گزارش ایبنا از نشست کتاب «بعد از نقد نو» در سرای اهل قلم خانه کتاب
نجومیان: اندیشه ساختارگرا، اگزیستانسیالیسم و هرمنوتیک، پارادایم نقد را در آمریکا دگرگون کرد/واکاوی آرای متعارض با اندیشه های نقد نو
امیر علی نجومیان کتاب «بعد از نقد نو» را نخستین اثری دانست که در متون ترجمه شده در ایران به ریشههای فلسفی نقد نو پرداخته و آرای فلسفیِ در تعارض با اندیشه نقد نو را واکاوی کرده است. این استاد دانشگاه در نشست نقد این کتاب در سرای اهل قلم گفت: «بعد از نقد نو» با رویکرد تاریخی به «تاریخ اندیشه» در میانه قرن بیست میپردازد و نشان میدهد که چگونه پیدایش اندیشههای ساختارگرا، پساساختارگرا، هرمنوتیک، پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم به دگرگونی پارادایم نقد در آمریکا انجامید.
نجومیان ، استاد دانشگاه و منتقد ادبی درباره این کتاب گفت: باید اذعان داشت که سیطره نقد نو که ریشه در فرمالیسم روسی دارد بر نقد ادبی در نیمه قرن بیستم بسیار عمیق و شگرف بود. از دلایل سیطره یافتن این گونه نقد ادبی در سالهای 1930 تا 1950، باید به نقش جامعه دانشگاهی و تلاش استادان دانشگاه در تالیف و تدوین آثار مرتبط و تدریس آن در فضای آکادمیک اشاره کرد.
وی عنوان کرد: استادان دانشگاهی در آن دوره توانستند این گونه نقد را با روش شناسی مشخص به مخاطبان ارائه کنند. نقد نو به دلیل شیوه مواجهه خود با اثر که در آن از جانب منتقد نیازی به اطلاعات خارج از متن برای امر نقد احساس نمیشود، ارتباط نزدیکی با گفتمان آمریکایی دارد و به همین دلیل در آن دوره بسیار مورد توجه قرار گرفت.
نجومیان که این کتاب را نخستین اثر در توصیف و تحلیل بنیانهای فلسفی نقد نو در ایران دانست، توضیح داد: این کتاب اولین اثری است که در متون ترجمه شده در ایران به ریشههای فلسفی نقد نو پرداخته و آرای فلسفیِ در تعارض با اندیشه نقد نو را واکاوی میکند. مولف در این کتاب با رویکرد تاریخی به «تاریخ اندیشه» در میانه قرن بیست میپردازد و نشان میدهد که چگونه پیدایش اندیشههای ساختارگرا، پساساختارگرا، هرمنوتیک، پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم به دگرگونی پارادایم نقد در آمریکا انجامید، به گونهای که نقد ادبی از ساحت فلسفی هستیشناختی به ساحت معرفتشناختی دگرگون شد و نقد دروننگر جای خود را به نقد بروننگر داد. در همین دوران است که نگاه اصالت محور نقد که در پی تعریف ذات ادبیات بود، جای خود را به نگاهی تصادفی، گفتمانی و زمینهمحور به ادبیات داد.
وی با اشاره به بخشهای کتاب گفت: رد پای اندیشه و نگاه فوکو در جای جای اثر مشهود است. مولف در فصل پایانی به طور مشخص به فوکو میپردازد. پایانبندی کتاب را یک نتیجهگیری براساس آنچه در روند کتاب به آن پرداخته شده نمیتوان قلمداد کرد. در واقع فرانک لنتریچیا در فصل پایانی پیشبینی میکند که چگونه اندیشههایی که در سالهای 1957 تا 1977 تداعیگر تفکر فوکویی هستند در دهه 1980 بر جهانِ اندیشه سیطره پیدا خواهند کرد و در واقع، پیگفتارِ کتاب چشماندازی است از آنچه او گمان دارد در آینده تحقق خواهد پذیرفت.
نجومیان درباره کیفیت ترجمه این کتاب به زبان فارسی گفت: من بخش اعظم این کتاب را پیش از ترجمه به زبان اصلی مطالعه کرده بودم و باید بگویم که با اثری دشوار از نظر زبانی مواجیهم. من برگردان این کتاب را به زبان فارسی، برگردانی روان و دقیق میدانم و ایراد خاصی در امر ترجمه در آن ندیدم.
این منتقد پیشنهاد کرد که بهتر است در چاپهای بعدی واژه نامهای به پایان کتاب اضافه شود.
در ادامه میرعابدینی با توجه به نگاه کتاب «بعد از نقد نو» در نسبت با آسیب شناسی نقد دانشگاهی کشورمان گفت: این کتاب در قطعیت دیدگاه و روش بسیاری از نظریه های ادبی شک و تردید ایجاد کرده است. نظریاتی که متاسفانه در جامعه ادبی و دانشگاهی ما در بسیاری از موارد به عنوان اصولی که در صحتشان جای هیچ شک و تردیدی نیست، پذیرفته شده اند و برای اعتبار بخشی به مقالات و نقدها به کار میرود.
وی افزود: این کتاب به ما می آموزاند که هیچ نظریه ای یک حکم متقن نیست و خود میتواند نقد و ایراداتی به آن وارد شود.
در پایان مشیت علایی نیز درباره تاثیر کتاب «بعد از نقد نو» بر فضای ادبی کشورمان گفت: کتاب ترجمه شده توسط من نیز همچون دیگر آثار ترجمه شده در این حوزه حرکتی فردی و خودجوش است. در صورتی که جهش علمی جدی در حوزه نقد ادبی فعالیت های بنیادین و جمعی را طلب می کند.
چاپ دوم کتاب «بعد از نقد نو» امسال(1393) از سوی انتشارات مینوی خرد راهی بازار کتاب شد.
نظر شما