زمان داستان «ثریا در اغما» سال 1359 و زاویه دید من راوی است. ثریا خواهرزاده جلال آریان، شخصیت اصلی داستان است که به اصرار مادرش برای ادامه تحصیل و دور بودن از فضای ایران زمان جنگ به پاریس، پایتخت فرانسه سفر میکند اما پس از یک تصادف به کما میرود و جلال برای رسیدگی به کارهای او ابتدا از مرز زمینی روانه ترکیه و سپس فرانسه میشود. وی در پاریس تعدادی از دوستان قدیمیاش را میبیند و...
در ابتدای این رمان میخوانیم: « اواخر پاییز ۱۳۵۹، یک سه شنبه سرد، حدود دو بعدازظهر. در دهانه ترمینال، در ضلع شمالغربی«میدان آزادی» تهران، دستفروشها، گاریهای دستی، و مسافرین اتوبوس، وسط گرد و خاک و دود گازوئیل و سرو صدا و بوبق بوق، درهم می لولند.
«جیگر… به به! سیخی دو تومن!»
«ساندویچ آقا! ساندویچ تخم مرغ!»
«آقا اجازه… بکش کنار»
محوطه داخل ترمینال که تازه افتتاح شده یک چیز بی سر و ته، ولنگ و باز، عملا بیابان است.فقط گوشه هایی از آن را چادرهای برزنتی زده اند. ظاهرا اتوبوسهای عازم شمال وشمالغرب و حتی ترکیه و اروپا از اینجا حرکت می کنند.»
انتشارات ذهنآویز چاپ هفدهم رمان «ثریا در اغما» را با شمارگان یکهزار نسخه و بهای 15 هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما