به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) میزان تناسب نیازهای سینماگران ایران با آنچه از ترجمهها و تالیفات در کتابهای سینمایی دیده میشوند،موضوعی است که توسط گروه هنر و رسانه ایبنا مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. در این مسیر طی گفتوگوهایی، نظرها و پیشنهادهای عوامل شناختهشده عرصههای مختلف فنی سینما را جویا شده ایم. در چهارمین گزارش از این پرونده فرخ مجیدی فیلمبردار پیشکسوت سینمای ایران و مدرس این فن در دانشگاه به بیان نظرات خود در این باره پرداخته است. مجیدی سال گذشته کتابی با عنوان «فیلم و ویدئو در عصر دیجیتال» را تالیف کرد که امسال نامزد کتاب سال سینمایی شده است.
اشتیاق اهالی با تجربه فنی در تالیف تجربیات خود، میزان کاربرد کتابهای تخصصی موجود برای دانشجویان و حرفهایها و ضرورت مطالعات مستمر حتی در عصر دوربینهای دیجیتال از مهمترین موضوعات این مصاحبه هستند.
وضعیت کمّی و کیفی ترجمه کتابهای تخصصی منتشر شده در حوزه سینما را چگونه ارزیابی می کنید؟
همواره در این زمینه مشکلاتی وجود داشته است. غالبا کتابهای فنی توسط افرادی ترجمه میشوند که شناخت و آشنایی عملی در این حوزه ندارند. در نتیجه ترجمهها سنگین و در بعضی موارد نامفهوم هستند یا جوابگوی نیازهای اصلی سینماگران نیستند.گاه عدم اطلاع از اصطلاحات فنی میتوانند فاجعهبار باشند. فراموش نمیکنم در کتابی با موضوع نور، Barn door را (که چهارپره کنترل نور روی پروژکتورهای اسپات است)، «در طویله» ترجمه شده بود و حتی مترجم محترم از خودش سوال نکرده بود «در طویله» روی پروژکتور چه میکند!
گذشته از این مساله، اینکه کتابی فنّی در اروپا یا آمریکا به چاپ پنجم و ششم میرسد، به معنای آن نیست که انتشار آن لزوما برای ما هم دارای اولویت است. در بسیاری موارد نیازهای اطلاعاتی ما با نیازمندیهای آنها متفاوت است. کسی این نیاز را درک میکند که خود در متن و بطن کار باشد.
به نظر شما دلیل نبود تالیفات متعدد در حوزههای تخصصی سینمایی چیست؟
در زمینه تالیف اوضاع تاسفبار است. از آنجا که هیچ تناسبی میان وقت و هزینه صرفشده توسط مولف، با نتیجه کار- که تیراژی محدود و استقبالی ناچیز است– برقرار نیست، این امر هیچگونه انگیزهای برای مولف باقی نمیگذارد.بین یک کار تالیفی و یک کار ترجمه تفاوت فاحشی وجود دارد. برای تالیف یک کتاب باید حاصل سالها کار و تجربه خود را روی کاغذ آورید و این چیزی نیست که با صرف ششماه یا گاه حتی یک سال وقت، امکان پذیر باشد.
وقتی برای انتشار کتاب به ناشری مراجعه میکنید، بدون شک با این کلمات قصار روبهرو خواهید شد: «نوشتن کتاب فقط یک عشقه، ازش نباید انتظار درآمد داشته باشید! »
اهالی فنی سینما اگر بخواهند مطالعاتی در زمینه تخصصی داشته باشند به چه منابعی باید رجوع کنند؟
به طور کلی ما به آن صورت عادت به مطالعه نداریم. انگیزهای هم برای این کار وجود ندارد چرا که در وضعیت موجود سینمای ایران بین کسی که فاقد دانش و تسلط کاری است و آن کسی که مطالعات و دانش تخصصی دارد، تفاوت چندانی قائل نیستند. حرف اول و آخر را هزینهها میزنند. در این وانفسا، بازار دستیاران و کارآموزان پُر رونقتر است. حکایتهای زیادی از مشکلاتی که یک نوآموز با ادعای تصویربردار بودن بر سر تهیهکننده آورده است از زبان خود حضرات شنیدهام ولی متاسفانه «در» همچنان بر همان پاشنه میچرخد.
زمانی که با دوربینهای فیلمبرداری کار میکردیم، نبود اطلاعاتِ کافی میتوانست فاجعه بیافریند. بنابراین بدون داشتن این اطلاعات هرگز جرات ایستادن پشت دوربین فیلمبرداری را نداشتیم. ولی در حال حاضر که دوربینهای تصویربرداری جایگزین شدهاند، از آنجا که بخشی از این عملیات را خود دوربین به طور اتوماتیک انجام میدهد، در بسیاری موارد نتیجه کار دو تکنیسین با تجربه و بیتجربه با وجود تفاوت فاحش بصریِ آنها، برای بسیاری از دستاندرکاران یکسان تلقی میشود.
با اشارهای که به تاثیر ورود دوربینهای دیجیتال و میزان نیاز به مطالعه اهالی فنی سینما کردید، فکر میکنید در چه حوزههایی نیاز بیشتری به ترجمه و تالیف وجود دارد؟
در تمامی زمینههایی که با این پدیده سرو کار داریم، این نیاز وجود دارد. از کارکرد عدسی گرفته تا بخشهای سختافزاری و نرمافزاری در دوربینهای دیجیتال. ما باید بیاموزیم کدام دوربین با کدام مشخصات بهترین کارکرد را برای یک فضای تصویری خاص ارائه میدهد و یا اینکه چه ویژگیهایی معرّف کیفیت بصری دوربینهای دیجیتال هستند.
به عنوان مثال باید بدانیم که یک دوربین با سنسور 26 مگاپیکسل لزوما از یک دوربین 6 مگا پیکسل بهتر نیست بلکه عوامل عدیدهای وجود دارند که کیفیت و رزولوشن تصویر را تعیین میکنند. در ظاهر این طور به نظر میرسد که در عصر دیجیتال کار با دوربین آسان شده است در حالی که اصلا اینطور نیست. وقتی با دوربینهای فیلمبرداری کار میکردیم دانستنِ بخش مختصری از اطلاعات فنی بر عهده ما بود و بخش پیچیدهتر کار که عبارت بود از ظهور و چاپ شایسته نگاتیو، بر عهده لابراتوار بود.
اما در دوربینهای دیجیتال، این مرحله هم برعهده فیلمبردار است و اگر بخش اتوماتیک دوربین را حذف کنیم بیشتر دوستان فیلمبردار دچار مشکلات جدّی خواهند شد. روشنتر بگویم؛ کار فیلمبردار یا تصویربردار آن زمانی ارزشمند است که در خدمت ذهنیت کارگردان قرار بگیرد و بتواند فضای فیلمنامه را به کمک نور و رنگ ایجاد کند.
برای رسیدن به این هدف شرط اول آن است که از زیر سلطه دوربین خارج شویم و تسلط خود را به ابزار کار اعمال کنیم و درست در این مرحله است که در سینمای ایران کاستیهای آشکاری دیده میشود. نیازی نیست یادآوری کنم یک داستان جنایی با یک داستان شاد و مملو از عشق و دوستی کودکانه از زمین تا آسمان با یکدیگر متفاوتند؛البته در فیلمهای خارجی و نه در اکثر فیلمهای داخلی!
آیا کتابهایی وجود دارند که مثلا برای ژانرهای مختلف سینمایی قواعد متفاوت نورپردازی یا تصویربرداری را تشریح کرده باشند؟
البته که هست ولی نه در ایران. ویتوریو استورارو (فیلمبردار ایتالیایی) کتابی در زمینه ژانرهای مختلف نورپردازی دارد که میتوان آنرا به قیمت 500 دلار خرید که البته در حال حاضر نایاب است.
تاکنون چه کتابهایی را به دانشجویان خود معرفی و پیشنهاد کردهاید؟
پیشنهاد اول من همواره اینترنت ومنابع زبان اصلی است اما کتابهای خوبی هم به زبان فارسی وجود دارند که قابل ارجاع هستند. مساله اصلی شمارگان پایین این کتابهاست که تناسبی با تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان رشته عکاسی و تصویربرداری ندارد. از طرف دیگر از میان دانشجویانم کمتر افرادی را دیدهام که حتی آن کتاب معرفیشده به زبان فارسی را تهیه کرده باشند.
این مشکل از مدارس ابتدایی آغاز میشود که از همان ابتدا دانشآموز را کتاب گریز بار میآورند که این امر موجب می شود بعدها حتی یک جزوه را هم با اکراه مطالعه کند.
در حال حاضر مطالعات شما بیشتر مقالات هستند یا کتابها، به فارسی میخوانید یا لاتین؟
من بیشتر مطالعاتم را از طریق اینترنت و کتابهای لاتین انجام میدهم. مطالعه کتابهای فارسی را بیشتر از این زاویه انجام میدهم که ببنیم به چه موضوعاتی پرداخته و چقدر توانسته است حق مطلب را ادا کنند.
اگر بخواهیم به روز باشیم باید پیش از همه به دنبال مطالب به روز بود، اما با توجه به روندی که در فضای نشر ایران وجود دارد، تا کتابی ترجمه شود و به بازار بیاید، بخش عمدهای از مطالب آن کهنه شده است.
غیر از مباحث پایه و اساسی که کمابیش تغییر ناپذیرند، تحولات روبنایی که در این زمینه اتفاق میافتد، با سرعتی باورنکردنی روزبهروز پیش میروند. مباحث روبنایی عموما کاربردی بوده و عمدتا روی مسائلی از قبیل بهبود کیفیت یا رفع مشکلات فنی تمرکز دارند.
در چه حوزههایی از تصویربرداری، تدوین، صدابرداری و... کتابهای منتشر شده قویتر بودهاند؟
در زمینه عکاسی کتابهای خوبی دیدهام که عمدتا ترجمه هستند و مباحث مهم و ضروری را مطرح میکنند.این کتاب ها از ترجمههای خوبی هم برخوردار هستند. در زمینههای فنی و تکنیکی چند کتاب خوب داریم که به عنوان مثال میتوانم از کتاب «تعمق در فیلم» و تصویربرداری دیجیتال هردو ترجمه حمید احمدی لاری نام ببرم که از ترجمه روان و خوبی برخوردارند البته ترجمه دیگری از همین کتاب با نام «فیلمبرداری دیجیتال» توسط سعید لاهوتی انجام شده که این مساله چند ترجمه از یک متن خاص یکی از معضلات لاینحل در ایران است که باید فکری به حال آن شود تا جلو اتلاف وقت و هزینه مترجم و ناشر گرفته شود.
همچنین کتابهای مرتضی جانبخش «کنتراست» (تالیف و گردآوری) و «فرایند نوردهی» (ترجمه) هم از منابع مهم و خوب ترجمه و تالیف هستند. «تکنیک نورپردازی در تلویزیون و سینما» با ترجمه حمید احمدی لاری و زندهیاد فواد نجفزاده از دیگر کتابهای موفق این حوزه بودهاند.
در سینمای ایران این سنت که اهالی با تجربه و پیشکسوتان سینما به تالیف آموختهها و تجارب خود بپردازند و این تجربیات را به شکل مکتوب در اختیار نسلهای بعد قرار دهند، کمرنگ است. دلیل این کاستی را چه میدانید؟
مسلما در سینمای ایران کسانی هستند که تجربیات خیلی خوبی در طول سالیان مدید پیدا کردهاند اما همانطور که گفتم، از آنجا که وضعیت انتشار در ایران تاسفبار است و تناسبی میان وقت و هزینهی صرفشده توسط نویسنده با نتیجهی حاصله وجود ندارد. بنابراین انگیزهای برای این کار وجود ندارد.
چرا کتاب خود را به ناشرانی مانند بنیاد سینمایی فارابی، سروش یا دیگر نشرها نسپردید؟
من در حدود دو سال و نیم برای تالیف این کتاب وقت صرف کرده بودم. وقتی برای انتشار آن به چند ناشر مختلف دولتی رجوع کردم متوجه شدم تعرفه آنها برای هر سطر حدود سهتومان و نیم است یعنی سه ونیم میلیون تومان برای یک کتاب هزار صفحهای! وقتی از آنها میپرسیدم که شما چند سال است که روی همین رقم ایستادهاید میگفتند که متاسفانه مشکل از «بالاست!» حقالتالیف کتاب سالهاست روی این رقم ثابت مانده است.
بهعلاوه من اصرار داشتم کتابم با کیفیت خوب و مطلوب و روی کاغذ گلاسه چاپ شود که کیفیت رنگ عکسها درست و حرفهای از کار در بیاید ولی هیچ یک از این ناشران زیر بار این کار نمیرفتند.
تصمیم گرفتم خودم کتاب را منتشر کنم. آنهم زمانی که باید کاغذ را از بازار سیاه با چند برابر قیمت سابق آن تهیه میکردم و به همان نسبت قیمت مرکب و سایر هزینهها روز به روز اوج میگرفت.
به طور کلی این طور میتوان جمعبندی کرد که در وهله اول از جانب نویسندگان و اهالی باتجربه و جدّی سینما، اشتیاقی به نوشتن و صرف وقت برای ارائه تحقیقات و پژوهشهای شخصی وجود ندارد، چرا که تناسبی بین نتیجه کار و زحمتی که برای کار کشیده میشود وجود ندارد و در وهله دوم از جانب خوانندگان استقبال چندانی وجود ندارد چرا که نیاز و انگیزهای برای دانستن وجود ندارد. همکاران، نیاز به مطالعه و سئوال کردن را مترادف با اعتراف به ندانستن میدانند!
فرخ مجیدي، متولد 1323 و فارغالتحصیل رشته فیلمبرداری از مدرسه عالي سینما و تلویزیون است. او تاکنون فیلمبردار سریالها و فیلمهاي متعددي بوده که از مهمترین آنها میتوان «شطرنج باد» (محمدرضا اصلانی) و چهار فیلم داریوش مهرجویی به نامهای «مدرسهای که میرفتیم»، «سیاحت در ایران»، «نارنجیپوش» و «آسمان محبوب» اشاره کرد.
گفتگوهای قبلی ایبنا درباره این موضوع را اینجا بخوانید:
خضوعی ابیانه: کتابهای تخصصی ترجمهشده برای حرفهایها کهنه هستند
اسفندیاری: سینماگران برای مطالعه کتابهای فنی و تکنیکی احساس نیاز نمیکنند
زرین دست: کتابهای منتشر شده در ایران را دنبال نمیکنم/ تکنولوژی دیجیتال نیاز به مطالعات فنی را کم کرده است
تقیپور: آشنایی درست اهالی سینما با دانشهای فنی و تکنیکی باعث کاهش هزینههای تولید میشود
پوراسماعیلی: جای خالی منابع زیباییشناسی در پیوند با مباحث تکنیکی مشهود است
نظر شما