش و کیخسرو و بیژن و اسفندیار، اکوان دیو، دوازده رخ،مرگ رستم و همسران و فرزندان او را مطالعه کرد که هر مورد با تمامی داستان‌های غیر شاهنامه و از منابع دیگر نیز مقایسه شده است. 

فصل سوم عنوان «مرکب، زین‌افزارها و ادوات رستم» را دارد و در آن به ویژگی‌های رخش، ببربیان، کلاه و درفش و مهره و سلاح‌های رستم در منابع مختلف پرداخته و نظرات گوناگون درباره هر یک آورده شده است. مولف در فصل چهارم با عنوان «رستم در متون کهن» بر آن بوده است که ردپای رستم را در تمامی متون مهم از پیش از اسلام تا پس از آن بررسی و مشخص کند که عبارتند از درخت آسوریک، یادگار زریران، بندهش، سکیسران، رتستخم اسپندیات، اوستا (که در آن ذکری از رستم نیست) 

همچنین تلاش شده است روایات رستم نزد ارمنیان، عرب‌ها و سغدیان ذکر و رستم در شاهنامه و متون دیگر ایرانی نیز معرفی شود. در فصل پنجم، «رستم در اسطوره و تاریخ» بررسی آراء گوناگون در این باره آورده شده است. فصل ششم عنوان «همانندان رستم» را دارد؛ در این فصل رستم با گرشاسب، سام، سهراب، اسفندیار، رستم فرخزاد، حضرت علی (ع)، هرکول، آشیل، کریشنه، بهیشمه، ایندره، ایزد بهرام، مردوک، ایلیای روسی، کی، لی‌چینگ و فنگ‌شین و عیارگونه بودن رستم مقایسه شده‌اند. نگارنده کتاب در نگارش این اثر از 119 منبع به فارسی و زبان‌های دیگر استفاده کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها