شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۵
دهقانی: قهرمان‌پروری و روایت حوادث تاریخی بزرگترین آفت علم تاریخ است/ کتابسازی و ثبت لحظات شیرین تاریخی

رضا دهقانی، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز درباره کتابسازی‌ حوزه تاریخ می‌گوید: نگارندگان کتاب‌های غیر مستند، تاریخ را در حیطه یک علم ضابطه‌مند نمی‌نگرند و تنها آن را مجموعه‌ای از حوادث و حضور قهرمانان می‌انگارند تا لحظاتی شیرین برای خوانندگان رقم بزند. این نگرش بزرگترین آفتی است که گریبان علم تاریخ را گرفته است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- دکتر رضا دهقانی، پژوهشگر تاریخ معاصر و عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز صاحب دو کتاب «تاریخ مردم ایران در دوره قاجار» و «ارامنه در جنگ جهانی اول» است. وی درباره کتابسازی حوزه تاریخ که «ایبنا» در حال پیگیری آن است، می‌گوید: اخیرا برخی کتابسازی‌ها با دیدگاه‌های به اصطلاح میان‌رشته‌ای مانند جامعه‌شناسی تاریخی صورت می‌گیرد. در این شیوه کتابساز تاریخی برخی قوانین تعمیم‌پذیر و کمّی علم جامعه‌شناسی را برای اثبات توانمندی علمی خود به یغما برده و ناشیانه با داده‌های تاریخی درهم آمیخته و نام مطالعات میان رشته‌ای بر آن می‌گذارد که به باور من در برخی موارد نوعی کتابسازی است.

مشروح گفت‌وگو با رضا دهقانی درباره موضوع کتابسازی را در ادامه می‌خوانید:

آقای دکتر دهقانی نظر شما درباره کتابسازی‌هایی که امروزه انجام می‌شود، چیست؟

خطر کتابسازی امروزه متاسفانه دامن برخی اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها را گرفته است؛ خطری که اساس پژوهش و تحقیق را تهدید می‌کند که به باور من عوامل چندی در این مساله دخیل هستند و به بالا گرفتن آن کمک می‌کنند:
1. فقدان قانون جدی در این زمینه به نحوی که خاصیت بازدارندگی داشته باشد.
2. اهمیت رزومه علمی به منظور بهره‌برداری برای استخدام، ارتقا یا سایر موارد.
3. مبنا قرار گرفتن کمیت برای سنجش دانش استادان به منظور ارتقا به جای کیفیت.
4. بُرد علمی کتاب در مقایسه با مقاله برای شناخت و معروفیت.
5. حاکمیت تفکر تولید علم به طور اخص در علوم انسانی که اساسا مانند رشته‌های فنی ماهیتی تولیدی ندارند بلکه بیشتر مبنای تمدنی و جهت‌دهنده برای انسان است تا تولید علم.

به مبحث کتابسازی از چند زاویه می‌توان نگریست: یکی از جنبه دانشگاهی و آکادمیک که این مساله هم مربوط به پژوهشگران و استادان دانشگاهی و هم مربوط به پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکتری است که در مورد اخیر، بیشتر میل به انتشار آنها وجود دارد، جنبه دیگر به عموم مولفان حوزه تاریخ برمی‌گردد که دست به انتشار یا به تعبیری درست‌تر، تولید کتاب تاریخی می‌زنند. واقعیت آن است که کتاب‌های تاریخی جذابیت خاصی برای بیشتر مردم دارد. بنابراین بهترین عرصه برای کتابسازی یا تولید کتاب برای افرادی است که به دنبال نام و نان هستند که در اغلب موارد تولیدکنندگان این کتاب‌ها خود هیچ تخصصی در این زمینه ندارند و حتی این کتاب‌ها باعث می‌شود نام نویسنده بر آنها اطلاق شود. 

نگارندگان این کتاب‌ها اساسا تاریخ را در حیطه یک علم ضابطه‌مند نمی‌نگرند و تنها آن را مجموعه‌ای از حوادث، شخصیت‌ها و قهرمانان می‌انگارند تا لحظاتی شیرین برای خوانندگان رقم بزنند. این نگرش بزرگترین آفتی است که گریبان علم تاریخ را گرفته است؛ یعنی تقلیل علم تاریخ به روایت و قصه. تاسف برانگیزتر آن که برخی که دست به کتابسازی در حوزه تاریخ می‌زنند خود بر این مساله واقفند و تا حدی اصول پژوهش در علم تاریخ را می‌دانند اما بر اساس نیاز بازار و ذائقه مردم دست به نگارش یا به تعبیری کتابسازی می‌زنند و از آن‌جایی که خواننده عام از مختصات تاریخ علمی چندان آگاه نیست و برداشت بسیط و غالبا نادرستی از علم تاریخ دارد، عرصه برای جولان این افراد فراخ می‌شود که در بسیاری موارد به انتحال‌های آشکار منجر می‌شود.

چه عواملی باعث گسترش این کتابسازی‌ها در این حوزه شده است؟

عوامل متعددی سبب‌ساز کتابسازی در حوزه تاریخ شده است که البته بسیاری از آنها جنبه عام داشته و برخی دیگر به حوزه تاریخ برمی‌گردد. در درجه نخست، به اعتقاد من فقدان تعهد و وجدان علمی نویسنده یا به عبارت دقیق‌تر کتابساز، وجود ابزارهایی چون اینترنت که حجم وسیعی از اطلاعات علمی را در خود جای داده است باعث وسوسه کتابسازان برای تولید کتاب می‌شود. جذابیت تاریخ برای بیشتر مردم باعث شده کتابسازان از این اقبال عمومی برای تولید کتاب‌های تاریخی سوء استفاده کنند، انتشار کتاب بیشتر مانند مقاله، فاقد فرآیند داوری است. بنابراین کار کتابسازی یا حتی انتحال بسیار سهل و راحت می‌شود، اغلب کتابسازی‌های تاریخی یا با هزینه شخصی مولف یا از سوی ناشران کم‌اعتبار منتشر می‌شود. در نتیجه از نظر نشر، کتابسازان با مشکل چندانی مواجه نیستند. در دیدگاه بسیاری حتی اهل علم، تاریخ به عنوان یک رشته علمی با اصول قابل دفاع شناخته نمی‌شود بنابراین افراد بسیاری در حوزه‌های متعدد از فیزیک و علوم پایه گرفته تا پزشکی به خود اجازه می‌دهند به حوزه تاریخ ورود کرده و به نگارش و کتابسازی بپردازند بدون اینکه تاریخ آموخته باشند و از موازین علمی این رشته دانشگاهی آگاه باشند.

اگر بخواهیم یک تقسیم‌بندی از دوره‌های مختلف تاریخی (مثلا باستان، میانه و معاصر) داشته باشیم، به نظر شما بیشتر کتابسازی‌هایی که انجام می‌شود مربوط به چه دورانی است؟ و در چه مواردی؟

در همه ادوار تاریخی ایران این اتفاق می‌افتد. طی سال‌های اخیر اقبال و علاقه بسیار فراوانی نسبت به تاریخ ایران باستان شده است. بنابراین درباره شخصیت‌های بزرگی مانند کوروش و داریوش کتابسازی‌هایی انجام گرفته است اما با توجه به اینکه تاریخ در دوران معاصر ملموس‌تر است، در نتیجه کتابسازی تاریخی در دوره معاصر به نحو چشمگیرتری خودنمایی می‌کند، این کتابسازی‌ها شامل همه زمینه‌ها می‌شود اعم از تک‌نگاری درباره شخصیت‌های تاریخ معاصر یا حوادث بزرگ تاریخی مانند نهضت مشروطیت، قیام‌هایی مانند نهضت جنگل و غیره. اخیرا برخی کتابسازی‌ها با دیدگاه‌های به اصطلاح میان‌رشته‌ای مانند جامعه‌شناسی تاریخی صورت می‌گیرد، در این شیوه کتابساز تاریخی برخی قوانین تعمیم‌پذیر و کمّی علم جامعه‌شناسی را برای اثبات توانمندی علمی خود به یغما برده و ناشیانه با داده‌های تاریخی درهم آمیخته و نام مطالعات میان رشته‌ای بر آن می‌گذارد که به باور من در برخی موارد نوعی کتابسازی است. این شگرد کمتر برای دیگران شبهه‌انگیز است که به دلیل پار‌ه‌‌ای محذورات از ذکر مصادیق معذورم.

گله‌ای که بسیاری از کارشناسان این حوزه دارند، ‌آن است که بیشتر کتاب‌های تاریخی از روش‌شناسی خاصی پیروی نمی‌کنند و از روحیه پژوهش علمی تهی هستند. نظر شما در این رابطه چیست؟

این تنها مختص تاریخ نیست. در بیشتر رشته‌های علمی به ویژه علوم انسانی چون علوم، برآیندی طبیعی ندارند و براساس نیازهای فرهنگی و تمدنی تعریف نشده‌اند گرفتار این مشکل هستند. بحث روش‌شناسی در علوم انسانی و تاریخی خود مجال دیگر می‌طلبد اما به اختصار می‌توان گفت فقر روش‌شناسی در تاریخ بیشتر ناشی از تلقی عمومی نسبت به تاریخ از یک طرف و همگام نبودن آن با تاریخ‌نگاری روز دنیا است که آن هم خود ناشی از فقدان مراودات کافی با اهل علم و مجامع علمی دنیاست. سوای این، علم تاریخ و پژوهش‌های ژرف تاریخی بسیار زمان‌بر، پر مشقت و هزینه‌بر است و نیازمند صرف بودجه کافی و تربیت نیروی انسانی متخصص است. تمامی کشورهایی که در دانش تاریخی مرجع محسوب می‌شوند، بودجه و نیروی انسانی کافی برای این امر اختصاص داده‌اند.

چقدر در کتاب‌های تاریخی ما از منابع علمی، اسناد و مدارک استفاده می‌شود؟

نمی‌توان به طور قطع حکمی در این‌باره صادر کرد، گمان‌ها هم چندان موثق نیست. میزان وثوق و علمی‌بودن یک اثر یا کتاب تنها پس از نقد علمی آن مشخص می‌شود. مضاف بر اینکه میزان بهره‌گیری از اسناد و مدارک تاریخی ارتباط مستقیمی با مخاطبان کتاب دارد اگر مخاطبان کتاب، عموم مردم و افراد غیر آکادمیک باشند، مولف غالبا خود را چندان پایبند به بهره‌گیری از اسناد متقن و موثق نمی‌داند اما اگر مخاطبان کتاب جامعه علمی و دانشگاهی باشند قضیه فرق می‌کند و میزان استفاده از مدارک و مستندات تاریخی بالاست که البته سندیت آن هم پس از نقد و ارزیابی عالمانه محرز می‌شود.

از نظر شما، آیا می‌توان معیاری برای موجودیت یک نوشته در نظر گرفت که عنوان کتابسازی بر آن اطلاق نشود؟

به نظر من سه معیار وجود دارد که می‌توان اعتبار و موجودیت مستقل یک اثر تاریخی را ارزیابی و سهم مولف اثر را در خلق آن مشخص کرد:
1. شخصیت علمی مورخ تا حد بسیاری خود گویای سهم و خلاقیت مولف در پردازش اثر است.
2. اجماع اهل تاریخ به مثابه خرد جمعی و متخصصان تاریخ می‌تواند قضاوت قابل اتکایی درباره میزان سندیت و علمی‌بودن یک کتاب ارائه دهد.
3. مقایسه اثر مذکور با آثار هم‌تراز می‌تواند نقش و نوآوری مولف را تا حد زیادی مشخص کند.

* در این باره بخوانید:

رضا مرادی غیاث‌آبادی: تمایلات فاشیستی و آریاگرایی در کتابسازی‌های تاریخ باستان مشهود است

شروین وکیلی: کتابسازی‌های تاریخ باستان بخشی از شارلاتانیسمِ دوران ماست

عسکر بهرامی: پژوهش صورت گیرد کتابسازی رنگ می‌بازد/ هزار باده ناخورده در رگ تاک است


داریوش احمدی: بیشترین شمار کتابسازی‌ها به تاریخ ایران باستان اختصاص دارد

کلثوم غضنفری: بزرگنمایی یا تخریب شخصیت‌های تاریخ باستانی ایران به کتابسازی منجر می‌شود

اصغر محمودآبادی: تاریخ محل داستان‌سرایی‌ و کتابسازی‌ نیست/ اغلب نویسندگان غربی از منابع تاریخی نادرست سیراب می‌شوند

محمدتقی ایمان‌پور:
اعمال دیدگاه‌های سیاسی از دلایل کتابسازی و تاریخ‌نگاری غیر علمی است

محمود جعفری‌دهقی: «کتابسازی» نوعی بیماری فرهنگی است/ بزرگنمایی پادشاهان باستان مختص به ایران نیست

بهمن نامورمطلق:
نقد، نقش مهمی در پالایش کتاب دارد/ آمیخته شدن مطالعات اسطوره‌ای با کتابسازی

مهرداد ملک‌زاده: بازار کتاب تاریخ باستان جولانگاه کتابسازها شده است/ کتابسازهای نسل جدید مثل میکروب‌ها خود را ارتقا داده‌اند!

ناصر صدقی:
کتابسازی در تاریخ میانه ایران نیز رواج داشت/ نفرینی که گذشتگان برای انتحال آثارشان می‌کردند

علی عادلفر: هیچ دوره‌ تاریخی مصون از کتابسازی نیست/ آتش سردی که به فرهنگ حمله‌ور می‌شود

بنفشه حجازی: سرقت محتوا بیشتر از کتابسازی ما را تهدید می‌کند/ 30 سال کتابسازی کرده‌ام!

سید صادق سجادی: دانشگاه‌ها از بزرگترین مقصران کتابسازی هستند/ کتابسازها و اشتباهات تاریخی

کتابسازی؛ ظاهری گول‌زنک و باطنی معیوب/ یادداشت مهرداد ملک‌زاده


اکبر ایرانی: نقد جدی، موثرترین راهکار کنترل کتابسازی است/ در دولت نهم و دهم کتابسازی گسترش یافت

محمود دلفانی: «نبود روش‌شناسی» در تاریخ‌نگاری ریشه کتابسازی‌ است/ اندیشه‌سوزی با کتابسازی

قاسم تبریزی: نویسندگان بازاری جاعلان تاریخند/ جعل خاطرات خاندان پهلوی از مصادیق فعل حرام است


علیرضا کمری: زنگ خطر حراج علم چه موقع به گوش می‌رسد؟/ ناشران کاسب‌کار و نویسنده‌های دنبال نان و آب

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها