جدی گرفتن گروه سنی کودک توسط ناشران
در ابتدای مراسم شکوه قاسمنیا یکی از نویسندگان این مجموعه گفت: این مراسم به دلیل رونمایی از مجموعه کتابهای «قصهای که دوستش دارم» برگزار شده اما به نظر من استفاده از کلمه «رونمایی» برای کتاب اصلا زیبا نیست و بهتر است به جای کلمه «رونمایی» از «کتابنمایی» استفاده کنیم زیرا رونمایی بیشتر انسان را به یاد مراسمهای جشن و شادی میاندازد.
وی ادامه داد: اواخر سال 89 بود که طی صحبتهایی با نویسندگان و مسئولان نشر پیدایش داشتیم بر آن شدیم به طور متمرکز آثاری را برای گروه سنی خردسال تولید کنیم؛ تاکید مدیر انتشارات پیدایش بر این قضیه نشان دهنده جدی گرفتن گروه سنی کودک توسط ناشران بود که این امر برای من بسیار خوشایند بود. از اینرو علاقهمند شدم که به اجرای این پروژه اقدام کنم بلکه پایهای باشد برای احداث ساختمانی در حوزه کودک.
قاسمنیا عنوان کرد: براساس مذاکراتی که انجام شد تصمیم گرفتیم از بین نویسندگان حوزه کودک و نوجوان 10 نفر از افراد شاخص و باسابقه را انتخاب کنیم البته این انتخاب ملاکی بر ناکارآمدی سایر همکارانم در این حوزه نبود بلکه من سعی کردم این افراد را از میان همکلاسیهایم انتخاب کنم.
وی با بیان اینکه چرا ما باید همیشه زیر سلطه مخاطبان خود باشیم، برای یک بار هم که شده به انتخاب خودمان یک داستان یا یک سوژه را کار کنیم، افزود: با توجه به اینکه افرادی که در این حوزه انتخاب شدند از جمله نویسندگانی بودند که بارها کارشناسیهای جشنوارههای مختلف را برعهده داشته و دستی در نقد و کارشناسی کتاب کودک ونوجوان داشتند از اینرو سلیقههای آنها برای ما ملاک و تعیینکننده بود و از آنها خواستیم تا از بین کارهایی که از قبل تولید کرده بودند اثری را که به آن علاقهمند بودند انتخاب کنند و برای ما بیاورند.
قاسم نیا درباره کتاب «بزی که بود بزی که نبود» یکی از کتابهای این مجموعه 10 جلدی که خودش نویسندگی آن را برعهده داشت، گفت: این قصه را حدود هشت سال پیش نوشتم و از جمله قصههایی بود که بسیار به آن علاقهمند بودم.
تولید مجموعه کتاب سبب آرامش خاطر خانوادهها میشود
مصطفی رحماندوست از نویسندگان و شاعران پیشکسوت حوزه کودک و نوجوان نیز با حضور در این مراسم گفت: زمانی من فکر میکردم که کتاب داستان تکی خیلی بهتر است ولی براثر مرور زمان متوجه شدم که اگر روال و پایه قابل قبولی در تولید مجموعه وجود داشته باشد میتواند مناسبتر باشد. مثلا 30 یا 40 قصه به صورت مجموعه به خانوادهها عرضه کنیم. سپس با تجربهای که در تولید کتاب قصهها داشتهام که یکی با 365 و دیگری با 115 قصه بود استقبال خانوادهها و بچهها را از این کتابها دیدم.
وی افزود: این کار سبب میشود به جای اینکه خانوادهها مدام به دنبال کتاب مناسب برای کودکان و نوجوانانشان بگردند به یک باره میتوانند حجم زیادی از قصه را برای آنها تهیه کنند و خیالشان راحت باشد که خوراک فکری بچهها تا مدت زمان زیادی تامین شده است. به نظر من جمع شدن تعدادی از نویسندگان خوب و تولید این مجموعه «قصهای که دوستش دارم»، کار بسیار ارزشمندی است و خوراک فکری بچهها را برای یک سال تامین میکند.
درازنویسی نویسندگان سبب ایجاد مشکل در تصویر سازی شده است
علی اصغر سیدآبادی، نویسنده و منتقد ادبی، نیز یکی دیگر از شرکتکنندگان این مراسم بود که گفت: در سالهای اخیر موجی از مجموعهسازی در سطح کشور ایجاد شده است مدتی است که صنعت نشر ما تحت تاثیر قرار داده است. در این مجموعه از جذابیتهای مجموعهسازی استفاده شده و ویژگیهای مجموعهسازی در آن رعایت شده است و هر کتاب توانسته ویژگی خود را حفظ کند.
وی افزود: وجود مسائل و مشکلات مختلف در صنعت نشر مانند گرانی کاغذ سبب شده تولید کتاب تصویری کاهش یابد، همچنین به دلیل همین مسائل ناشران بیشتر به سمت تولید کتابهای ترجمه رفتهاند و این امر سبب وارد آمدن بیشترین ضربه به کتابهای تالیفی شده است.
سیدآبادی عنوان کرد: یکی از مشکلات نویسندگان ما پرگویی و درازنویسی است که این امر سبب ایجاد مشکل در مساله تصویرگری کتاب میشود و سبب میشود که تصویرگران در مرحله تصویرسازی کتاب نتوانند با فراغ بال تصمیم بگیرند. این مشکلات در مجموعههایی مانند مجموعه قصهای که دوستش دارم چون حجم نوشتهای کمتری دارد کمتر به چشم میخورد.
گرافیستها باید به فضای ذهنی کودک نزدیک شوند
هدی حدادی از تصویرگران کتاب کودک نیز یکی دیگر از شرکتکنندگان این مراسم بود که درباره تصویرسازی این مجموعه گفت: وقتی که مجموعه «قصهای که دوستش دارم» به دستم رسید، متوجه شدم که از نظر گرافیک و تصویر جلد و آب و رنگ کتاب بسیار جذاب است و نظرم را جلب کرد یکی از ویژگیهای خوب گرافیک این مجموعه این است که بسیار کودکانه است و به این خاطر کودکان را به خود جذب میکند.
وی ادامه داد: شیطنت و جذابیت از جمله دیگر ویژگیهایی است که در گرافیک این مجموعه به چشم میخورد. هر کتابی برای خودش در این مجموعه دارای یک هویت مستقل است و در سیطره سایر جلدها قرار ندارد و این امر سبب میشود این مجموعه را نسبت به مجموعههایی که کتابهایشان از هویت مستقلی برخوردار نیست، برتری دهد. تصویرسازی این مجموعه هم مطلوب است به اعتقاد من این مجموعه دارای کتابهایی استاندارد و قابل قبول است و امیدوارم در سریهای بعدی یک سری اشکالات کوچکی هم که در آن وجود دارد برطرف شود.
حدادی افزود: ما گرافیستهای خوبی داریم اما این افراد به طور تخصصی گرافیست حوزه کودک و نوجوان نیستند و معمولاً افرادی هستند که در حوزه بزرگسال کار میکنند و گاهی برای کتابهای کودک و نوجوان هم کارهای گرافیکی انجام میدهند در نتیجه حاصل کار آنها برای بچهها چندان جذاب نیست. گرافیستهای ما باید بدانند هرچه بیشتر در تولید آثارشان به فضای ذهنی کودک نزدیک شوند و او را درک کنند نه تنها سطح کارشان پایین نمیآید بلکه اثری جذابتر و مطلوبتر نیز تولید خواهند کرد.
نویسندگان هم میتوانند افسانه بنویسند
محمدرضا شمس از دیگر نویسندگان این مجموعه بود که صاحب اثر «سبیل عمو» بود وی درباره اثرش گفت: من در دوران کودکیام با آدمهایی سروکار داشتم که سبیل داشتند و بسیار با من مهربان بودند یکی از این افراد شوهر خواهرم بود و من احساس میکردم این مهربانی به خاطر وجود سبیلهایشان است از اینرو تصمیم گرفتم داستانی در مورد سبیل بنویسم و دین خودم را به سبیل ادا کنم.
وی افزود: در واقع این قصه یک افسانه نو است و من میخواستم با نوشتن این کتاب بگویم که افسانهها فقط نسل به نسل نمیگردند و به خودی خود هم میتوانند وجود داشته باشند و یک نویسنده آنها را بنویسد.
«شکلاتی خرمالویی» اثر سرور کتبی، «پادشاهی که کشورش را گم کرد» اثر مجید راستی، «بزی که بود بزی که نبود» اثر شکوه قاسمنیا، «قصه درختی که خوابش میآمد» اثر فرهاد حسنزاده، «خاله پیره و خاله پیرتره» اثر طاهره ایبد، «یک پرش و دو پرش و سه پرش» اثر فریبا کلهر، «سبیل عمو» اثر محمدرضا شمس، «ماست شیرین» اثر افسانه شعباننژاد، «دمت را کوتاه کنم» اثر مرجان کشاورزی آزاد و«سایهای که سر نداشت دم نداشت و تن هم نداشت» اثر سوسن طاقدیس از جمله کتابهای این مجموعه بودند که در این مراسم رونمایی شدند. در پایان مراسم نویسندگان و تصویرگران آنها مورد تجلیل قرار گرفتند.
نظر شما